ظاهر (فیلم)
ظاهر فیلمی ایرانی به کارگردانی حسین عامری، نویسندگی نسیم باستانی و تهیهکنندگی محمدرضا کریمی صارمی محصول سال ۱۴۰۲ است. فیلم ظاهر در چهل و دومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر اکران شد.
داستان
ظاهر (شخصیت اصلی فیلم) که ۱۸ سال دارد و در شمال کشور سرباز است، با اکبر و زیبا، پیرمرد و پیرزنی که در کلبهای نزدیک پادگان زندگی میکنند، آشنا میشود و در ادامه اتفاقهایی برایش رقم میخورد.
بازیگران
جوایز و افتخارات فیلم ظاهر
جشنواره فیلم فجر
مراسم | تاریخ برگزاری | رده | نامزد | نتیجه |
---|---|---|---|---|
چهل و دومین جشنواره فیلم فجر | ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ | بهترین فیلمنامه در بخش جلوهگاه شرق | نسیم باستانی | برنده |
نقدها و بررسیها
بررسیها و نقدهای دستاول منتقدان و نویسندگان سینمایی:
سید مهرزاد موسوی
شما از یک فیلم کانونی (اصطلاحی قدیمی برای فیلمهایی که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تولید میکند) چه انتظاری دارید؟ فیلم ظاهر نماینده و میراثدار تام و تمام همین عنوان است. فیلمی با مناظر طبیعی سرسبز، لهجههایی نامتوازن، نابازیگرانی خجول، آدمبدهایی رو، مهربانیهایی بیغلوغش، لباسهایی خوشرنگ و البته زیرنویس انگلیسی.
فیلمی که انگار در نیمه دوم دهه ۶۰ یا ابتدای دهه ۷۰ ساخته شده و جلوتر نیامده ولی قصهاش به طرز عجیبی پسرفت کرده است. تماشای اینجور فیلمها و ادامه دادن داستان کند و قابل حدسشان، یک حال متفاوت میخواهد. اگر اهلش هستید، بسمالله؛ جز برخی دیالوگها که ننشستنش در دهان، نابازیگران را به خنده میاندازد و داستان شل و وارفتهاش، مشکلی ندارد. اگر اهل این حال نیستید، بگذارید تماشایش را برای بعدهها، خیلی بعدها.
- بازی چشمنواز یدالله شادمانی
- اسلوموشنهایی بیدلیل
- مناسب برای یک فیلم کوتاه ۲۰ دقیقهای
سعیده نیک اختر
اولین ساخته حسین عامری با حمایت کانون پرورش فکری، فیلمی معقول و شریف است. فیلمی نماینده سینمای تجربی که رنگ و لعاب خوبی هم دارد. ظاهر فیلمی کم دیالوگ و ابسته به طبیعت است و حرفش را با تصویر میزند. سربازی که ماخوذ به حیاست شیفته طبیعت محل خدمتش شده و این کم حرفیاش به شخصیتاش میآید. سرباز دل نازک به پرنده بال شکسته و همسایه هم جوار پاسبانیاش، کمک میکند و دست آخر رفاقت را در حق رفیقش طاهر تمام میکند. گرچه فیلم با پلانهای بلندش، کند و کشدار است اما به شاعرانگیاش کمک کرده و به دل مخاطب مینشیند. ظاهر، فیلم پر توقعی نیست و به تماشاگر هیجان لازم را نمیدهد اما کارگردانی درستی دارد. قابهای زیبا کاتهای درست نشانه آنست. همه چیز به دست طبیعت سپرده شده و این از تلخی داستان کم میکند. طبیعت همانقدر بیرحم است که وقتی میبارد خانه سرپناه پیرمرد داستان، اکبر آقا را ویران میکند و به همان نسبت با مرگ برخورد جدی دارد. ظاهر نماینده یک سرباز فداکار وطن است که همه هم و غماش خدمت به سرزمین مادریست. فیلم برههای از تاریخ کشور را روایت میکند که نیاز به مراقبت و حمایت جوانان کشور داشت. مصداقش هم پیرمرد و پیرزنی بیپناه هستند که نیاز به حمایت مادی و معنوی نیروی جوان و متعهد دارند و بدون حمایت سرباز زندگیشان را از دست میدهند. کنایه لطیف کارگردان از وطن در شمایل دو سالخورده بی پناه که مورد هجوم طبیعت قرار گرفتهاند، با ارزش و ستودنیست.
- طبیعت ساکن
- بازی با نقطه ظاهر و طاهر جالب است
- بازی خوب یدالله شادمانی