درخواست اصلاح

دانشگاه تهران

از دانشنامه ویکیدا
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۰۹ توسط AMIR (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'د‌‌' به 'د‌')
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

دانشگاه تهران، یک دانشگاه دولتی و یکی از بزرگ‌ترین مراکز آموزش عالی در ایران است. از این دانشگاه با القاب «دانشگاه مادر» و «نماد آموزش عالی» یاد شده‌ است. پیشنهاد اولیهٔ ساخت دانشگاه را اسماعیل سنگ در سال ۱۳۰۵ داد و پس از انجام مطالعات اولیهٔ عیسی صدیق، در سال ۱۳۱۳، دانشگاه تهران به دستور رضا شاه پهلوی تأسیس شد. دانشگاه تهران دارای ۱۹ دانشکده مستقل، ۵ دانشکدگان با ۲۹ دانشکده وابسته، پردیس منطقه‌ای، ۱۳ مرکز پژوهشی و تحقیقاتی و ۱۸ مؤسسه پژوهشی و پژوهشکده است.

نشان دانشگاه تهران
نشان دانشگاه تهران
اطلاعات
تاریخ تاسیس: ۱۳۱۳ هجری خورشیدی
بنیانگذاران: رضاشاه پهلوی
وبسایت: ut.ac.ir

تاریخچه

افتخارات عظیم و باشکوه تاریخ تمدن و فرهنگ ایران زمین، بیانگر وجود مراکز دانش، معارف، مطالعه و تحقیق در انواع علوم بوده است. مراکز برجسته علمی همچون مدرسه نصیبین و دانشگاه جندی‌شاپور در ایالت خوزستان که در سال پانصد و سی میلادی به فرمان خسرو انوشیروان تاسیس یافت و تا زمان عباسیان دوام داشت، دلیلی بر این مدعاست. همچنین دانشمندان دوره اسلامی همچون: ابن سینا، زکریای رازی، ابوریحان بیرونی و … در ارتقای تفکر و تعالی مدارج سیر و سلوک جامعه بشری در سطح جهان شناخته‌ شده هستند. از دوران صفویه انتقال اصول علوم و معارف جدید از اروپا آغاز شد، تا اینکه اولین مدرسه جدید در سال ۱۲۱۲ در ارومیه آغاز به‌ کار کرد.

اندیشه ایجاد مرکزی برای آموزش عالی در ایران و به تعبیر دیگر دانشگاه، نخستین بار با تاسیس دارالفنون در سال ۱۲۳۰ ه. ش. با رشته‌های مهندسی، داروسازی، طب و جراحی، توپخانه، پیاده‌نظام، سواره‌نظام و معدن‌شناسی به همت میرزا تقی‌خان امیرکبیر عملی گردید. دارالفنون گرچه توسعه نیافت اما تجربه مغتنمی پیش‌روی کسانی که در آرزوی آشنایی ایرانیان با دانش‌های جدید و پیشرفت‌های اروپائیان در صنعت، اقتصاد، سیاست و … بوده‌اند، قرار داد.

ایده تأسیس دانشگاه تهران، از که بود؟

اما ایده دانشگاه، چگونه به ذهن رضاخان که یک نظامی فاقد تحصیلات بود، رسید؟ براساس اسناد تاریخی، دکتر اسماعیل سنگ، نماینده ساری و تنکابن در مجلس ششم بود که برای نخستین بار، ایده ساخت دانشگاهی سراسری، به شکل اونیورسیته‌های فرنگی را مطرح کرد. او در سال ۱۳۰۵، در نامه‌ای به سیدمحمد تدین، وزیر وقت معارف، خواستار اقدام دولت، برای احداث اونیورسیته در ایران شد؛ موضوعی که خود تدین نیز به آن نظر داشت. او چندی بعد، در پاسخ به نامه دکتر سنگ گفت: «راجع به اونیورسیته، که آن را می‌توانیم دارالعلوم بگوییم، کمال علاقه را دارم و مشغول تهیه لوازم مقدمات آن هستم. نظر من این است که در یک فضای وسیعی که شاید ۸۰ تا ۱۰۰ هزار ذرع مربع وسعت داشته باشد، بنایی ساخته شود که شعب علوم و فنون، در آنجا تأسیس گردد...» این گفت‌وگو میان نماینده و وزیر مسکوت ماند تا 2 سال بعد که به‌ گفته دکتر محمود حسابی، او پیشنهاد راه‌اندازی مرکزی جامع، برای تدریس همه یا اغلب دانش‌های روز را، با علی‌اصغر حکمت، وزیر وقت فرهنگ، در میان نهاد و در سال ۱۳۱۰ نیز، تیمورتاش وزیر دربار وقت، عیسی صدیق را برای مطالعه در «تاسیسات علمی دنیای جدید» و تهیه طرحی برای تأسیس دانشگاه در کشور، مأمور به اروپا کرد. اما ایده اصلی تأسیس دانشگاه در ‌‌نهایت، در اواسط زمستان ۱۳۱۲ و همزمان با بازگشت دکتر صدیق، توسط علی‌اصغر حکمت به گوش رضاشاه رسید و با موافقت او پیگیری شد.

