قرارداد گلداسمیت
قرارداد گلداسمیت یا گلداسمید به دو توافق مرزی میان ایران، افغانستان و امپراتوری بریتانیا گفته میشود که در زمان سلطنت ناصرالدینشاه قاجار و با طراحی و نظارت فردریک جان گلداسمید، مأمور انگلیسی، به تصویب رسید. این قراردادها در سالهای ۱۲۴۹ خورشیدی (۱۸۷۰ میلادی) و ۱۲۵۱ خورشیدی (۱۸۷۲ میلادی) منعقد شدند و به موجب آن بخشهایی از بلوچستان و سیستان از خاک ایران جدا و به افغانستان و قلمرو تحت سلطه بریتانیا واگذار گردید.
پیشزمینه تاریخی
پس از شکست ناپلئون بناپارت از روسیه، بریتانیا خطر حمله فرانسه به هندوستان را برطرفشده دانست و توجه خود را به تهدید احتمالی روسیه معطوف کرد. از نگاه بریتانیاییها، ایران میتوانست مسیر نفوذ روسیه به هند باشد، از این رو سیاست آنان بر جدا کردن بخشهایی از شرق ایران و ایجاد یک کمربند امنیتی تحت نظارت مستقیم بریتانیا استوار شد.
پیش از قرارداد گلداسمیت، بریتانیا با معاهده پاریس (۱۸۵۷) موفق شد افغانستان را از ایران جدا سازد و استقلال آن را به رسمیت بشناساند. سپس در راستای سیاست تحدید نفوذ ایران، مأمور مرزبندی به نام گلداسمیت را به تعیین مرزهای شرقی ایران گماشت.
قرارداد اول: جدایی بلوچستان (۱۲۴۹ شمسی / ۱۸۷۰ میلادی)
در نخستین مرحله، کمیسیونی متشکل از نمایندگان ایران، نماینده بریتانیا در هندوستان و گلداسمید تشکیل شد. در این قرارداد مرزهای ایران و هندوستان از خلیج گواتر تا کوهک تعیین گردید. این تقسیمبندی به تایید ناصرالدینشاه رسید. به موجب آن، بخشهای وسیعی از مکران و بلوچستان که در زمان نادرشاه افشار به ایران ملحق شده بودند، از ایران جدا شده و به قلمرو بریتانیا پیوستند.
این محدوده بعدها جزئی از ایالت بلوچستان و خیبر پختونخوا در پاکستان امروزی شد.
قرارداد دوم: تقسیم سیستان (۱۲۵۱ شمسی / ۱۸۷۲ میلادی)
پس از تعیین تکلیف بلوچستان، موضوع مرزهای سیستان مطرح شد. ناصرالدینشاه به استناد فصل ششم معاهده پاریس از بریتانیا خواست در اختلافات ایران و افغانستان میانجیگری کند. بریتانیا ابتدا ادعا کرد سیستان جزو خاک ایران نیست، اما سپس گلداسمید را مأمور میانجیگری نمود.
به موجب رأی گلداسمیت سیستان به دو بخش تقسیم شد: سیستان اصلی (از نیزار شمال سیستان تا ملک سیاهکوه و غرب هیرمند) به ایران واگذار شد و سیستان خارجی (شرق هیرمند) به افغانستان تعلق گرفت. این تقسیمبندی ضربهای سنگین به موقعیت جغرافیایی و اقتصادی ایران زد.
اختلافات مرزی پس از قرارداد
پس از این تقسیم، ایران نیروهای خود را در کوهک مستقر کرد. اما وجود بیابان هشتادان در جنوب سیستان باعث شد اختلافات مرزی ادامه یابد. این مناقشه حدود بیست سال میان ایران و بریتانیا کشمکش ایجاد کرد تا سرانجام در سال ۱۲۶۷ شمسی با وساطت هنری دراموند ولف (وزیرمختار بریتانیا در تهران) کمیسیونی تازه تشکیل شد. این کمیسیون به ریاست ژنرال مکنیل مرزها را با نصب ۳۹ علامت مرزی مشخص کرد و مثلثی را به ضرر ایران تعیین نمود. در نتیجه بخشی از جلگه هشتادان برخلاف موازین حقوقی و تاریخی به افغانستان واگذار شد.
آثار و پیامدها
قرارداد گلداسمیت بخشی از سیاست استعماری بریتانیا در قرن نوزدهم بود که با هدف ایجاد منطقه حائل میان ایران و هندوستان صورت گرفت. نتیجه آن جدایی بخشهای مهمی از بلوچستان و سیستان از ایران، کاهش قدرت ژئوپلیتیکی کشور، ایجاد اختلافات پایدار مرزی و بروز بحرانهای زیستمحیطی در منطقه بود. این قرارداد یکی از نمونههای آشکار تضعیف موقعیت ایران در دوران قاجار به دلیل فشارهای خارجی و ضعف در سیاست خارجی به شمار میآید.
با اجرای قراردادهای گلداسمیت، ایران بخشهای مهمی از سرزمین تاریخی خود را از دست داد. مکران و بلوچستان به بریتانیا واگذار شد و بخشهای وسیعی از سیستان به افغانستان داده شد.
این قراردادها در تعیین حقآبه هیرمند برای ایران نیز ناعادلانه بود. بخش عمده سیستان که زمانی انبار غله ایران محسوب میشد، به منطقهای خشک بدل گردید. در دهههای اخیر، دولتهای افغانستان با ساخت سدها و کانالها بدون توجه به معاهدات، جریان آب هیرمند به ایران را کاهش دادند. این موضوع باعث خشکسالیهای شدید در سیستان، خشکیدن دریاچه هامون، نابودی مراتع و زیستبوم منطقه و مهاجرت گسترده مردم سیستان شد.