ابراهیم هادی

شهید ابراهیم هادی (تولد: اول اردیبهشت ۱۳۳۶، تهران- شهادت: 22 اسفند 1361، فکه) از شهدای جنگ تحمیلی است.

شهید ابراهیم هادی با لباس سپاهی

اطلاعات شخصی
نام(های):	ابراهیم هادی
لقب(ها):	شهید ابراهیم هادی
تاریخ تولد:	1 اردیبهشت 1336
محل تولد:	تهران
محل دفن:	مفقودالاثر - یادبود این شهید در بهشت زهرای تهران - قـطعـه :۲۶ - ردیـف :۵۲ - شـماره :۱ قرار دارد.
تاریخ شهادت:	22 اسفند 1361 - والفجر مقدماتی
محل شهادت:	فکه-کانال کمیل
نحوه شهادت:	جنگ تن به تانک
تحصیلات:	دیپلم
پیشه:	معلم

زندگینامه ابراهیم هادی

شهید ابراهیم هادی در محله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان سکونت داشت. او فرزند چهارم از ۶ فرزند خانواده بود و در نوجوانی طعم تلخ یتیمی را چشید. اما پدری که با شغل شریف بقالی، فرزندان خویش از جمله ابراهیم هادی را به بهترین نحو ممکن تربیت کرده بود. ابراهیم هادی دوران دبستان را به مدرسه طالقانی رفت و دبیرستان را نیز در مدارس ابوریحان و کریم‌خان گذراند. او در سال ۵۵ توانست مدرک دیپلم ادبی خود را دریافت کند و حضور در هیات و شاگردی علامه محمدتقی جعفری تاثیر بسزایی در رشد شخصیت معنوی ابراهیم هادی داشت. او در همان سال‌های پایانی دبیرستان مطالعات غیر درسی خود را آغاز نمود.

ابراهیم هادی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ابتدا در سازمان تربیت بدنی و سپس در آموزش و پرورش مشغول به کار شد. او در کنار معلمی، ورزشکار هم بود و در ورزش‌های کشتی و والیبال مهارت داشت. در زمان جنگ تحمیلی به جبهه رفت و در عملیات های مختلفی شرکت کرد. سرانجام در ۲۲ بهمن سال 1361 در منطقه فکه به شهادت رسید و پیکرش نیز همان جا ماند.

فعالیت‌های ابراهیم هادی

شهید ابراهیم هادی از بنیانگذاران گروه چریکی شهید اندرزگو در جبهه گیلانغرب و ستاره ورزش کشتی بود. او به ورزش علاقه زیادی داشت و فعالیت در این عرصه را با ورزش پهلوانی یعنی ورزش باستانی شروع کرد و در والیبال و کشتی بی‌نظیر بود. در هیچ میدانی هرگز پا پس نکشید و مردانه ایستاد. در ارتفاعات سر به فلک کشیده «بازی دراز» و«گیلانغرب» تا دشت‌های سوزان جنوب می‌توان مردانگی او را مشاهده کرد.

ابراهیم هادی در ابتدا در جبهه به عنوان یک نیروی ساده فعالیت می‌کرد. انتقال مجروحان و شهدا از منطقه به عقب جبهه یکی از کارهای شهید ابراهیم هادی به شمار می‌رفت. گاهی اوقات پیکرهای مطهر شهدا در ارتفاعات بازی دراز را بر شانه گرفته به عقب بر می‌گرداند تا بدست خانواده‌هایشان برسد. این شهید مفقودالاثر، در دوران پیروزی انقلاب و دفاع مقدس شجاعت‌های بسیاری از خود نشان داد.

شهادت ابراهیم هادی

شهید ابراهیم هادی در عملیات والفجر مقدماتی به همراه بچه‌های گردان کمیل و حنظله در کانال‌های فکه پس از پنج روز مقاومت، سرانجام در ۲۲ بهمن سال ۶۱ باقیمانده همرزمان خود را به عقب فرستاد و پس از آن دیگر کسی از او خبری نیافت و او را شهید نامیدند.

یکی از آرزوهای وی از خدا، گمنام بودنش بود زیرا که از مهم‌ترین صفات بارز یاران خدا، گمنامی است. در نهایت خدا نیز آرزوی او را برآورده ساخت.

خواهر شهید ابراهیم هادی می‌گوید:

امروز اگر می‌گویند ابراهیم مطرح شده است این دست ما نیست زیرا اگر کار برای رضای خدا باشد، خدا انسان را برجسته می‌کند و عزت می‌بخشد.

یادبود شهید ابراهیم هادی

شهید ابراهیم هادی از جمله شهدای برجسته و مؤثر دفاع مقدس ایران است که هنوز پیکرش در منطقه فکه گمنام باقی مانده است. اما یادبود شهید ابراهیم هادی در قطعه ۲۶ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) واقع شده است. اگرچه روی سنگ مزار ایشان عنوان شهید گمنام درج شده، اما این شهید برای اهالی جنوب شرق تهران و دوستداران واقعی شهدا بسیار عزیز و شناخته‌شده است.