حکمت در خاطراتش، به یکی از جلسات هیأت وزرا اشاره می‌کند که در بهمن‌ماه ۱۳۱۲ با حضور رضاشاه، در عمارتی که بعد‌ها کاخ ملکه پهلوی شد، برگزار شده بود و او در آنجا، پیشنهاد سرنوشت‌ساز خود، مبنی بر راه‌اندازی اونیورسیته را، به شاه ارائه کرد. چنانکه او روایت می‌کند، در آن جلسه که بحث غالب، سخن از آبادی تهران و عظمت ابنیه و عمارات و قصور زیبای جدید بوده و هیأت دولت، از فروغی رئیس‌الوزرا گرفته تا وزیران دیگر، همه به تحسین و تمجید زبان گشوده بودند، حکمت گفته بود: «در آبادی و عظمت پایتخت البته شکی نیست، ولی نقصی که دارد، این است که این شهر، هنوز عمارت مخصوص «اونیورسیته» ندارد و حیف است که این شهر نوین، از همه بلاد بزرگ عالم، از این حیث عقب باشد!...». رضاشاه هم بعد از اندک تأملی، پاسخ داده بود: «بسیار خوب آن‌ را بسازید!» این «بسیار خوب» در مقابل هیأت وزیران، بهانه‌ای شد تا حکمت آن را، در جلسه بعد هیأت وزرا مطرح کند. «در آغاز این جلسه که با حضور شاه برگزار شد، به وزیر عدلیه مرحوم علی‌اکبر داور، فرمودند: در بودجه سال بعد، ۲۵۰ هزار تومان به وزارت معارف اعتبار بدهید، که به مصرف ساختمان مدرسه برسانند.» موضوعی که هنگام تصویب بودجه سال ۱۳۱۳، محقق شد و وزارت مالیه این مبلغ را، افزون بر بودجه هر ساله، برای ساختمان دارالعلوم، به وزارت معارف اختصاص داد.

حکمت بعد از ابلاغ این قانون، در پی یافتن محل مناسبی برای بنای دانشگاه، فعالیت خود را آغاز کرد و در این راه، از همفکری «آندره گدار» معمار و باستان‌شناس مشهور فرانسوی که آن زمان در استخدام وزارت معارف بود، بهره گرفت و سرانجام تصمیم بر این شد که بنای دانشگاه در منطقه جلالیه احداث شود. موضوع دیگر، تصویب قانونی برای تأسیس دانشگاه بود، که قرار شد در قالب لایحه‌ای، تقدیم مجلس شورای ملی شود و در کار نوشتن آن، افرادی چون: دکتر عیسی صدیق و دکتر محمود حسابی، حکمت را همراهی کردند. این لایحه با عنوان «لایحه تأسیس دانشگاه»، در نیمه دوم سال ۱۳۱۲، به بهارستان رفت و در خرداد‌ماه سال ۱۳۱۳، از تصویب نمایندگان گذشت.

