بیدل دهلوی: تفاوت میان نسخهها
(مقاله) |
جز (جایگزینی متن - '.ا' به '. ا') |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ابوالمعالی میرزا عبدالقادر بن عبدالخالق ارلاس''' معروف به '''بیدل دهلوی''' [[نویسنده]] و [[شاعر]] ایرانی است که قالبا به [[سبک هندی]] شعر میسرود. میرزا عبدالقادر در سال ۱۰۵۴ هجری قمری در شهر [[عظیمآباد]] پتنه در کشور [[هندوستان]] در به دنیا آمد. | '''ابوالمعالی میرزا عبدالقادر بن عبدالخالق ارلاس''' معروف به '''بیدل دهلوی''' [[نویسنده]] و [[شاعر]] ایرانی است که قالبا به [[سبک هندی]] شعر میسرود. میرزا عبدالقادر در سال ۱۰۵۴ هجری قمری در شهر [[عظیمآباد]] پتنه در کشور [[هندوستان]] در به دنیا آمد. | ||
[[پرونده:بنای یادبود بیدل دهلوی در شهر دهلی نو.jpg|جایگزین=بنای یادبود بیدل دهلوی در شهر دهلی نو|بندانگشتی|'''بنای یادبود بیدل دهلوی در شهر دهلی نو''']] | [[پرونده:بنای یادبود بیدل دهلوی در شهر دهلی نو.jpg|جایگزین=بنای یادبود بیدل دهلوی در شهر دهلی نو|بندانگشتی|'''بنای یادبود بیدل دهلوی در شهر دهلی نو''']] | ||
پدرش از اهالی قبیله '''برلاس ترکان جغتایی''' بود که ابتدا از [[بخارا]] به [[بدخشان]]، | پدرش از اهالی قبیله '''برلاس ترکان جغتایی''' بود که ابتدا از [[بخارا]] به [[بدخشان]]، سپس به هندوستان مهاجرت کردند. او پدرش را در 5 سالگی از دست داد و سواد را نزد مادرش آموخت. وی مادرش را نیز در کودکی از دست داد و نزد عمویش بزرگ شد. بیدل تا ده سالگی به آموختن ادبیات عرب مشغول بود و در [[مکتبخانه]] موفق شد زبانهای [[فارسی]] و [[عربی]] را به خوبی فرا بگیرد و با زبانهای [[بنگالی]]، [[اردو]]، [[سانسکریت]] و [[ترکی]] آشنایی پیدا کند. میرزا عبدالقادر در 10 سالگی حافظ کل [[قرآن]] بود اما پس از آن درس را رها کرده و همره با عموی خود به حلقه درویشان پیوست. | ||
او که با زبانهای مختلف آشنایی داشت، سرودن را از نوجوانی آغاز کرد. اولین سرودههای او ترانههای عاشقانهای بودند که با تخلص '''رمزی''' نوشته میشدند. او سپس تحت تاثیر مصرعی از [[سعدی]] تخلص خود را به بیدل تغییر داد و تا پایان عمر با همین نام معروف بود. | او که با زبانهای مختلف آشنایی داشت، سرودن را از نوجوانی آغاز کرد. اولین سرودههای او ترانههای عاشقانهای بودند که با تخلص '''رمزی''' نوشته میشدند. او سپس تحت تاثیر مصرعی از [[سعدی]] تخلص خود را به بیدل تغییر داد و تا پایان عمر با همین نام معروف بود. |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۲۱
ابوالمعالی میرزا عبدالقادر بن عبدالخالق ارلاس معروف به بیدل دهلوی نویسنده و شاعر ایرانی است که قالبا به سبک هندی شعر میسرود. میرزا عبدالقادر در سال ۱۰۵۴ هجری قمری در شهر عظیمآباد پتنه در کشور هندوستان در به دنیا آمد.
