درخواست اصلاح

خال سیاه عربی: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ویکیدا
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '.ا' به '. ا')
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
کتاب خال‌سیاه‌عربی یکی از آثار [[حامد عسکری]] [[نویسنده]] و [[شاعر]] ایرانی است.این کتاب یک [[سفرنامه]] به نظر می‌آید.این کتاب اولین بار در سال 1399 توسط [[انتشارات امیر‌کبیر]] در 234 صفحه به زبان فارسی منتشر شد.
کتاب خال‌سیاه‌عربی یکی از آثار [[حامد عسکری]] [[نویسنده]] و [[شاعر]] ایرانی است. این کتاب یک [[سفرنامه]] به نظر می‌آید. این کتاب اولین بار در سال 1399 توسط [[انتشارات امیر‌کبیر]] در 234 صفحه به زبان فارسی منتشر شد.
[[پرونده:تصویری از جلد کتاب خال‌سیاه‌عربی.jpg|جایگزین=تصویری از جلد کتاب خال‌سیاه‌عربی|بندانگشتی|تصویری از جلد کتاب خال‌سیاه‌عربی{{کتاب|نام=خال‌سیاه‌عربی|نویسنده(ها)=حامد عسکری|موضوع=سفرنامه|ناشر=انتشارات امیرکبیر|قطع=رقعی|زبان اصلی=فارسی|تعداد صفحه=234|نخستین چاپ=1399}}]]
[[پرونده:تصویری از جلد کتاب خال‌سیاه‌عربی.jpg|جایگزین=تصویری از جلد کتاب خال‌سیاه‌عربی|بندانگشتی|تصویری از جلد کتاب خال‌سیاه‌عربی{{کتاب|نام=خال‌سیاه‌عربی|نویسنده(ها)=حامد عسکری|موضوع=سفرنامه|ناشر=انتشارات امیرکبیر|قطع=رقعی|زبان اصلی=فارسی|تعداد صفحه=234|نخستین چاپ=1399}}]]
این کتاب مربوط به سفر به [[مکه]] و [[مدینه]] و اعمال حج تمتع است.
این کتاب مربوط به سفر به [[مکه]] و [[مدینه]] و اعمال حج تمتع است.
خط ۸: خط ۸:
[[رده:سفرنامه ایرانی]]
[[رده:سفرنامه ایرانی]]
[[رده:سفرنامه فارسی]]
[[رده:سفرنامه فارسی]]
[[رده:آثار حامد عسکری]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۷

کتاب خال‌سیاه‌عربی یکی از آثار حامد عسکری نویسنده و شاعر ایرانی است. این کتاب یک سفرنامه به نظر می‌آید. این کتاب اولین بار در سال 1399 توسط انتشارات امیر‌کبیر در 234 صفحه به زبان فارسی منتشر شد.

تصویری از جلد کتاب خال‌سیاه‌عربی
تصویری از جلد کتاب خال‌سیاه‌عربی
اطلاعات کتاب
نام: خال‌سیاه‌عربی
موضوع: سفرنامه
نویسنده(ها): حامد عسکری
ناشر: انتشارات امیرکبیر
قطع: رقعی
زبان اصلی: فارسی
تعداد صفحه: 234
نخستین چاپ: 1399

این کتاب مربوط به سفر به مکه و مدینه و اعمال حج تمتع است.

برشی از کتاب

من هزار و ۴۰۰ سال این طرف‌تر داد می‌زنم. حنجره جر می‌دهم. انگار دارم توی آب فریاد می‌زنم. هیچ‌کس نمی‌شنود. من عربده می‌زنم: «رسول گفت چه شکست، چه پیروزی، تنگه را رها نکنید.»