به موجب لایحه تأسیس دانشگاه، این مؤسسه علمی در 6 بخش شامل: ۱-علوم معقول و منقول، ۲- علوم طبیعی و ریاضی، ۳- ادبیات و فلسفه و علوم تربیتی، ۴- طب و شعب و فروع آن، ۵- حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی و ۶- فنی که دانشکده نامیده می‌شدند، فعالیت خود را آغاز می‌کرد. بدین‌ترتیب در ۱۵ بهمن‌ماه ۱۳۱۳ طی مراسمی در اراضی جلالیه، سنگ اول بنای دانشگاه تهران، به‌دست رضاشاه نصب شد. در حالی‌ که کار ساختمان دانشگاه در جریان بود، مسئولان وقت تصمیم گرفتند تا مراسم افتتاح رسمی دانشگاه را در سالروز تولد رضاخان، یعنی ۲۴ اسفند‌ همان سال، در عمارت دانشکده حقوق به عمل آورند. در این مراسم، حاج سیدنصرالله تقوی به ریاست دانشکده معقول و منقول، علی‌اکبر دهخدا به ریاست دانشکده حقوق، دکتر محمدحسین لقمان ادهم به ریاست دانشکده پزشکی، دکتر محمود حسابی به ریاست دانشکده فنی و دکتر عیسی صدیق به ریاست دانشکده ادبیات و علوم و دانشسرای عالی، منصوب شدند. نخستین جلسه شورای دانشگاه، قبل از ظهر شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۱۳ تشکیل شد.

نشان دانشگاه تهران

نشان دانشگاه تهران که توسط دکتر محسن مقدم، استاد فقید دانشکده هنرهای زیبا طراحی شده است، برداشت و تقلیدی است از نقشی که به صورت گچ بری شده در محوطه‌های دوران ساسانی، نقش برجسته ها و نقوش مهر های این دوره دیده شده است. بی شک ارزش بین المللی دانشگاه تهران، شهرت جهانی سردر اصلی آن را نیز به ارمغان آورده است. در خارج از ایران نیز معرف یک دانشگاه نامدار در سطح خاورمیانه است. می توان ادعا کرد که از میان معروف ترین و معتبر ترین دانشگاه‌های دنیا، دانشگاه تهران تنها دانشگاهی است که از طریق یک بنای فرهنگی سمبلیک با مهندسی پیچیده، پیام های ویژه معنوی، علمی و فرهنگی را به مخاطبان خود القا می کند.

ریاست دانشگاه تهران

جناب آقای محمود نیلی احمدآبادی، مهر ماه ۱۳۳۵ در اصفهان متولد شد. تحصیلات مقدماتی و متوسطه را در زادگاه خود گذراند و در سال ۱۳۵۳، وارد دانشگاه شد. پس از وقایع انقلاب اسلامی و به‌ تبع آن انقلاب فرهنگی، در سال ۱۳۶۰ در رشته «مهندسی متالورژی و مواد» و در مقطع کارشناسی از دانشگاه شیراز فارغ‌التحصیل شد. در بحبوحه انقلاب اسلامی و همزمان با ایام تحصیل، همانند همه‌ی دانشجویان انقلابی، در فعالیت‌های مختلف مربوط به انقلاب شرکت داشت و در سال ۱۳۶۲ نیز عازم جبهه‌های دفاع مقدس در جنوب کشور شد.

دکتر نیلی احمدآبادی، همزمان در سال ۱۳۶۳ در گرایش «مهندسی شناسایی و انتخاب مواد» که جزو نیازهای حساس کشور در رشته «متالورژی و ذوب فلزات» بود به عنوان دانشجوی برتر وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و در سال ۱۳۶۷ از این دانشگاه فارغ‌التحصیل گردید. به دلیل تحصیل موفق در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد، برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا در دانشگاه توهوکو ژاپن پذیرفته شد و با رتبه عالی در سال ۱۳۷۳ فارغ‌التحصیل گردید و به عنوان عضو هیئت‌علمی وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد؛ عضویتی که تا امروز ادامه دارد.

رتبه دانشگاه تهران در جهان

در رتبه بندی اخیر کیو اس، دانشگاه صنعتی شریف با رتبه 380 در جایگاه اول و دانشگاه صنعتی امیرکبیر با رتبه 434 در جایگاه دوم و دانشگاه تهران با رتبه 510 -501 در رتبه سوم قرار دارد.