درخواست اصلاح

قانون ملی شدن صنعت نفت




از دانشنامه ویکیدا

قانون ملی شدن صنعت نفت، قانونی است که در اسفند ۱۳۲۹ توسط مجلس شورای ملی و مجلس سنا تصویب شد و طی آن کلیه عملیات اکتشاف، استخراج و بهره‌برداری از نفت در سراسر ایران، بدون استثناء، تحت مالکیت و کنترل دولت قرار گرفت. این قانون، نقطه عطفی در تاریخ صنعت نفت ایران و سیاست اقتصادی کشور به شمار می‌آید و تأثیر مهمی بر روابط ایران با قدرت‌های خارجی، به ویژه بریتانیا، داشت.

کمیسیون نفت مجلس شورای ملی
دکتر مصدق در کمیسیون نفت مجلس شورای ملی

متن قانون ملی شدن صنعت نفت

پیشنهاد تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت، که به امضای همه اعضای کمیسیون مخصوص نفت در مجلس شورای ملی رسید، به شرح زیر بود:

«به‌نام سعادت ملت ایران و به‌منظور کمک به تأمین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد می‌نماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثناء ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره‌برداری در دست دولت قرار گیرد.»

این پیشنهاد در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ در مجلس شورای ملی و در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ در مجلس سنا تصویب شد و به قانون تبدیل گردید.

زمینه تاریخی

در سال‌های ۱۳۲۶ و ۱۳۲۷ خورشیدی، مذاکراتی میان نویل گس، نماینده شرکت نفت ایران و انگلیس، و عباسقلی گلشائیان، وزیر دارایی دولت ساعد، انجام شد که منجر به قرارداد الحاقی گس-گلشائیان گردید؛ طبق این قرارداد سهم ایران از نفت جنوب افزایش می‌یافت، اما قرارداد اصلی ۱۹۳۳ تغییر نمی‌کرد.

در دوره نخست‌وزیری‌های متعدد پیش از ملی شدن نفت، از جمله ساعد، علی منصور، رزم‌آرا و حسین علا، شاه و مقامات بریتانیایی تلاش داشتند قرارداد الحاقی را به تصویب مجلس برسانند، اما دکتر مصدق و جبهه ملی با تمام توان علیه قراردادهای استعماری و دخالت‌های شاه مقاومت کردند.

اگرچه دکتر مصدق در دوره پانزدهم مجلس حضور نداشت، اما با حمایت نمایندگانی مانند حسین مکی، مظفر بقائی و سید ابوالحسن حائری‌زاده موفق شد از تصویب قرارداد الحاقی جلوگیری کند. در اعتراض به دخالت‌های گسترده در انتخابات مجلس شانزدهم، مصدق و چند تن از هم‌فکرانش در دربار تحصن کردند و پس از آن جبهه ملی ایران را پایه‌گذاری کردند که نقش مؤثری در سیاست کشور ایفا نمود. قتل نخست‌وزیر رزم‌آرا در ۱۳ اسفند ۱۳۲۹ توسط فدائیان اسلام، یکی از عوامل تعیین‌کننده در تسریع روند ملی شدن نفت بود و پس از این حادثه، دکتر مصدق به نخست‌وزیری رسید و با اصلاح جزئی در گزارش ۹ ماده‌ای کمیسیون نفت، اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت را در صدر برنامه دولت خود قرار داد.

اهمیت قانون

قانون ملی شدن صنعت نفت ایران نه تنها به بازپس‌گیری منابع نفتی کشور از سلطه شرکت نفت ایران و انگلیس انجامید، بلکه نمادی از استقلال اقتصادی و سیاسی ایران در برابر نفوذ خارجی شد. این قانون همچنین موجب شکل‌گیری جنبش ملی‌گرایانه گسترده در جامعه شد و به یکی از محورهای اصلی سیاست داخلی و خارجی ایران در دهه ۱۳۳۰ تبدیل گردید.