قصیده: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ویرایش) |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
قصیده یکی از قالبهای شعری ایرانی است که نام آن از ریشه قصد گرفته شده و به معنی مقصود و قصد شده است. ادلیل این نامگذاری این است که اغلب شاعران به قصد مدح و وعظ بزرگان و یا تسلیت و تبریک [[شعر]] میسروده. قصیده به شعری گفته میشود که دست کم شانزده بیت داشته باشد و مصراع اولِ بیت اول با همه مصراع های دوم همقافیه باشد.[[پرونده:نسخه-خطی-از-گستان-سعدی-از-مشهورترین-قصاید-فارسی.jpg|alt=نسخه خطی از گستان سعدی از مشهورترین قصیدهسرایان فارسی|بندانگشتی|523x523پیکسل|'''نسخه خطی از گستان سعدی از مشهورترین قصیدهسرایان فارسی''']]قصیده با نام چکامه نیز معرفی میشود و موضوع آن اغلب مدح و ستایش اشخاص یا انتقاد و ذم آنها و وعظ و حکمت است. | |||
قصیده یکی از قالبهای شعری ایرانی است که نام آن از ریشه قصد گرفته شده و به معنی مقصود و قصد شده است. ادلیل این نامگذاری این است که اغلب شاعران به قصد مدح و وعظ بزرگان و یا تسلیت و تبریک [[شعر]] میسروده. قصیده به شعری گفته میشود که دست کم شانزده بیت داشته باشد و مصراع اولِ بیت اول با همه مصراع های دوم همقافیه باشد. | |||
قصیده با نام چکامه نیز معرفی میشود و موضوع آن اغلب مدح و ستایش اشخاص یا انتقاد و ذم آنها و وعظ و حکمت است. | |||
غالب قصیده از نظر ردیف و قافیه به غزل شباهت دارد. اما معمولا غزل کوتاهتر از قصیده است. غزل و قصیده همچنین در محتوا و مضمون نیز با هم تفاوت دارند و کاربرد و فضای آنها با هم متفاوت است. زبان قصیده فنی و خشن است اما غطل لطافت و نرمی بیشتری دارد. | غالب قصیده از نظر ردیف و قافیه به غزل شباهت دارد. اما معمولا غزل کوتاهتر از قصیده است. غزل و قصیده همچنین در محتوا و مضمون نیز با هم تفاوت دارند و کاربرد و فضای آنها با هم متفاوت است. زبان قصیده فنی و خشن است اما غطل لطافت و نرمی بیشتری دارد. |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۴۴
قصیده یکی از قالبهای شعری ایرانی است که نام آن از ریشه قصد گرفته شده و به معنی مقصود و قصد شده است. ادلیل این نامگذاری این است که اغلب شاعران به قصد مدح و وعظ بزرگان و یا تسلیت و تبریک شعر میسروده. قصیده به شعری گفته میشود که دست کم شانزده بیت داشته باشد و مصراع اولِ بیت اول با همه مصراع های دوم همقافیه باشد.
قصیده با نام چکامه نیز معرفی میشود و موضوع آن اغلب مدح و ستایش اشخاص یا انتقاد و ذم آنها و وعظ و حکمت است.
غالب قصیده از نظر ردیف و قافیه به غزل شباهت دارد. اما معمولا غزل کوتاهتر از قصیده است. غزل و قصیده همچنین در محتوا و مضمون نیز با هم تفاوت دارند و کاربرد و فضای آنها با هم متفاوت است. زبان قصیده فنی و خشن است اما غطل لطافت و نرمی بیشتری دارد.
اجزای قصیده
- مطلع: بیت اول قصیده، مطلع آن است. در مطلع قافیه هر دو مصراع با هم تطابق دارند. در قصیدههای طولانی ممکن است بیش از یک مطلع وجود داشته باشد. مطلع قصیده باید محکم و به دور از الفاظ نامناسب باشد.
- نسیب (تغزل) یا تشبیب: در قصیدههای طولانی شاعر بین پنج تا پانزده بیت ابتدایی را به مقدمه چینی و بیان موضوعات عاشقانه میپردازد. این مقدمه ممکن است با توصیف باغ و بوستان همراه باشد. تغزل با نسیب ممکن است در برخی قصیدهها وجود نداشته باشد.
- تخلص یا گریز: گریز به بخشی از قصیده گفته میشود که شاعر از تغزل خارج شده و با شیوهای هنرمندانه وارد موضوع اصلی میشود.
- مدح: مدح به مقصود و موضوع اصلی قصیده اشاره دارد و بعد از گریز شروع میشود. در این قسمت شاعر شروع بع بیان عظمت و شکوح شخص یا معانی مورد حمد خود میکند.
- دعا یا شریطه: شاعر پس از بیان مقصود خود در قسمت حمد، آرزوها و دعاهای خود را وارد شعر میکند. مانند آرزوی دوام و عزت برای بزرگان به این بخش از قصیده، دعا یا شریطه میگویند.
- مقطع: آخرین بیت قصیده را مقطع میگویند که شاعر با هنر و سلیقه خود در آن از بهترین الفاظ و عبارات استفاده میکند.
انواع قصیده
قصیده مدحی
قصیده اخلاقی و اجتماعی
قصیده رثایی
قصیده دینی
قصیده اجتماعی و سیاسی
از معروفترین قصیده سرایان ایرانی میتوانیم به رودکی سمرقندی، دقیقی بلخی، فرخی سیستانی، عنصری بلخی، منوچهری دامغانی، قطران تبریزی، ناصرخسرو قبادیانی، مسعود سعد سلمان، سید حسن غزنوی، سوزنی سمرقندی، انوری ابیوردی، خاقانی شیرازی، سعدی شیرازی، امیرخسرو دهلوی، سلمان ساوجی، قاآنی شیرازی، ادیبالممالک فراهانی و ملکالشعرای بهار اشاره کنیم.
نمونه یک قصیده عاشقانه
من ندانم که عاشقی چه بلاست
هر بلایی که هست عاشق راست
زرد و خمیده گشتم از غم عشق
دو رخ لعل فام و قامت راست
کاشکی دل نبودیم که مرا
اینهمه درد وسختی از دل خاست
دل بود جای عشق و چون دل شد
عشق را نیز جایگاه کجاست
دل من چون رعیتیست مطیع
عشق چون پادشاه کامرواست
برد و برد هر چه بیند و دید
کند و کرد هرچه خواهد و خواست
وای آن کو بدام عشق آویخت
خنک آن کو زدام عشق رهاست
عشق بر من در عنا بگشاد
عشق سر تابسر عذاب و عناست
در جهان سخت تر ز آتش عشق
خشم فرزند سیدالوزراست…
"فرخی سیستانی"