درخواست اصلاح

مالکوم ایکس

از دانشنامه ویکیدا
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۳۲ توسط Raha (بحث | مشارکت‌ها) (مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مالکوم ایکس (Malcolm X) مبارز سیاهپوستی بود که سال ۱۹۲۵ در ایالت اوهاما آمریکا به دنیا آمد. او هفتمین فرزند خانواده بود. پدرش کشیش مذهبی و از جمله افرادی بود که برای حقوق مدنی سیاهپوستان فعالیت می‌کرد. نام اصلی وی مالکوم لیتل است که بعد از پیوستن به گروه امت الاسلام، نام «مالکوم ایکس» را برای خود انتخاب کرد و در جریان سفر حج، نام اسلامی «الحاج مالک الشباز» را برخود گذاشت.

مالکوم ایکس
مالکوم ایکس

مالکوم چهار سال بیشتر نداشت که با چشمان خود دید فرقه‌ای از سفیدپوستان آمریکا خانه او را آتش زدند و خانواده‌اش را آواره کردند. مالکوم ایکس، رهبر سیاهپوستان مبارز آمریکا، دوران کودکی را در فقر و یتیمی پشت سرگذاشت، او امیدوار بود که بتواند در نظام آموزشی آمریکا رتبه‌ای کسب کند و به شغل مورد علاقه‌اش یعنی وکالت برسد.  

مالکوم ایکس، درس و مدرسه را رها کرد و تصمیم گرفت آزاد باشد. هرگونه قید و بندی را از پای خود گشود و یک دوره بی‌بندوباری را در جامعه آن روز آمریکا تجربه کرد. او به تدریج با سیاهپوستان مسلمانی آشنا شد. افرادی از گروه «ملت مسلمان» که برجسته ترین آن ها «عالیجاه محمد» بود. آنان از اسلام گفتند. اتحاد، برادری و برابری، سه اصل جدایی ناپذیر در دین اسلام بود و تبعیض نژادی در آن معنا نداشت.  

مالکوم ایکس درباره وضعیت اسفبار سیاه‌پوستان گفت:

کابوسی که هرگز در ذهنم نمی‌میرد، شبی از شب‌های سال ۱۹۲۹ بود. کوچکترین خواهرم ایوون تازه به دنیا آمده بود. ما همه خواب بودیم. از خاطرم نمی‌رود که ناگهان چیزی مرا به بالا پرتاب کرد. چشم که باز کردم، خودم را دنیایی از آتش و دود دیدم. صدای تپانچه‌ها با فریاد آدم‌ها در هم آمیخته بود. هرج و مرج عجیبی بود، شعله‌های آتش همه جا زبانه می‌کشید. سفیدها خانهٔ ما را به آتش کشیده بودند. پدرم، دشنام‌گویان، با تپانچه خود آن‌ها را هدف قرار می‌داد. برای فرار از آن جهنم یکدیگر را به زمین می‌انداختیم و از روی هم می‌گذشتیم. مادرم در حالی که نوزاد خود را در آغوش داشت، با آنکه شعله‌ها همه جا زبانه می‌کشید و جرقه‌های آتش به هر سو پراکنده می‌شد، از میان شعله‌ها گذشت تا قبل از فرود آمدن سقف فرزندش را نجات دهد. فراموش نمی‌کنم، ما تمام آن شب را، عریان و بی‌پناه زیر طاق آسمان، گریان وحشت‌زده سرکردیم. مأموران آتش‌نشانی و پلیس‌های سفید نیز آمدند اما ایستادند که تماشا کنند خانه تا کف می‌سوزد و تلی از خاکستر می‌شود.

مالکوم ابتدا تحت تأثیر اندیشه‌های «الیجا محمد» رهبر گروه ملت اسلام، به ضدیت کامل با سفیدپوستان دست زد. اما بعد از سفر به حج و شناخت دین مبین اسلام،  به برابری کامل انسان‌ها معتقد شد. وی در پی بیدار کردن غرور خفته نژاد سیاه پوست ساکن آمریکا از طریق فعالیت‌های مدنی و اجتماعی بود.

