قباد یکم: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '.م' به '. م') |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''قباد یکم''' متولد 473 م به عنوان پادشاه ایران در سلسله ساسانیان بود.قباد یکم در | '''قباد یکم''' متولد 473 م به عنوان پادشاه ایران در سلسله [[ساسانیان]] بود. قباد یکم در سال 488 م (دوره دوم: 499 م) بعد از [[بلاش]] به پادشاهی رسید و تا سال 496 م (دوره دوم: 531 م) حکومت کرد. در این مدت مرکز حکومت او [[تیسفون]] بود. سرانجام بعد از قباد یکم، [[خسرو انوشیروان]] به پادشاهی رسید.[[پرونده:پادشاهان-ایران.png|جایگزین=پادشاهان ایران|بندانگشتی|پادشاهان ایران{{شاه و خلیفه|نام(های)=قباد یکم|نام کامل=|لقب(ها)= شاه بزرگ | ||
قباد خود را به دربار هپتالیان رسانده و از خاقان کمک خواست. خاقان لشکری به او داد و | شاهنشاه ایران|تاریخ تولد=473 م|محل تولد=|تاریخ فوت=531 م|محل فوت=|علت مرگ=مرگ طبیعی|محل دفن=|سلسله=ساسانیان|قلمرو=ایران، جنوب پاکستان، جنوب قفقاز ، حاشیه جنوبی خلیج فارس و عمان|مرکز حکومت=تیسفون|وزیر اعظم=|شاه قبلی=بلاش|شاه بعدی=خسرو انوشیروان|آغاز سلطنت=488 م (دوره دوم: 499 م)|پایان سلطنت=496 م (دوره دوم: 531 م)|نام پدر=پیروز یکم|نام مادر=|همسر(ها)= نیوندخت|فرزند(ان)=کاووس، زاماسپ، خشایار، خسرو انوشیروان، سامبیکه|خویشاوندی=پسر پیروز یکم}}]]در دوره او [[مزدک]] ظهور کرد که با طرفداری پادشاه همراه بود. گرایش قباد یکم به مزدک و فرمانهای اجتماعی که قباد، در نخستین دوره پادشاهی صادر کرد، باعث ایجاد نارضایتی در روحانیون و نجبا شد. روحانیون زرتشتی به همراهی جماعتی از اشراف، شورشی را در پایتخت بر ضد وی رهبری کردند که باعث شد وی از سلطنت خلع شود. | ||
جاماسپ که حامی و مدافع قابل اعتمادی در بین نجبا، برای خود سراغ نداشت، بدون مقاومت تسلیم شد و با واگذاری سلطنت به برادر، جان خود را بازخرید. در سال ۴۹۹ میلادی، قباد یکم تقریباً بدون جنگ دوباره به سلطنت بازگشت. | |||
در ابتدا خشم مردم، از قباد، به اندازهای بود که قتل او را میخواستند، ولی [[جاماسپ]] مردم را از این خیال منصرف کرد. قباد پس از خلع، در [[قلعه فراموشی]] حبس شد اما دیر زمانی در زندان نماند و بنحوی یاران وی، اسباب نجات او را از زندان فراهم کرده و قباد از زندان گریخت. قباد خود را به دربار [[هپتالیان]] رسانده و از خاقان کمک خواست. خاقان لشکری به او داد و قول داد که اگر صاحب تاج و تخت شود خراجی به او بدهد. | |||
جاماسپ که حامی و مدافع قابل اعتمادی در بین نجبا، برای خود سراغ نداشت، بدون مقاومت تسلیم شد و با واگذاری سلطنت به برادر، جان خود را بازخرید. در سال ۴۹۹ میلادی، قباد یکم تقریباً بدون جنگ دوباره به سلطنت بازگشت. | |||
== قلمرو == | == قلمرو == | ||
در منابع قلمرو حکومت قباد یکم 'ایران، جنوب پاکستان، جنوب قفقاز ، حاشیه جنوبی خلیج فارس و عمان' ذکر شده است. | در منابع قلمرو حکومت قباد یکم 'ایران، جنوب پاکستان، جنوب قفقاز ، حاشیه جنوبی خلیج فارس و عمان' ذکر شده است. | ||
== درگذشت == | == درگذشت == | ||
قباد یکم سرانجام در | قباد یکم سرانجام در سال 531 م درگذشت که علت مرگ او در منابع 'مرگ طبیعی' ذکر شده است. | ||
[[رده:شاهان ایران]] | |||
[[رده:شاهان ساسانی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۱۹
قباد یکم متولد 473 م به عنوان پادشاه ایران در سلسله ساسانیان بود. قباد یکم در سال 488 م (دوره دوم: 499 م) بعد از بلاش به پادشاهی رسید و تا سال 496 م (دوره دوم: 531 م) حکومت کرد. در این مدت مرکز حکومت او تیسفون بود. سرانجام بعد از قباد یکم، خسرو انوشیروان به پادشاهی رسید.
در دوره او مزدک ظهور کرد که با طرفداری پادشاه همراه بود. گرایش قباد یکم به مزدک و فرمانهای اجتماعی که قباد، در نخستین دوره پادشاهی صادر کرد، باعث ایجاد نارضایتی در روحانیون و نجبا شد. روحانیون زرتشتی به همراهی جماعتی از اشراف، شورشی را در پایتخت بر ضد وی رهبری کردند که باعث شد وی از سلطنت خلع شود.
در ابتدا خشم مردم، از قباد، به اندازهای بود که قتل او را میخواستند، ولی جاماسپ مردم را از این خیال منصرف کرد. قباد پس از خلع، در قلعه فراموشی حبس شد اما دیر زمانی در زندان نماند و بنحوی یاران وی، اسباب نجات او را از زندان فراهم کرده و قباد از زندان گریخت. قباد خود را به دربار هپتالیان رسانده و از خاقان کمک خواست. خاقان لشکری به او داد و قول داد که اگر صاحب تاج و تخت شود خراجی به او بدهد. جاماسپ که حامی و مدافع قابل اعتمادی در بین نجبا، برای خود سراغ نداشت، بدون مقاومت تسلیم شد و با واگذاری سلطنت به برادر، جان خود را بازخرید. در سال ۴۹۹ میلادی، قباد یکم تقریباً بدون جنگ دوباره به سلطنت بازگشت.
قلمرو
در منابع قلمرو حکومت قباد یکم 'ایران، جنوب پاکستان، جنوب قفقاز ، حاشیه جنوبی خلیج فارس و عمان' ذکر شده است.
درگذشت
قباد یکم سرانجام در سال 531 م درگذشت که علت مرگ او در منابع 'مرگ طبیعی' ذکر شده است.