بینالنهرین
بِینُالنَهرِین، میانرودان یا میانْ دو رود نام منطقهای تاریخی است که میان دو رود دجله و فرات قرار دارد و شامل بخشهایی از کشورهای امروزی عراق، سوریه، ترکیه، ایران و کویت میشود.
از زمان آغاز تاریخ مکتوب، حدود ۳۱۰۰ سال پیش از میلاد مسیح، تا سال ۵۳۹ پیش از میلاد، سومریها و اکدیها (از جمله آشوریها و بابلیها) که از مناطق مختلف عراق امروزی برخاسته بودند، بر بینالنهرین حکمرانی میکردند. در سال ۵۳۹ پیش از میلاد، بابل توسط کوروش بزرگ فتح شد و امپراتوری بابل نو سقوط کرد و به شاهنشاهی هخامنشی پیوست. در سال ۳۳۲ پیش از میلاد، اسکندر مقدونی این منطقه را تصرف کرد و پس از مرگ او، به بخشی از امپراتوری سلوکی یونانیتبار تبدیل شد. سلوکیان در آنجا شهر سلوکیه را بنا کرده و آن را به عنوان پایتخت خود برگزیدند. آرامیها نیز در حدود ۹۰۰ سال قبل از میلاد تا ۲۷۰ سال پس از میلاد، بر بخشهای بزرگی از بینالنهرین مسلط بودند.
بینالنهرین به عنوان محل نخستین تحولات انقلاب نوسنگی از حدود ۱۰۰۰۰ سال قبل از میلاد، شناخته میشود. این منطقه الهامبخش برخی از مهمترین پیشرفتها در تاریخ بشر، از جمله اختراع چرخ، کاشت اولین محصولات غلات، توسعه خط شکسته، ریاضیات، نجوم و کشاورزی بوده است. این ناحیه به عنوان زادگاه برخی از نخستین تمدنهای جهان به شمار میرود.
در حدود ۱۵۰ سال پیش از میلاد، بینالنهرین تحت کنترل شاهنشاهی اشکانی قرار گرفت و به میدان جنگی میان رومیان و اشکانیان تبدیل شد. بخشهای غربی این منطقه گاه و بیگاه تحت کنترل رومیان قرار میگرفت. در سال ۲۲۶ میلادی، نواحی شرقی بینالنهرین به دست شاهنشاهی ساسانی افتاد. تقسیم این منطقه بین امپراتوری روم شرقی (بیزانس) و شاهنشاهی ساسانی تا قرن هفتم ادامه یافت، تا اینکه با فتح ایران و شام توسط مسلمانان، کنترل کامل منطقه به دست مسلمانان افتاد. تعدادی از دولتهای بومی بینالنهرینی، عمدتاً نو آشوری و مسیحی، بین قرن اول قبل از میلاد و قرن سوم پس از میلاد وجود داشتهاند، از جمله آدیابن، اوسروئن و هترا.
نامگذاری
ایرانیان این منطقه را میانرودان مینامیدند که همین نام به یونانی ترجمه شد و «مزوپوتامیا» نام گرفت. نخستین مورخ یونانی که این اصطلاح را به کار برد، پلیبیوس بود و پس از او پلینی و استرابون نیز در قرون اولیه میلادی از این اصطلاح استفاده کردند. واژه رودان در دورهای به رافدان و رافدین تغییر یافته و در متون قدیمی به رافدین نیز اشاره شده است. در نوشتههای عربی این واژه به «بینالنهرین» ترجمه شده و در فارسی نیز همان واژهٔ عربی به کار رفته است.
در زبان آرامی این منطقه را بث نهرین مینامند. عربها قسمت شمالی بینالنهرین را جزیره و قسمت جنوبی را عراق مینامیدند.
جغرافیا
بینالنهرین شامل سرزمینی است که بین رودهای فرات و دجله قرار دارد و سرچشمه هر دوی آنها در منطقه کوهستانی ارمنستان است. این دو رودخانه با شاخههای فراوان تغذیه میشوند و آب تمامی سیستم رودخانهای از یک منطقه کوهستانی وسیع جمعآوری میشود. مسیرهای زمینی در بینالنهرین عمدتاً از کنار رودخانه فرات عبور میکنند، زیرا کرانههای رودخانه دجله اغلب شیبدار و صعبالعبور هستند. آب و هوای منطقه نیمهخشک است و در شمال دارای بیابانهای وسیعی است که به تدریج به منطقهای به مساحت ۱۵۰۰۰ کیلومتر مربع (۵۸۰۰ مایل مربع) از مردابها، تالابها، دشتهای گلی، نیزارها و جنگلهای انبوه در جنوب منتهی میشود. در انتهای جنوب، فرات و دجله به هم میپیوندند و به خلیج فارس میریزند.
