درخواست اصلاح

تدوین

از دانشنامه ویکیدا

تدوین در لغت به معنای تالیف، گردآوری و مدون سازی است و به صورت عام به یکی از مراحل پایانی فیلم‌سازی گفته می‌شود که طی آن، آنچه در مراحل فیلمبرداری به صورت جداگانه تهیه شده، بر اساس فیلمنامه تنظیم شده و یکپارچه می‌گردد.

تدوین
تدوین

تدوین در فیلمسازی، پس از پایان تصویربرداری آغاز می‌شود و صحنه‌ها و نماهای موجود بر اساس فیلم‌نامه و جریان داستان، در کنار هم قرار می‌گیرند. به شخصی که عمل تدوین را انجام می‌دهد، تدوین‌گر می‌گویند. تدوین‌گر با انتخاب بهترین نماها و تصاویر و قراردادن آن‌ها در کنارهم به گونه‌ای که ربط منطقی و فنی درست داشته باشند، از تصاویر پراکنده که در جریان فیلمبرداری شده است، فیلم یکپارچه‌ای می‌سازد.

در جریان تدوین مخلوط کردن تمام صداها و تعیین میزان بلندی آن‌ها و درهم آمیختن و هم‌گاه کردن صدای نهایی با تصویر نیز انجام می‌شود. معمولا در جریان تدوین یک فیلم کارگردان نیز حضور دارد.

تدوین یک فیلم ممکن اس همزمان با فیلمبرداری ابتدا به صورت خام و تنها با حذف صحنه‌های اضافه و... انجام شود و پس از اتمام فیلمبرداری تکمیل شود. همچنین ممکن است تدوین‌گر کار خود را پس از پایان تصویربرداری آغاز کند.

واژه شناسی

مترادف تدوین: تالیف، تهیه، گردآوری، مدون سازی، تالیف کردن، جمع کردن، گردآوری کردن، مدون ساختن

معادل فارسی: گردآوری، فراهم آوری، فراهم کردن، نگارش

معادل انگلیسی: composition, formulation, preparation, collection, compilation

بر اساس لغت‌نامه دهخدا

تدوین. [ ت َدْ ] (ع مص) در دیوان نبشتن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). || نام کسی را در دیوان سپاهیان نوشتن. (اقرب الموارد). || ترتیب دادن دیوان را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). فراهم آوردن دیوان را. (اقرب الموارد) (المنجد). || ترتیب و تألیف و فراهم آوردگی. (ناظم الاطباء). جمع نمودن و تألیف کردن. (آنندراج) (غیاث اللغات)

بر اساس فرهنگ فارسی

اشعاریا مطالبی را یک جا جمع کردن، ثبت کردن، فراهم

۱- (مصدر) گرد آوردن فراهم آوردن چیزی (مانند شعر، نثر و...)

۲- تالیف کردن .

۳- (اسم) گرد آوری.

۴- تالیف . جمع : تدوینات.

بر اساس فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ]

۱ - (مص م .) فراهم آوردن .

۲ - تألیف کردن.

۳ - (اِمص . ) گردآوری.

۴ - تألیف.

بر اساس فرهنگ عمید

۱. اشعار یا مطالبی را در یک دفتر جمع کردن، دیوان ساختن.

۲. چیزی در دیوان ثبت کردن.

۳. فراهم آوردن و تٲلیف کردن.

۴. سینما: کنار هم چیدن بخش های فیلم‌برداری شده برای تنظیم کردن آن‌ها بر اساس فیلم‌نامه.