حسین علائی
حسین علائی (متولد ۱۳۳۵) یک فرمانده نظامی، مدیر اجرایی و استاد دانشگاه ایرانی است که در حال حاضر ریاست هیئت مدیره شرکت ملی نفتکش ایران را برعهده دارد.
در دوران جنگ ایران و عراق، علایی به عنوان یکی از فرماندهان میانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نقش مهمی ایفا کرد و در بیشتر عملیاتهای کلیدی سپاه مشارکت داشت. او بین سالهای ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۵ فرماندهی قرارگاه نوح را بر عهده داشت و پس از تشکیل نیروهای سهگانه سپاه، در سال ۱۳۶۴ به عنوان نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انتخاب شد و تا سال ۱۳۶۹ این سمت را حفظ کرد.
علایی در دولتهای پنجم و ششم، بین سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۱، به عنوان قائممقام وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح خدمت کرد و از ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹ ریاست ستاد مشترک سپاه پاسداران را برعهده داشت. همچنین از ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۷ مدیرعاملی هواپیمایی آسمان را بر عهده داشت.
زندگی حسین علایی فرزند شیخ محمود علایی کرهرودی، یکی از مدرسان حوزه علمیه برهان و امام جمعه موقت شهر ری در سالهای ابتدایی پس از انقلاب ۱۳۵۷، است. او در سال ۱۳۳۵ در کرهرود، اراک متولد شد.
سوابق حسین علائی
حسین علایی در اوایل سال ۱۳۶۰ به فرماندهی سپاه ارومیه منصوب شد و پس از آن در سال ۱۳۶۰، قبل از اجرای عملیات طریقالقدس، به جبهه جنوب اعزام شد. با تشکیل نیروی دریایی سپاه پاسداران در سال ۱۳۶۴، او به عنوان اولین فرمانده این نیرو انتخاب شد. پیش از آن، علایی فرماندهی یگانهای دریایی سپاه را در قالب قرارگاه نوح بر عهده داشت. علاوه بر این، علایی سوابقی از جمله ریاست ستاد مشترک سپاه پاسداران، قائممقامی وزارت دفاع و ریاست سازمان صنایع هوایی را در کارنامه خود دارد. همچنین او به عنوان استاد دانشگاه امام حسین و مدیرمسئول ماهنامه صنایع هوایی فعالیت کرده است.
با روی کار آمدن دولت حسن روحانی، در ۱۹ آذر ۱۳۹۲، ایراندخت عطاریان، مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری، علایی را به عنوان مدیرعامل شرکت هواپیمایی آسمان منصوب کرد. در دوره مدیریت علایی، او توانست کلیه بدهیهای انباشته شده این شرکت را که بالغ بر ۱٫۲۵۰ میلیارد تومان بود و عمدتاً به شرکتهای دولتی مانند شرکت فرودگاههای کشور، شرکت ملی نفت ایران و هشت بانک مربوط میشد، تسویه کند. همچنین، با خرید شش فروند هواپیمای ایرباس ای-۳۲۰ و چهار فروند بوئینگ ۷۳۷، ظرفیت پروازی هواپیمایی آسمان را افزایش داد. از سال ۱۳۹۶ تاکنون (۱۳۹۸)، این شرکت به عنوان دارنده بیشترین ظرفیت حمل مسافر در میان شرکتهای هواپیمایی ایرانی شناخته شده است.
مواضع حسین علائی
محمد نوریزاد در نامه پانزدهم خود به علی خامنهای، حسین علایی را فردی با صفاتی همچون فهمیده، تیزبین، اهل مطالعه، منصف، مردمی، پاک، جنگدیده، جهاندیده، بهروز، مؤمن، صبور و اهل مدارا توصیف کرده و از او خواسته بود که نامهای به رهبر انقلاب بنویسد و او را به بازگشت به سوی مردم دعوت کند. در ادامه، سه هفته پس از این نامه، در ۱۹ دی ۱۳۹۰، حسین علایی مقالهای در سایت خبرآنلاین و روزنامه اطلاعات منتشر کرد که در آن به بررسی اشتباهات محمدرضا پهلوی پرداخت که به زعم وی منجر به وقوع انقلاب سال ۱۳۵۷ شد.
این مقاله در محافل اپوزیسیون به گونهای تعبیر شد که تحت تأثیر نامه نوریزاد نوشته شده و به نوعی مقایسهای میان رفتارهای علی خامنهای و محمدرضا پهلوی صورت گرفته است. پیشتر نیز علایی در جریان اعتراضات به نتایج انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸، یادداشتی انتقادی در واکنش به قتل و شکنجه محسن روحالامینی در بازداشتگاه کهریزک منتشر کرده بود.
همچنین، علایی به عنوان یکی از مخالفان سیاستهای دولت جمهوری اسلامی ایران در قبال دولت بشار اسد و اعتراضات در سوریه شناخته میشود.
نامه به رهبر
مقاله حسین علایی در ۱۹ دی ۱۳۹۰ واکنشهای گستردهای را در میان سایتهای حامی سید علی خامنهای برانگیخت. این سایتها علایی را به دلیل مقایسه حکومت پهلوی با جمهوری اسلامی، به عنوان یکی از حامیان میرحسین موسوی، جنبش سبز و محمد نوریزاد معرفی کردند.
سایت بصیر آنلاین ادعا کرد که مقاله علایی به دنبال الگوگذاری برای حوادث فتنه ۸۸ بوده و وی را متهم کرد که از سقوط رژیم شاهنشاهی ناراضی است. همچنین، رجانیوز به او هشدار داد که "در کنار فرزند داریوش همایون ایستاده" و او را متهم به فعالیت برای براندازی جمهوری اسلامی کرد.
در ۲۴ دی ماه ۱۳۹۰، جمعی از نیروهای لباس شخصی در اعتراض به مواضع حسین علایی مقابل منزل او تجمع کردند. برخی از خبرگزاریها نیز نامهای منتشر کردند که ادعا شد ۱۲ نفر از سرداران سپاه در آن از مقاله علایی انتقاد کردهاند.
پس از این وقایع، علایی یادداشتی منتشر کرد و توضیح داد که هدف از نگارش مقالهاش، تنها بیان رفتار استبدادی و دیکتاتوری رژیم ستمشاهی محمدرضا پهلوی در برابر اعتراضات مسالمتآمیز مردم مسلمان ایران در نوزدهم دی ماه ۱۳۵۶ بوده است. او تأکید کرد که مقایسه نظام پهلوی با جمهوری اسلامی ایران قیاسی نادرست و مغایر با هدف نویسنده بوده و به هیچ وجه مد نظر وی نبوده است.