تاریخچه
پیشاتاریخ خاور نزدیک باستان از دوره پارینهسنگی زیرین آغاز میشود. در آن دوره، نوشتار با خط تصویری و سپس خط پیشمیخی در دوره اوروک چهارم (حدود اواخر هزاره چهارم قبل از میلاد) پدیدار شد. ثبت مکتوب وقایع تاریخی و تاریخ باستانی بینالنهرین پایین در اوایل هزاره سوم قبل از میلاد با ثبت سوابق پادشاهان اولیه سلسله با خط میخی آغاز شد. تمام این تاریخ یا با ورود شاهنشاهی هخامنشی در اواخر قرن ششم پیش از میلاد یا با فتح توسط مسلمانان و تأسیس خلافت در اواخر قرن هفتم پس از میلاد به پایان میرسد که از آن تاریخ این منطقه به عراق معروف شد. در این دوره طولانی، بینالنهرین میزبان برخی از دولتهای بسیار توسعهیافته و پیچیدهٔ باستانی از لحاظ اجتماعی بوده است.
این منطقه به همراه دره نیل در مصر باستان، تمدن دره سند در شبه قاره هند و رودخانه زرد در چین باستان، یکی از چهار تمدن رودخانهای بود که در آن نوشتن اختراع شد. بینالنهرین شهرهای مهم تاریخی مانند اوروک، نیپور، نینوا، آشور و بابل و همچنین دولتهای سرزمینی مهمی مانند شهر اریدو، امپراتوری اکدی، سلسله سوم اور و امپراتوریهای مختلف آشوری را در خود جای داده است. برخی از رهبران مهم تاریخی بینالنهرین عبارتند از: اورنامو (پادشاه اور)، سارگون اکدی (بنیانگذار امپراتوری اکد)، حمورابی (بنیانگذار دولت بابل قدیم)، آشور-اوبالیت یکم، تیگلات-پیلسر یکم (گسترشدهنده امپراتوری آشور)، آشوربانیپال و نبوکدنصر دوم.
دوره بندی
- پیشاتاریخ و تاریخ اولیه
- نوسنگی پیش از سفال (۱۰۰۰۰–۸۷۰۰ پیش از میلاد)
- نوسنگی پیش از سفال ب (۸۷۰۰–۶۸۰۰ پیش از میلاد)
- جرمو (۷۵۰۰–۵۰۰۰ پیش از میلاد)
- حسونا (در حدود ۶۰۰۰ پیش از میلاد)
- سامراء (در حدود ۵۷۰۰–۴۹۰۰ پیش از میلاد)
- فرهنگ حلافی (در حدود ۶۰۰۰–۵۳۰۰ پیش از میلاد)
- دوره عبید (در حدود ۶۵۰۰–۴۰۰۰ پیش از میلاد)
- دوره اوروک (در حدود ۴۰۰۰–۳۱۰۰ پیش از میلاد)
- دوره جمده نصر (در حدود ۳۱۰۰–۲۹۰۰ پیش از میلاد)
- اوایل عصر برنز
- دوره اولیه سلسله (۲۹۰۰–۲۳۵۰ پیش از میلاد)
- امپراتوری اکد (۲۳۵۰–۲۱۰۰ پیش از میلاد)
- سلسله سوم اور (۲۱۱۲–۲۰۰۴ پیش از میلاد)
- عصر برنز میانه
- دوره ایسین-لارسا (قرن ۱۹ تا ۱۸ پیش از میلاد)
- اولین سلسله بابلیها (قرن ۱۸ تا ۱۷ پیش از میلاد)
- فوران مینو (حدود ۱۶۲۰ پیش از میلاد)
- اواخر عصر برنز
- امپراتوری آشور کهن (قرن ۱۶ تا ۱۱ پیش از میلاد)
- امپراتوری آشور میانه (حدود ۱۳۶۵–۱۰۷۶ پیش از میلاد)
- کاسیان در بابل (حدود ۱۵۹۵–۱۱۵۵ پیش از میلاد)
- فروپاشی تمدن در اواخر عصر برنز (قرن ۱۲ تا ۱۱ پیش از میلاد)
- عصر آهن
- ممالک سوری-هیتی (قرن ۱۱ تا ۷ پیش از میلاد)
- امپراتوری آشوری نو (قرن ۱۰ تا ۷ قبل از میلاد)
- امپراتوری بابل نو (قرن هفتم تا ششم پیش از میلاد)
- دوران باستان کلاسیک
- فتح بابل به دست کوروش بزرگ (قرن ششم پیش از میلاد)
- بابل هخامنشی، آشوریه هخامنشی (قرن ۶ تا ۴ پیش از میلاد)
- بینالنهرین سلوکی (قرن چهارم تا سوم پیش از میلاد)
- امپراتوری اشکانی (قرن سوم پیش از میلاد تا قرن سوم پس از میلاد)
- اسروئن (قرن دوم پیش از میلاد تا قرن سوم پس از میلاد)