مالکوم همچنین باوری به اندیشه مبارزه عاری از خشونت نداشت و معتقد بود اگر دولت مایل یا قادر به تأمین عدالت و امنیت برای سیاه‌پوستان نیست، آن‌ها می‌توانند با اعمال خشونت از خود محافظت کنند. پدر مالکوم ایکس توسط افراد گروه کوکلوس‌کلان کشته شد.

مالکوم ایکس، پس از بازگشت از مناسک حج، نام «حاج ملک شبّاز» را برای خود برگزید. او به محل سکونت خود در آمریکا بازگشت و درصدد ایجاد تشکیلاتی گسترده برآمد تا به وسیله آن، مسلمانان جهان را با نژادهای گوناگون به همدلی و ظلم ستیزی فراخواند.

ترور مالکوم ایکس

همکاری مالکوم پس از مدتی با جمعیت امت اسلام قطع شد زیرا با الیجا محمد رهبر آنها به خاطر رفتارهای خارج از اخلاق وی و اعتراض به این رفتارها اختلاف پیدا کرد. در پی این اختلافات نشریه «سخن محمد» که متعلق به ملت اسلام بود در شماره دهم آوریل ۱۹۶۴ میلادی خود کارتونی منتشر کرد که در آن سر قطع شده مالکوم مثل یک توپ در برخورد چند باره با زمین و بلند شدن به هوا نشان داده می‌شد و جملاتی از دهانش بیرون می‌آمد.

تصویری از پیکر مالکوم ایکس پس از ترور
تصویری از پیکر مالکوم ایکس پس از ترور

انتشار این کارتون تنها پس از گذشت چند روز از سخنان تند الیجا محمد صورت می‌گرفت که به لوئیس فراخان از رهبران ملت اسلام گفته بود: متظاهرانی چون مالکوم باید سرشان از بدنشان جدا شود.

این سخن الیجا محمد از طریق چهره‌های سرشناس امت اسلام در روزهای بعد تکرار شد. بسیاری معتقد بودند که تهدید جانی مالکوم ایکس در میان این سخنان مشهود است. برای آنهایی که اخبار مسلمانان آمریکا را دنبال می‌کردند، تقریباً هویدا بود که میانه شکراب شده مالکوم و الیجا محمد بستر حادثه‌ای خونین است.

در ماه‌های پس از آن پلیس فدرال آمریکا، اف بی آی، دست کم ۲ بار تهدید جانی مالکوم ایکس را به ثبت رساند. در۱۴ فوریه ۱۹۶۵ میلادی بمبی در منزل محل اقامت مالکوم، بتی همسرش و چهار دخترشان منفجر شد که به هیچ‌یک از آنان آسیبی وارد نیاورد.

در ۲۱ فوریه ۱۹۶۵میلادی برابر با سوم اسفند هنگام سخنرانی در سالن «آدوبون» در «منهتن» نیویورک به وسیله سه مرد افراطی مسلمان به رگبار بسته و با اصابت ۱۵ گلوله کشته شد. پیکر او در آرامگاه «فرن کلیف» در نیویورک به خاک سپرده شد.

دختران دوقلوی مالکوم ایکس پس از ترور پدرشان به دنیا آمدند.

مالکوم ایکس به‌عنوان رهبر مسلمانان سیاه‌پوست در آمریکا و مسلمان مدافع حقوق بشر محسوب می‌شود که در زندگی به دنبال مبارزه با برده‌داری نوین بود. او می‌خواست تا سیاه‌پوستان درک کنند از ساده‌ترین حقوق انسانی محروم هستند زیرا نژادپرستان اجازه نمی‌دادند، آینده‌ای روشن و آباد در انتظار آنان باشد.