پدرش از اهالی قبیله برلاس ترکان جغتایی بود که ابتدا از بخارا به بدخشان، سپس به هندوستان مهاجرت کردند. او پدرش را در 5 سالگی از دست داد و سواد را نزد مادرش آموخت. وی مادرش را نیز در کودکی از دست داد و نزد عمویش بزرگ شد. بیدل تا ده سالگی به آموختن ادبیات عرب مشغول بود و در مکتبخانه موفق شد زبانهای فارسی و عربی را به خوبی فرا بگیرد و با زبانهای بنگالی، اردو، سانسکریت و ترکی آشنایی پیدا کند. میرزا عبدالقادر در 10 سالگی حافظ کل قرآن بود اما پس از آن درس را رها کرده و همره با عموی خود به حلقه درویشان پیوست.
او که با زبانهای مختلف آشنایی داشت، سرودن را از نوجوانی آغاز کرد. اولین سرودههای او ترانههای عاشقانهای بودند که با تخلص رمزی نوشته میشدند. او سپس تحت تاثیر مصرعی از سعدی تخلص خود را به بیدل تغییر داد و تا پایان عمر با همین نام معروف بود.
او در سال 1069 به دهلی رفت و به سرودن مشغول شد. منزل او مکانی برای گردهمایی عاشقان و شاعران و اهل فکر و ذکر بود. او در این ایام سرودن مثنوی معظیم و معروف عرفان را آغاز کرد. سرودن این مثنوی در سال 1124 به پایان رسید! در این سالها او آثار ارزشمند دیگری از جمله چهارعنصر و نکات و رقعـات را خلق کرد.
بیدل دهلوی در تاریخ 4 صفر ۱۱۳۳ در شهر دهلی درگذشت و طبق وصیتی که داشت در صحن خانهاش به خاک سپرده شد. پس از مدتی مریدان او پیکر او را از خاک درآورده و به افغانستان که وطن اصلی او بود منتقل کردند. پیکر بیدل دهلوی برای بار دوم در کنار تربت «میرزا ظریف» دفن شد. بنابراین آرامگاه بیدل دهلوی در شهر دهلی نمادین و خالی از جسد اوست.
آثار
آثار بیدل دهلوی در جدول زیر آمده است:
غزلیات | مثنویها | آثار منثور |
---|---|---|
دیوان بیدل با بیش از 35 هزار بیت | 24 هزار بیت مثنوی | چهارعنصر |
محیط اعظم (270‘2 بیت) | رقعات | |
طلسم حیرت (700‘3 بیت) | نکات | |
طور معرفت (1300 بیت) | ||
عرفان (11 هزار بیت) | ||
تنبیه المهوسین (300 بیت) |
بیدل دهلوی در جلد دوم کلیات بیدل اشعار متعدد دیگری در قالب قصیده، ترکیب بند، ترجیع بند، مخمس، قطعه و رباعی سروده است.
نمونه شعر
گذشتاز چرخ و بگرفتآبله چشمثریا را
هوایت تاکجا ازپا نشان؟ لهٔ ما را
تأمل تا چه درگوش افکند پیمانهٔ ما را
نوایی هست درخاطرشک؟ رنگ مینا را
ندارد شور امکان جز بهکنج فقر آسودن
اگر ساحل شوی در آبگوهرگیر دریا را
دریندریا ز بس فرش استاجزایشکست من
بههرسومیروم چون موج برخود مینهم پا را
به تدبیر دگر نتوان ز داغکلفت آسودن
مگرآبی زند خاکستر ما آتش ما را
بهحال خویشتن نگذاشت دل راشوخی آهم
هواییکرد رقصگردباد اجزای صحرا را
درین ویرانه همچشم نگاهمکز سبکروحی
درون خانهام وز خویش خالی کردهام جا را
بهشتی از دل هر ذره در پروز میآید
اگر در خاک ریزد حسرتم رنگ تمنا را
مبادا ناله ربط داغهای دل زند ببرهم
مشوران ای جنون این شعلهٔ زنجیر درپا را
تجاهل چون حباباز فهمهستی مفت جمعیت
تو میآیی برون زنهار مشکاف این معما را
به هرسو چشم واکردم نگه وقف خطاکردم
نمیدانم چه پیش آمد من غفلت تقاضا را
همین درد است برگ عشرت خونیندلان بیدل
هجومگریه مست خنده دارد طبع مینا را