روستا: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''روستا''' یا '''آبادی''' یا '''ده''' به کوچکترین واحد اجتماعی و تشکیلاتی و جایی است که در آن جمعی از انسانها برای همکاری در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گرد هم تجمع یافتهاند. روستا، ده یا آبادی از اولین اشکال تمدن بشریت است. روست...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''روستا''' یا '''آبادی''' یا '''ده''' به کوچکترین واحد اجتماعی و تشکیلاتی و جایی است که در آن جمعی از انسانها برای همکاری در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گرد هم تجمع یافتهاند. روستا، ده یا آبادی از اولین اشکال [[تمدن]] بشریت است. روستا اساس زندگی اجتماعی [[ایران]] را تشکیل میدهد و اهمیت آن به اعتبار اینکه یک واحد تشکیلاتی در زندگی روستایی است، در سراسر قرون وسطی و از آن پس تا به امروز برقرار بودهاست. | '''روستا''' یا '''آبادی''' یا '''ده''' به کوچکترین واحد اجتماعی و تشکیلاتی و جایی است که در آن جمعی از انسانها برای همکاری در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گرد هم تجمع یافتهاند. روستا، ده یا آبادی از اولین اشکال [[تمدن]] بشریت است. روستا اساس زندگی اجتماعی [[ایران]] را تشکیل میدهد و اهمیت آن به اعتبار اینکه یک واحد تشکیلاتی در زندگی روستایی است، در سراسر قرون وسطی و از آن پس تا به امروز برقرار بودهاست. | ||
[[پرونده:نمایی-از-روستای-ابیانه،-کاشان.jpg|جایگزین=روستای ابیانه، کاشان|بندانگشتی|'''روستای ابیانه، [[شهرستان کاشان]]''']] | [[پرونده:نمایی-از-روستای-ابیانه،-کاشان.jpg|جایگزین=روستای ابیانه، کاشان|بندانگشتی|'''روستای ابیانه، [[شهرستان کاشان]]''']] | ||
== واژه شناسی == | |||
ده، آبادی یا روستا که در پارسی میانه، ده (Deh) در پارسی باستان (Dahya) به معنی سرزمین و در اوستا به شکل دخیو (Daxya) آمده است. روستا در عرف به عنوان ده، آبادی، قلعه، دهکده یا قریه نیز نامیده میشود.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D8%B1%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%A7 <معنی واژه روستا>] برداشت شده در 1401/11/14</ref> | |||
== تعریف رسمی روستا == | == تعریف رسمی روستا == | ||
قانون ''تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری ایران''، مصوب [[تیر (ماه)|تیرماه]] ۱۳۶۲، روستا را چنین تعریف میکند: «روستا» که از نظر وضعیت طبیعی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی همگون بوده و با قلمرو معیّن ثبتی یا عرفی مستقل شناخته شود. روستا از حداقل ۲۰ خانوار یا صد نفر ساکن متمرکز یا پراکنده تشکیل میشود. | قانون ''تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری ایران''، مصوب [[تیر (ماه)|تیرماه]] ۱۳۶۲، روستا را چنین تعریف میکند: «روستا» که از نظر وضعیت طبیعی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی همگون بوده و با قلمرو معیّن ثبتی یا عرفی مستقل شناخته شود. روستا از حداقل ۲۰ خانوار یا صد نفر ساکن متمرکز یا پراکنده تشکیل میشود. | ||
اکثریت ساکنان دائمی روستا بهطور مستقیم یا غیر مستقیم به فعالیت در زمینه [[کشاورزی]]، [[دامداری]]، [[باغداری]]، صنایع روستایی یا صید اشتغال دارند. | اکثریت ساکنان دائمی روستا بهطور مستقیم یا غیر مستقیم به فعالیت در زمینه [[کشاورزی]]، [[دامداری]]، [[باغداری]]، صنایع روستایی یا صید اشتغال دارند. | ||
{{تقسیمات کشوری ایران}} | |||
[[رده:انواع تقسیمات کشوری]] | [[رده:انواع تقسیمات کشوری]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۵۸
روستا یا آبادی یا ده به کوچکترین واحد اجتماعی و تشکیلاتی و جایی است که در آن جمعی از انسانها برای همکاری در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گرد هم تجمع یافتهاند. روستا، ده یا آبادی از اولین اشکال تمدن بشریت است. روستا اساس زندگی اجتماعی ایران را تشکیل میدهد و اهمیت آن به اعتبار اینکه یک واحد تشکیلاتی در زندگی روستایی است، در سراسر قرون وسطی و از آن پس تا به امروز برقرار بودهاست.
واژه شناسی
ده، آبادی یا روستا که در پارسی میانه، ده (Deh) در پارسی باستان (Dahya) به معنی سرزمین و در اوستا به شکل دخیو (Daxya) آمده است. روستا در عرف به عنوان ده، آبادی، قلعه، دهکده یا قریه نیز نامیده میشود.[۱]
تعریف رسمی روستا
قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری ایران، مصوب تیرماه ۱۳۶۲، روستا را چنین تعریف میکند: «روستا» که از نظر وضعیت طبیعی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی همگون بوده و با قلمرو معیّن ثبتی یا عرفی مستقل شناخته شود. روستا از حداقل ۲۰ خانوار یا صد نفر ساکن متمرکز یا پراکنده تشکیل میشود.
اکثریت ساکنان دائمی روستا بهطور مستقیم یا غیر مستقیم به فعالیت در زمینه کشاورزی، دامداری، باغداری، صنایع روستایی یا صید اشتغال دارند.
واحد
تقسیمات کشوری |
مسئول | نهاد | نوع | مرکز |
---|---|---|---|---|
کشور | وزیر کشور | وزارت کشور | دولتی | پایتخت |
استان | استاندار | استانداری | مرکز استان | |
شهرستان | فرماندار | فرمانداری (ویژه) | مرکز شهرستان | |
بخش | بخشدار | بخشداری | مرکز بخش | |
دهستان | بخشدار | بخشداری | مرکز دهستان | |
شهر | شهردار | شهرداری | عمومی
غیردولتی |
– |
روستا | دهیار | دهیاری | – |
- ↑ <معنی واژه روستا> برداشت شده در 1401/11/14