آثار و تأثیرات فرهنگی و اجتماعی شهید ابراهیم هادی

خاطرات و زندگی‌نامه شهید ابراهیم هادی در کتاب «سلام بر ابراهیم 1» به چاپ رسیده و این اثر، تحولات شگرفی را در خوانندگان به‌ویژه جوانان ایجاد کرده است. این کتاب نخستین جلد از مجموعه زندگی‌نامه این شهید بزرگوار است که به‌طور مفصل به شرح حال و خاطرات زندگی او پرداخته است.

گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی در سال ۱۳۸۶ پس از انتشار کتاب «سلام بر ابراهیم» آغاز به کار کرد و تاکنون آثار متعددی درباره این شهید منتشر کرده است. از جمله کتاب‌های این مجموعه می‌توان به «سلام بر ابراهیم 2»، «خدای خوب ابراهیم»، «راز کانال کمیل» و «یاران هادی» اشاره کرد که هرکدام بخش‌های مختلفی از زندگی، عنایات و کرامات شهید را روایت می‌کنند. در کتاب «سلام برا ابراهیم» با خواندن خاطرات این شهید گمنام، درس‌های بزرگی از زندگی ایشان می‌گیریم. چه بسا افرادی که با خواندن خاطرات شهید ابراهیم هادی در کتاب سلام بر ابراهیم، به طور شگفت‌آوری متحول شده و مسیر درست زندگی را برگزیده‌اند.

داستانی شنیدنی از شهید ابراهیم هادی

به نقل از یکی از اعضای خانواده شهید ابراهیم هادی:

نشسته بودیم داخل اتاق. مهمان داشتیم. صدایی از داخل کوچه آمد. ابراهیم سریع ازپنجره نگاه کرد. شخصی موتور شوهر خواهر ابراهیم را برداشته درحال فرار بود.

بگیرش...دزد...دزد! بعد هم سریع دوید دم در. یکی از بچه محل‌ها لگدی به موتور زد و دزد نقش بر زمین شد!

تکه آهن روی زمین دست دزد را برید و خون جاری شد. چهره‌اش پر از ترس بود و اضطراب. درد می‌کشید که ابراهیم رسید. موتور را برداشت روشن کرد و گفت: سریع سوار شو!

رفتند درمانگاه با همان موتور. دستش را پانسمان کردند بعد هم با هم رفتند مسجد! بعد از نماز کنارش نشست و گفت :چرا دزدی می‌کنی؟آخه پول حروم که...

دزد گریه می کرد. بعد به حرف آمد: میدونم! بیکارم. زن و بچه دارم و از شهرستان اومدم. مجبورم!

ابراهیم فکری کرد رفت پیش یکی از نماز گزارها و صحبت کرد. برگشت: خدارو شکر. برات شغل پیدا کردم. از فردا برو سر کار. این پول رو هم بگیر و از خدا کمک بخواه. همیشه دنبال حلال باش که حروم زندگیتو به آتیش می‌کشه. پول حلال کم هم باشه برکت داره.

وصیت‌نامه ابراهیم هادی

بسم رب الشهداء و الصدیقین

اگر چه بیش از هر کس، خود را محتاج وصیت و پند و اندرز می دانم، پیش از آغاز سخن از خداوند منان تمنّا می کنم که قدرتی به بیان من بدهد که بتوانم از زبان یک شهید، دست به قلم ببرم چرا که جملات من پیدا شد و مورد عفو رحمت الهی قرار گرفتم و توفیق و سعادت شهادت را پیدا کردم، بعنوان پرافتخارآفرین وصیای شهید خوانده می شود.

خدایا تو را گواه می گیرم که از شروع انقلاب تا به حال در طول این مدت هر چه کردم برای رضای تو بوده و سعی داشتم همیشه خود را در مقابل آزمایش ها، مورد آزمایش و آموزش قرار دهم. امیدوارم در راه اسلام عزیز و پیروزی مستضعفین بر متکبرین، این جان ناقابل را بپذیری.

خدایا با این که از شکستگی‌های متعدد استخوان‌هایم رنج می برم، ولی اهمیتی نمی دادم؛ به این خاطر که من در این مدت نسبت به آن‌هایی که خالصانه در این راه گام نهاده اند، نشانه‌هایی از لطف و رحمت تو دیده ام.

خدایا، ای معبودم و معشوقم و همه کس و کارم، نمی دانم چگونه در برابر عظمت تو ستایش کنم ولی همین قدر می دانم که هر کس تو را شناخت، عاشقت شد و هر کس عاشقت شد، دست از همه چیز شسته و به سوی تو می شتابد و به خوبی این را در خود احساس کردم و می کنم.

خدایا چنان عشق به انقلاب اسلامی و رهبر کبیر انقلاب در وجودم شعله ور است که اگر تکه تکه شوم و یا زیر سخت ترین شکنجه ها قرار گیرم، او را تنها نخواهم گذاشت. بعنوان یک فردی از آحاد ملت مسلمان به تمامی ملت خصوصاً مسئولین امر تذکر می دهم که همیشه در جهت اسلام و قرآن باشید و هیچ مسأله و روشی شما را از هدف و جهتی که دارید، منحرف ننماید.