ابوسعید ابوالخیر: تفاوت میان نسخهها
(مقاله) |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ابوسعید فضلالله بن ابوالخیر احمد''' معروف به '''سعید کاتب صفا''' یا شیخ '''ابوسعید ابوالخیر''' شاعر و عارف ایرانی بود که در قرن چهارم هجری از ۳۵۷ تا ۴۴۰ قمری میزیست. او در [[مهنه]] به دنیا آمد و در همانجا نیز درگذشت. ابوسعید ابوالخیر از شاعران نامدار قرن چهارم و پنجم به شمار میرود. | '''ابوسعید فضلالله بن ابوالخیر احمد''' معروف به '''سعید کاتب صفا''' یا شیخ '''ابوسعید ابوالخیر''' شاعر و عارف ایرانی بود که در قرن چهارم هجری از ۳۵۷ تا ۴۴۰ قمری میزیست. او در [[مهنه]] به دنیا آمد و در همانجا نیز درگذشت. ابوسعید ابوالخیر از شاعران نامدار قرن چهارم و پنجم به شمار میرود. اشعار او بیشتر در قالب [[رباعی]] سروده شدهاند. | ||
[[پرونده:تصویری از آرامگاه ابوسعید ابوالخیر در مهنه.jpg|جایگزین=تصویری از آرامگاه ابوسعید ابوالخیر در مهنه|بندانگشتی|340x340پیکسل|تصویری از آرامگاه ابوسعید ابوالخیر در مهنه{{شخصیت|نام(های)=ابوسعید فضلالله بن ابوالخیر احمد|لقب(ها)=سعید کاتب صفا، ابوسعید ابوالخر|تاریخ تولد=۲۱ آذر ۳۴۶|محل تولد=مهنه|تاریخ فوت=۲۲ دی ۴۲۷|محل دفن=مهنه|پیشه=شاعر، عارف}}]] | [[پرونده:تصویری از آرامگاه ابوسعید ابوالخیر در مهنه.jpg|جایگزین=تصویری از آرامگاه ابوسعید ابوالخیر در مهنه|بندانگشتی|340x340پیکسل|تصویری از آرامگاه ابوسعید ابوالخیر در مهنه{{شخصیت|نام(های)=ابوسعید فضلالله بن ابوالخیر احمد|لقب(ها)=سعید کاتب صفا، ابوسعید ابوالخر|تاریخ تولد=۲۱ آذر ۳۴۶|محل تولد=مهنه|تاریخ فوت=۲۲ دی ۴۲۷|محل دفن=مهنه|پیشه=شاعر، عارف}}]] | ||
ابوسعید ابوالخیر بش از آنکه شعر سروده باشد و بخاطر شعرش شهرت داشتهباشد، به دلیل اندیشههای عرفانیاش شهرت داشت و همردیف عارفانی همچون [[منصور حلاج]]، [[بایزید بسطامی]] و [[ابوالحسن خرقانی]] قرار میگرفت. از ابوسعید ابوالخیر همچنین در کنار شاعران بنامی همچون [[عطار]] و [[مولوی]] یاد شدهاست. | ابوسعید ابوالخیر بش از آنکه شعر سروده باشد و بخاطر شعرش شهرت داشتهباشد، به دلیل اندیشههای عرفانیاش شهرت داشت و همردیف عارفانی همچون [[منصور حلاج]]، [[بایزید بسطامی]] و [[ابوالحسن خرقانی]] قرار میگرفت. از ابوسعید ابوالخیر همچنین در کنار شاعران بنامی همچون [[عطار]] و [[مولوی]] یاد شدهاست. | ||
خط ۵: | خط ۵: | ||
ابوسعید ابوالخیر در فقه و حدیث را آموخت و سپس به جمع صوفیان رفت و به عرفان علاقمند شد. او بخشی از عمر خود را درپی آموختن عرفان و تصوف در سفر بود. از [[سرخس]] تا [[نیشابور]] سفر کرد و ریاضت کشید. او شاگردان زیادی را تربیت کرد. | ابوسعید ابوالخیر در فقه و حدیث را آموخت و سپس به جمع صوفیان رفت و به عرفان علاقمند شد. او بخشی از عمر خود را درپی آموختن عرفان و تصوف در سفر بود. از [[سرخس]] تا [[نیشابور]] سفر کرد و ریاضت کشید. او شاگردان زیادی را تربیت کرد. | ||
ابوسعید ابوالخیر علیرغم اینکه آثار زیادی ندارد در مشرق زمین به عنوان شخصی همپایه سقراط شناخته میشود. | ابوسعید ابوالخیر علیرغم اینکه آثار زیادی ندارد در مشرق زمین به عنوان شخصی همپایه سقراط شناخته میشود. از وی چند نامه خطاب به [[ابن سینا]] نیز موجود است. | ||
== آثار == | == آثار == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۲۸
ابوسعید فضلالله بن ابوالخیر احمد معروف به سعید کاتب صفا یا شیخ ابوسعید ابوالخیر شاعر و عارف ایرانی بود که در قرن چهارم هجری از ۳۵۷ تا ۴۴۰ قمری میزیست. او در مهنه به دنیا آمد و در همانجا نیز درگذشت. ابوسعید ابوالخیر از شاعران نامدار قرن چهارم و پنجم به شمار میرود. اشعار او بیشتر در قالب رباعی سروده شدهاند.
ابوسعید ابوالخیر بش از آنکه شعر سروده باشد و بخاطر شعرش شهرت داشتهباشد، به دلیل اندیشههای عرفانیاش شهرت داشت و همردیف عارفانی همچون منصور حلاج، بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی قرار میگرفت. از ابوسعید ابوالخیر همچنین در کنار شاعران بنامی همچون عطار و مولوی یاد شدهاست.
ابوسعید ابوالخیر در فقه و حدیث را آموخت و سپس به جمع صوفیان رفت و به عرفان علاقمند شد. او بخشی از عمر خود را درپی آموختن عرفان و تصوف در سفر بود. از سرخس تا نیشابور سفر کرد و ریاضت کشید. او شاگردان زیادی را تربیت کرد.
ابوسعید ابوالخیر علیرغم اینکه آثار زیادی ندارد در مشرق زمین به عنوان شخصی همپایه سقراط شناخته میشود. از وی چند نامه خطاب به ابن سینا نیز موجود است.
آثار
برپایه سخنان و اندیشههای ابوسعید ابوالخیر، کتایهای متعددی نوشه شده است. برخی از این اثار عبارتند از:
- اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابی سعید تألیف محمدبن منور
- رساله حالات و سخنان شیخ ابوسعید نوشته ابوروح لطفالله نوه ابوسعید
- سخنان منظوم ابوسعید ابوالخیر
نمونه شعر
گفتم صنما لاله رخا دلدارا
در خواب نمای چهره باری یارا
گفتا که روی به خواب بی ما وانگه
خواهی که دگر به خواب بینی ما را
****
دی شانه زد آن ماه خم گیسو را
بر چهره نهاد زلف عنبر بو را
پوشید بدین حیله رخ نیکو را
تا هر که نه محرم نشناسد او را