درخواست اصلاح

قیام ۳۰ تیر




از دانشنامه ویکیدا

قیام ۳۰ تیر یکی از مهم‌ترین رخدادهای سیاسی ایران در دوره نخست‌وزیری محمد مصدق است که در پی استعفای دکتر محمد مصدق و انتصاب احمد قوام به نخست‌وزیری رخ داد. این جنبش با حضور گسترده مردم، بازار، گروه‌های سیاسی و روحانیون به ویژه آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی همراه شد و سرانجام به بازگشت مصدق به قدرت انجامید.

قیام 30 تیر
قیام 30 تیر

استعفای دکتر مصدق

در ۲۵ تیر ۱۳۳۱، دکتر محمد مصدق پس از سه ساعت مذاکره با محمدرضا شاه، به دلیل مخالفت شاه با واگذاری وزارت جنگ به نخست‌وزیر، استعفا داد. طبق قانون اساسی، وزیر جنگ باید توسط رئیس دولت انتخاب می‌شد؛ اما شاه آن را بخشی از اختیارات فرماندهی کل قوا می‌دانست و حاضر به عقب‌نشینی نبود. این اختلاف، بدون مشورت با سران نهضت ملی، مصدق را به استعفا واداشت.

پس از استعفا، شاه احمد قوام (قوام‌السلطنه) را به نخست‌وزیری منصوب کرد. مجلس شورای ملی با حضور اندک نمایندگان و بدون حد نصاب قانونی، به قوام رأی اعتماد داد. ارتش نیز برای جلوگیری از اعتراضات، در شهر مستقر شد. قوام با اتکا به حمایت ضمنی آمریکا و انگلیس، درصدد تثبیت موقعیت خود بود.

عکس‌العمل آیت‌الله کاشانی

آیت‌الله کاشانی با درک شرایط حساس کشور، صریحاً با نخست‌وزیری قوام مخالفت کرد و او را خائن به ملت خواند. کاشانی بازگشت مصدق را تنها راه ادامه نهضت ملی دانست. پس از ناتوانی قوام در جلب حمایت او، نخست‌وزیر جدید اعلامیه معروف «کشتی‌بان را سیاستی دگر آمد» را منتشر کرد و عملاً دین را از سیاست جدا دانست.

کاشانی در واکنش، با صدور اعلامیه‌هایی مردم و نیروهای نظامی را به اسلام و استقلال‌خواهی دعوت کرد و تهدید نمود در صورت عدم بازگشت مصدق، انقلاب متوجه دربار خواهد شد. او همچنین در نامه‌ها و مصاحبه‌ها به شدت قوام را مورد حمله قرار داد و از مردم خواست آماده جهاد شوند.

زمینه‌سازی قیام

در روزهای پس از نخست‌وزیری قوام، تنش‌ها در کشور افزایش یافت. بازار تهران در ۲۶ تیر تعطیل شد و تظاهرات در شهرهای مختلف شکل گرفت. در ۲۹ تیر، با انتشار خبر تلاش قوام برای بازداشت آیت‌الله کاشانی، فضای کشور ملتهب‌تر شد. کاشانی در مصاحبه‌ای تاریخی اعلام کرد: «اگر قوام نرود، اعلام جهاد می‌کنم و خود کفن‌پوشیده وارد میدان می‌شوم.»

احزاب سیاسی مانند حزب زحمتکشان، مجاهدین اسلام و کمیته مقاومت ملی نیز با انتشار اعلامیه‌هایی بر ضرورت مقاومت تأکید کردند.

روز قیام ۳۰ تیر

صبح روز ۳۰ تیر ۱۳۳۱، مردم به دعوت آیت‌الله کاشانی و دیگر رهبران نهضت، به خیابان‌ها آمدند. تانک‌ها و نیروهای نظامی در سطح شهر مستقر شدند و تظاهرات به خشونت کشیده شد. در میدان بهارستان و نقاط مختلف تهران، درگیری‌های خونینی میان مردم و نیروهای نظامی رخ داد که ده‌ها شهید و مجروح بر جای گذاشت.

با گسترش اعتراضات، حتی برخی نیروهای انتظامی از مقابله با مردم سر باز زدند. سرانجام، تحت فشار افکار عمومی و شدت قیام، شاه از طریق تلفن به مهندس رضوی، حکم عزل قوام را صادر کرد. قوام که در سفارت آلمان مستقر شده بود، از اوضاع باخبر شد و استعفا داد.

بازگشت مصدق

پس از قیام، ارتش به پادگان‌ها بازگشت و مردم اداره امور شهر را بر عهده گرفتند. شاه نیز مجبور شد فرمان نخست‌وزیری را دوباره به نام مصدق صادر کند و علاوه بر آن، وزارت جنگ را نیز به او بسپارد. مجلس شورای ملی و سنا بار دیگر به مصدق رأی اعتماد دادند و اختیارات ویژه شش‌ماهه به او سپردند. این پیروزی، نقطه اوج نهضت ملی به رهبری مصدق و کاشانی بود.

با این حال، پس از مدتی اختلاف میان مصدق و آیت‌الله کاشانی شدت گرفت. مصدق با تمرکز قدرت در دست خود، انتصاب افراد مشکوک و گرایش به جدایی دین از سیاست، باعث نگرانی کاشانی شد. او هشدار داد که این روند می‌تواند مقدمه بازگشت استبداد باشد. نهایتاً این شکاف زمینه‌ساز ضعف نهضت ملی و موفقیت کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شد.