عزالدوله دیلمی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''عزالدوله''' یا '''عزالدوله ابومنصور بختیار دیلمی''' متولد ۳۳۲ هجری قمری در اهواز به عنوان پادشاه ایران در سلسله آل بویه بود.عزالدوله در تاریخ 356 ه.ق بعد از عزالدوله به پادشاهی رسید و تا تاریخ ۳۶۷ ه.ق حکومت کرد. در این مدت مرکز حکومت او بغداد بو...» ایجاد کرد) |
جز (EliasGh صفحهٔ عزالدوله را به عزالدوله دیلمی منتقل کرد) |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''عزالدوله''' یا '''عزالدوله ابومنصور بختیار دیلمی''' متولد ۳۳۲ هجری قمری در اهواز | '''عزالدوله''' یا '''عزالدوله ابومنصور بختیار دیلمی''' متولد ۳۳۲ هجری قمری در [[اهواز]] یکی از امیران سلسله [[آل بویه]] بود. عزالدوله در تاریخ 356 ه.ق بعد از [[معزالدوله]] به امیری رسید و تا تاریخ ۳۶۷ ه.ق حکومت کرد. در این مدت مرکز حکومت او [[بغداد]] بود. پس از عزالدوله، [[عضدالدوله]] به پادشاهی رسید.[[پرونده:پادشاهان-ایران.png|جایگزین=پادشاهان ایران|بندانگشتی|پادشاهان ایران{{شاه و خلیفه|نام(های)=عزالدوله|نام کامل=عزالدوله ابومنصور بختیار دیلمی|لقب(ها)=عزالدوله|تاریخ تولد=۳۳۲ هجری قمری|محل تولد=اهواز|تاریخ فوت=۳۶۷ ه.ق|محل فوت=|علت مرگ=|محل دفن=|سلسله=آل بویه|قلمرو=عراق|مرکز حکومت=بغداد|وزیر اعظم=|شاه قبلی=عزالدوله|شاه بعدی=عضدالدوله|آغاز سلطنت=356 ه.ق|پایان سلطنت=۳۶۷ ه.ق|نام پدر=معزالدوله |نام مادر=|همسر(ها)=دختر سبکتگین غزنوی|فرزند(ان)=|خویشاوندی=}}]]او در ۳۵۶ ه. ق، از خلیفه المطیع، لقب عزالدوله را گرفت و در همان سال جانشین پدرش شد و تا سال ۳۶۷ ه. ق، بر بیشتر قلمرو پدرش - بجز عمان و کرمان که عضدالدوله دیلمی تصرف کرده بود- حکومت کرد. نواحی حکمرانی او شامل آذربایجان، عراق و خوزستان بوده است. دوران حکومت او بیشتر یا صرف کشمکش با همسایگان شامل حمدانیان موصل و حلب، فاطمیان دمشق و شام، بیزانس در شمال و عضدالدوله در شرق شد، یا شاهد درگیری قومی - مذهبی در داخل، که شامل ترکان سنی و دیلمیان شیعی بود. | ||
از مشکلات اصلی عزالدوله میتوان به ضعف اقتصادی و تهی بودن خزانه اشاره کرد که سببساز همیشگی شورش سپاهیان میشد. عزالدوله از نظر جسمانی قدرتی عجیب داشت ولی سیاستمدار با درایتی نبود. با اصرار عزالدوله، عضدالدوله بدنبال ترکان شورشی به بغداد حمله کرد و ترکان را شکست داد. او که آرزوی حکومت عراق را در سر میپرورد و از گذشته نیز با بختیار اختلاف داشت، پنهانی از سران دیلمی سپاه خواست که بر عزالدوله بشورند و حقوق عقب افتاده را بخواهند، در حالی که خزانه خالی بود و از عزالدوله هم خواست تا برای تهدید سران سپاه، بظاهر از کار کنارهگیری کند. بختیار خواسته او را پذیرفت و عضدالدوله با این ترفند بختیار و خانواده اش را دستگیر و زندانی کرد. اما رکنالدوله از دستگیری عزالدوله بسیار ناراحت شد و بر فرزند خشم گرفت و دستور داد عضدالدوله به شیراز بازگردد. عضدالدوله به ناچار عزالدوله را از بند رها کرد و به فارس بازگشت و عزالدوله را به نیابت از خود در عراق برگماشت. | |||