- آدیابن (قرن اول تا دوم بعد از میلاد)
- هاترا (قرن ۱ تا ۲ پس از میلاد)
- بینالنهرین رومی (قرن دوم تا هفتم پس از میلاد)، آشور رومی (قرن دوم پس از میلاد)
- اواخر دوران باستان
- آسورستان (قرن سوم تا هفتم میلادی)
- فتح مسلمانان (اواسط قرن هفتم میلادی)
زبان و نوشتار
اولین زبان نوشتاری در بینالنهرین، سومری بود که یک زبان پیوندی و مستقل به شمار میرفت. در کنار سومری، زبانهای سامی نیز در اوایل تاریخ بینالنهرین مورد استفاده قرار میگرفتند. زبان سوباری، که احتمالاً به خانواده زبانهای هورو-اورارتوایی تعلق دارد، با نامهای شخصی، رودخانهها، کوهها و صنایع دستی مختلف مرتبط است. در دورههای امپراتوری اکدی و آشوری، زبان اکدی غالب شد اما زبان سومری برای مقاصد اداری، مذهبی، ادبی و علمی همچنان مورد استفاده بود. انواع مختلف زبان اکدی تا پایان دوره نو بابلی به کار میرفت. در این دوران، زبان آرامی کهن نیز به عنوان زبان رسمی اداره امپراتوری آشوری نو و بعداً امپراتوری هخامنشی انتخاب شد. این زبان به آرامی امپراتوری معروف است. زبان اکدی به مرور زمان از بین رفت، اما تا چند قرن بعد، هر دو زبان اکدی و سومری در معابد استفاده میشدند. آخرین متون اکدی به اواخر قرن اول میلادی برمیگردند.
خط میخی در حدود اواسط هزاره چهارم قبل از میلاد برای زبان سومری اختراع شد. یادگیری سیستم پیچیده خط میخی سالها طول میکشید، به همین دلیل تعداد محدودی از افراد به عنوان کاتب آموزش میدیدند. با پذیرش گسترده خط هجایی در زمان حکومت سارگون، بخش قابل توجهی از جمعیت بینالنهرین باسواد شدند. آرشیوهای بزرگی از متون از مدارس کتابنویسی بابل قدیم کشف شده که نشاندهنده گستردگی سواد در آن زمان است.
در هزاره سوم و دوم پیش از میلاد، زبان اکدی به تدریج جایگزین زبان سومری به عنوان زبان گفتاری بینالنهرین شد، اما سومری همچنان به عنوان زبان مقدس، تشریفاتی، ادبی و علمی تا قرن اول میلادی مورد استفاده بود.
ادبیات
در دوران امپراتوری بابل، کتابخانههایی در شهرها و معابد وجود داشت. یک ضربالمثل قدیمی سومری میگوید: «کسی که در مکتب کاتبان سرآمد باشد، باید با سحر برخیزد.» هر دو جنس مرد و زن خواندن و نوشتن را فرا میگرفتند، برای بابلیان سامی، این آموزش شامل دانش زبان منقرض شده سومری و هجایی پیچیده و گسترده بود.
مقدار زیادی از ادبیات بابلی از اصل سومری ترجمه شد و زبان دین و قانون تا مدتها زبان قدیمی سومری بود. واژگان، دستور زبانها و ترجمههای بین خطی برای استفاده دانشآموزان و نیز تفسیرهایی بر متون قدیمیتر و توضیحات کلمات و عبارات مبهم گردآوری شد. کاراکترهای هجایی همه مرتب و نامگذاری شدند و فهرستهای مفصلی تهیه شد.
بسیاری از آثار ادبی بابلی هنوز هم امروزه مورد مطالعه قرار میگیرند. یکی از معروفترین آنها حماسه گیلگمش است که در دوازده کتاب توسط یکی از سینلقییونینیها از سومری اصلی ترجمه و بر اساس یک اصل نجومی تنظیم شده بود. هر بخش شامل داستانی از ماجراجوییهای گیلگمش است. کل داستان یک اثر ترکیبی است، هرچند احتمال دارد برخی از داستانها به طور مصنوعی به شخصیت مرکزی متصل شده باشند.
