درخواست اصلاح

خوش‌نویسی

از دانشنامه ویکیدا

خوش‌نویسی یا خطاطی (در انگلیسی Calligraphy) یکی از شاخه‌های هنر و در دسته هنرهای تجسمی و هنرهای زیبا قرار دارد. خوشنویسی به معنی نوشتن به خط خوش و زیبا یا همراه با آفرینش زیبایی است. خوشنویسی در کنار نگارش یک عبارت، جمله، بیت، مصرع، متن یا شعر یک اثر هنری با ویژگی‌های زیبایی شناختی تولید می‌کند.

یکی از آثار غلامحسین امیرخانی پدر خوشنویسی ایران
یکی از آثار غلامحسین امیرخانی پدر خوشنویسی ایران

هنر خوش نوشتن و زیبا نوشتن با قلم یا هر نوع ابزار خوشنویسی می باشد. بطوریکه تلفیقی از دانش، هنر و عرفان است که در نهایت منجر به تزکیه نفس و تعالی هنرمند می گردد. به فردی که این اثر هنری را خلق می‌کند، خوش‌نویس یا خطاط می‌گویند.

گاه خواندن یک متن خوش‌نویسی شده ممکن است با دشواری همراه باشد چرا که درک بصری خوش‌نویسی بخشی از این هنر است.

خوش‌نویسی و خطاطی در همه کشورها و فرهنگ‌ها دیده می‌شود اما در شرق و کشورهای اسلامی نظیر ایران، جایگاه ویژه‌ای دارد.

خوش‌نویسی در ایران

در ایران پس از فتح اسلام، خطاطی به شیوه نسخ وجود داشت. در پرتو حمایت ابوبکر بن سعد زنگی در فارس، ده‌ها نسخه قرآن خطی به وجود آمد. در زمان حکومت ایلخانیان، به دلیل نفوذ هنر چین و سلطه مغول‌ها، اوراق مُذهب کتاب‌ها، نخستین بار با نقش‌های تزیینی زینت یافت.

در زمان حکومت تیموریان در ایران، خط و خوشنویسی اهمیتی ویژه یافت. میرعلی تبریزی خط نستعلیق را که از ترکیب خط نسخ و تعلیق به‌تدریج ایجاد شده بود را قوام بخشید. از شاهزاده بایسنقر میرزا به‌عنوان مشهورترین خطاط قرآن در این دوره یاد می‌شود.

آنچه که به‌عنوان شیوه‌ها یا قلم‌های خوشنویسی ایرانی شناخته می‌شود بیشتر برای نوشتن متون غیر مذهبی نظیر دیوان اشعار، قطعات ظریف هنری یا برای مراسلات و مکاتبات اداری ابداع شده و به‌کار رفته‌است.

این در حالی است که خط نزد اعراب و ترکان عثمانی بیشتر جنبه دینی و قدسی داشته‌است. هرچند آنان نیز برای امور منشی‌گری و غیرمذهبی قلم‌هایی را بیشتر به‌کار می‌برند، اما اوج هنرنمایی آنان – بر خلاف خوشنویسان ایرانی- در خط ثلث و نسخ و کتابت قرآن و احادیث قابل رویت است.

در ایران نیز برای امور مذهبی مانند کتابت قرآن یا احادیث و روایات و همچنین کتیبه‌نویسی مساجد و مدارس مذهبی بیشتر از خطوط ثلث و نسخ بهره می‌گرفتند که نزد اعراب رواج بیشتری دارد. هرچند ایرانیان در این قلم‌ها نیز شیوه‌هایی مجزا و مختص به خود آفریده‌اند.

به سبب پرورش بزرگان خوشنویسی ایران در شهر قزوین افرادی همچون میرعماد حسنی، میرزا محمدحسین عماد الکتاب قزوینی، میرزا محمد علی خیارجی قزوینی، عبدالمجید طالقانی و ملک محمد قزوینی این شهر از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شوای عالی فرهنگ به عنوان «پایتخت خوشنویسی ایران» لقب داده شده‌است؛ و به غیر از موزه دائمی خوشنویسی قزوین که در محل کاخ چهل‌ستون قزوین برقرار است، هر ساله رویدادهای بزرگ خوشنویسی مانند: برگزاری دوسالانه خوشنویسی ایران، برگزاری جشنواره خوشنویسی آیات قرآنی، جشنواره خوشنویسی غدیر و… در این شهر به وقوع می‌پیوندد.

انواع خط

خط تعلیق

خط تعلیق را می‌توان نخستین خط ایرانی دانست. خط تعلیق که ترسل نیز نامیده می‌شد از اوایل سده هفتم پا به عرصه گذاشت و حدود یکصد سال دوام داشت؛ و بعد رفته رفته از رواج آن کاسته شد و رونق سابق را از دست داد. تعلیق از ترکیب خطوط نسخ و رقاع به وجود آمد و بیشتر به عنوان خط تحریر برای نوشتن نامه‌ها و فرمان‌های حکومتی بکار می‌رفته، دارای دوایر زیاد، حروف مدور و قابلیت بسیاری در ارائه ترکیب‌های متنوع و کمپوزیسیون‌های گوناگون دارد. به همین دلیل بیشتر در بین کسانی رواج داشته که از نظر سواد و میزان آشنایی با خط در سطح بالایی باشند.

خط نستعلیق

پس از خط تعلیق، نستعلیق شکل گرفت که به‌عنوان زیباترین خط و برتر از خطوط اسلامی شناخته شده و آن را «عروس خطوط اسلامی» نامیده‌اند.

از ترکیب و ادغام دو خط نسخ و تعلیق به‌تدریج خط جدیدی پدید آمد که نسختعلیق نام گرفت و در اثر کثرت استعمال این نام به نستعلیق تغییر پیدا کرد. در سده هشتم هجری قمری میرعلی تبریزی این خط را قانون‌مند کرد و در حد رقابت با خطوط ششگانه قدیمی مطرح نمود. نستعلیق حدود یک دانگ سطح و مابقی آن دور است.

پس از میرعلی تبریزی پسرش میرعبدالله و بعد از او میرزا جعفر تبریزی و اظهر تبریزی در تکامل خط نستعلیق کوشش‌ها کردند تا نوبت به سلطانعلی مشهدی رسید که خدمات شایانی به این هنر اصیل نمود

خط شکسته‌نستعلیق

در اواسط سده یازدهم هجری سومین خط ایرانی، یعنی شکسته‌نستعلیق شکل گرفت. مرتضی‌قلی خان شاملو حاکم هرات از جمله کسانی بود که در پدید آمدن و استواری این خط جدید مؤثر بود. علت پیدایش آن را می‌توان نیاز به‌تندنویسی و راحت‌نویسی در امور منشی‌گری دانست. همانطوری‌که پس از پیدایش خط تعلیق، ایرانیان به‌خاطر سرعت در کتابت، شکسته تعلیق آن را نیز به وجود آوردند.

خط شکسته نستعلیق به‌دست محمدشفیع هروی حسینی هراتی کامل‌تر شد و عبدالمجید طالقانی قواعد جدیدی برای آن وضع نمود و آن را به اوج رساند. درویش عبدالمجید شکسته نستعلیق را به جایی رساند که میرعماد در نستعلیق انجام داده بود. پس از او می‌توان از سید علی‌اکبر گلستانه و میرزا غلامرضا اصفهانی به عنوان شکسته‌نویسان بزرگ نام برد که در ترویج خط شکسته نقش مهمی ایفا نمودند.