با مرگ رکنالدوله در۱۸ محرم ۳۶۶–۱۶ سپتامبر ۹۷۶ - تمام تلاشهای عزالدوله ضد پسرعمویش عضدالدوله بیاثر شد زیرا عضدالدوله دیگر نگرانی از مخالف پدرش نداشت و میتوانست با عزالدوله روبرو شود. در ۱۱ ذیقعده ۳۶۶ - اول ژوئیه ۹۷۷ - عضدالدوله در اهواز به راحتی عزالدوله را شکست داد. حتی با وجود این شکست، باز عضدالدوله به عزالدوله اجازه داد که به سوریه برود و در آنجا برای خودش امارتی تأسیس کند، اما عزالدوله بر پیمان خود با پسرعمویش پایدار نماند و به تحریک اباتغلب حمدانی، باردیگر همراه با حمدانیها به نبرد عضدالدوله نزدیک سامرا رفت که شکست خوردند (۱۸ شوال ۳۶۷–۲۹ می ۹۷۸) و عزالدوله به دستور عضدالدوله اعدام شد. | |||
[[رده:شاهان ایران]] | |||
[[رده:امیران آل بویه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۳:۰۵
عزالدوله یا عزالدوله ابومنصور بختیار دیلمی متولد ۳۳۲ هجری قمری در اهواز یکی از امیران سلسله آل بویه بود. عزالدوله در تاریخ 356 ه.ق بعد از معزالدوله به امیری رسید و تا تاریخ ۳۶۷ ه.ق حکومت کرد. در این مدت مرکز حکومت او بغداد بود. پس از عزالدوله، عضدالدوله به پادشاهی رسید.
او در ۳۵۶ ه. ق، از خلیفه المطیع، لقب عزالدوله را گرفت و در همان سال جانشین پدرش شد و تا سال ۳۶۷ ه. ق، بر بیشتر قلمرو پدرش - بجز عمان و کرمان که عضدالدوله دیلمی تصرف کرده بود- حکومت کرد. نواحی حکمرانی او شامل آذربایجان، عراق و خوزستان بوده است. دوران حکومت او بیشتر یا صرف کشمکش با همسایگان شامل حمدانیان موصل و حلب، فاطمیان دمشق و شام، بیزانس در شمال و عضدالدوله در شرق شد، یا شاهد درگیری قومی - مذهبی در داخل، که شامل ترکان سنی و دیلمیان شیعی بود.
از مشکلات اصلی عزالدوله میتوان به ضعف اقتصادی و تهی بودن خزانه اشاره کرد که سببساز همیشگی شورش سپاهیان میشد. عزالدوله از نظر جسمانی قدرتی عجیب داشت ولی سیاستمدار با درایتی نبود. با اصرار عزالدوله، عضدالدوله بدنبال ترکان شورشی به بغداد حمله کرد و ترکان را شکست داد. او که آرزوی حکومت عراق را در سر میپرورد و از گذشته نیز با بختیار اختلاف داشت، پنهانی از سران دیلمی سپاه خواست که بر عزالدوله بشورند و حقوق عقب افتاده را بخواهند، در حالی که خزانه خالی بود و از عزالدوله هم خواست تا برای تهدید سران سپاه، بظاهر از کار کنارهگیری کند. بختیار خواسته او را پذیرفت و عضدالدوله با این ترفند بختیار و خانواده اش را دستگیر و زندانی کرد. اما رکنالدوله از دستگیری عزالدوله بسیار ناراحت شد و بر فرزند خشم گرفت و دستور داد عضدالدوله به شیراز بازگردد. عضدالدوله به ناچار عزالدوله را از بند رها کرد و به فارس بازگشت و عزالدوله را به نیابت از خود در عراق برگماشت.
با مرگ رکنالدوله در۱۸ محرم ۳۶۶–۱۶ سپتامبر ۹۷۶ - تمام تلاشهای عزالدوله ضد پسرعمویش عضدالدوله بیاثر شد زیرا عضدالدوله دیگر نگرانی از مخالف پدرش نداشت و میتوانست با عزالدوله روبرو شود. در ۱۱ ذیقعده ۳۶۶ - اول ژوئیه ۹۷۷ - عضدالدوله در اهواز به راحتی عزالدوله را شکست داد. حتی با وجود این شکست، باز عضدالدوله به عزالدوله اجازه داد که به سوریه برود و در آنجا برای خودش امارتی تأسیس کند، اما عزالدوله بر پیمان خود با پسرعمویش پایدار نماند و به تحریک اباتغلب حمدانی، باردیگر همراه با حمدانیها به نبرد عضدالدوله نزدیک سامرا رفت که شکست خوردند (۱۸ شوال ۳۶۷–۲۹ می ۹۷۸) و عزالدوله به دستور عضدالدوله اعدام شد.