میلاد عرفانپور
میلاد عرفانپور شاعر و ترانهسرای شیرازی متولد سال 1367 است. او به سرودن شعر در قالبهای سنتی مانند رباعی مشهور است. او دانشآموخته رشته "سیاستگذاری فرهنگ و ارتباطات از دانشگاه امام صادق(ع) و در حال حاضر مشغول به تحصیل در مقطع دکترا رشته "خطمشی گذاری عمومی در مدیریت" میباشد.
میلاد عرفانپور از سنین کودکی به شعر علاقمند شد و اولین شعرهای خود را در همان دوران سروده است.
میلاد عرفانپور یک بار موفق به دریافت جایزه مقام اول جشنواره خوارزمی شده و دریک بار در جشنواره بین المللی شعر فجر نیز نامزد شده است.
میلاد عرفانپور در آبان ماه ۱۳۹۷ مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری شد.
آثار
او اولین کتاب خود را در سن ۱۸ سالگی (سال ۱۳۸۵ ) به چاپ رساند. اولین کتاب میلاد عرفانپور با نام "از شرم برادرم" شامل اشعاری در قالب رباعی بود. و سپس سه کتاب دیگر را با نام های "پاییز بهاریست که عاشق شدهاست" و "پادشهر" و "جشن فراموشیها" را در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ به چاپ رساند و روانه بازار کرد.
اثر دیگر میلاد عرفانپور با نام "از آخر مجلس" در سال ۱۳۹۴ به چاپ رسید. این کتاب مجموعهای از رباعی، غزل و شعر نیمایی در موضوعاتی همچون مناجات، عرفان، شهادت و وقایع روز انقلاب اسلامی و جهان اسلام است. در سال ۱۳۹۴ کتاب دیگری با نام "بی خبریها" از میلاد عرفانپور به چاپ رسد که نامزد یازدهمین دوره جشنواره قلم زرین شد تا عرفانپور جوانترین شاعری باشد که در این رقابت نامزد میشود.
ترانه
میلاد عرفانپور به عنوان ترانه سرا با خوانندگان متعدد از جمله حامد زمانی، علیرضا افتخاری، محمد معتمدی غلامرضا صنعتگر، نیما مسیحا، اشکان کمانگری و حجت اشرفزاده همکاری داشته است.
او از دوستان نزدیک محمد مهدی سیار است و اشعار و ترانه های مشترکی با وی نیز سروده است.
نمونه اشعار
“به دنیا آمدم با گریه ای گویا چنین روزی
به من لبخند زد ، لبخند زد دنیا ، چنین روزی
برید از پیله ی حسرت تنیدن ، از نبالیدن
و پر وا کرد آن پروانه بی پروا چنین روزی
برای گریه هایم شانه هایی بی امان لرزید
مرا تبریک می گفتند باران ها چنین روزی
اذان صبح بود آری… صدایم کرد ، بیداری
و برمی خاست بختخفته ام از جا چنین روزی
اذان صبح بود آری… اذان گفتند در گوشم
دل از من برد آن موسیقی زیبا ، چنین روزی
همانگونه که مادر گونه اش…لبخند من گل کرد
بهار از راه آمد آن زمستان با چنین روزی
پدر از خانه بیرون رفت با جیبی پر از برکت
و شیرینی تعارف شد به شهر ما چنین روزی
مبارک باد این میلاد_ این من_جامع اضداد
که مرگش می برد از حیرت دنیا چنین روزی”