علم و فناوری
ریاضیات
ریاضیات و علوم در بینالنهرین بر اساس سیستم عددی پایه ۶۰ (سکساجسیمال) بنا شده بود، که مبنای ساعت ۶۰ دقیقهای، روز ۲۴ ساعته و دایره ۳۶۰ درجهای امروزی است. تقویم سومری که قمری بود، سه هفته هفت روزه در یک ماه داشت. این سیستم ریاضی در نقشهکشی اولیه کاربرد زیادی داشت. بابلیها همچنین روشهایی برای محاسبه مساحت و حجم داشتند. آنها محیط یک دایره را سه برابر قطر و مساحت آن را یک دوازدهم مربع محیط محاسبه میکردند که تقریباً درست بود اگر π را عدد ۳ در نظر بگیریم. حجم یک استوانه به عنوان حاصل ضرب مساحت قاعده و ارتفاع در نظر گرفته میشد؛ با این حال، حجم یک مخروط ناقص یا یک هرم مربعالقاعده به اشتباه به عنوان حاصل ضرب ارتفاع و نیمی از مجموع قاعدهها در نظر گرفته میشد. اخیراً لوحی کشف شده که در آن π به عنوان ۲۵/۸ (۳٫۱۲۵ به جای ۳٫۱۴۱۵۹~) محاسبه شده بود. مایل بابلی نیز به اندازه ۱۱ کیلومتر بود که هفت برابر مایل مدرن است و برای اندازهگیری فواصل و زمان سفر خورشید استفاده میشد.
جبر
ریشههای جبر را میتوان در بابلی باستان جستجو کرد که سیستم حسابی پیشرفتهای ایجاد کردند که با آن میتوانستند محاسبات الگوریتمی انجام دهند. لوح گلی YBC 7289 (حدود ۱۸۰۰ تا ۱۶۰۰ قبل از میلاد) تقریباً برای √2 را در چهار رقم مبنای ۶۰ نشان میدهد که تا حدود شش رقم اعشار درست است. بابلیها به دنبال تقریبهای دقیق نبودند و معمولاً از درونیابی خطی برای تقریب مقادیر میانی استفاده میکردند. لوح پلیمپتن ۳۲۲ که در حدود ۱۹۰۰–۱۶۰۰ قبل از میلاد ساخته شد، جدولی از سهگانه فیثاغورثی را ارائه میدهد و برخی از پیشرفتهترین ریاضیات قبل از ریاضیات یونانی را نشان میدهد.
اخترشناسی
از زمان سومریان، کشیشان معابد تلاش میکردند تا رویدادهای جاری را با موقعیتهای خاصی از سیارات و ستارگان مرتبط کنند. این تلاشها تا زمان آشوریها ادامه داشت، که فهرستهای لیمو را بهعنوان تداعی سال به سال رویدادها با موقعیتهای سیارهای ایجاد کردند. ستارهشناسان بابلی در ریاضیات بسیار ماهر بودند و میتوانستند خورشیدگرفتگیها و انقلابین را پیشبینی کنند. آنها باور داشتند که هر چیزی در نجوم هدفی دارد و بیشتر این تصورات مربوط به دینها و پیشگوییها بود. اخترشناسان بینالنهرین یک تقویم ۱۲ ماهه را بر اساس چرخههای ماه طراحی کردند و سال را به دو فصل تابستان و زمستان تقسیم کردند. خاستگاه ستارهشناسی و طالعبینی نیز از این زمان است.
پزشکی
قدیمیترین متون پزشکی بابلی به دوره بابلی قدیم در نیمه اول هزاره دوم قبل از میلاد بازمیگردند. گستردهترین متن پزشکی بابلی، کتاب راهنمای تشخیصی است که توسط اُمَنُو، یا خردمند ارشد، اساگیل کین آپلی از بورسیپا، در زمان پادشاهی بابلی اداد اپلا ایدینا (۱۰۶۹–۱۰۴۶ قبل از میلاد) نوشته شده است. بابلیها مفاهیم تشخیص پزشکی، پیشآگهی، معاینه بالینی، تنقیه و نسخهنویسی را معرفی کردند. کتاب راهنمای تشخیصی روشهای درمانی، علتشناسی و استفاده از تجربهگرایی، منطق و عقلانیت را در تشخیص، پیشآگهی و درمان معرفی کرده است.
فناوری
مردم بینالنهرین فناوریهای بسیاری از جمله فلزکاری و مس، ساخت شیشه و چراغ، پارچهبافی، کنترل سیلاب، ذخیره آب و آبیاری را اختراع کردند. آنها یکی از اولین جوامع عصر برنز در جهان بودند و از مس، برنز و طلا استفاده کرده و به آهن رسیدند. کاخها با صدها کیلوگرم از این فلزات تزئین شده بودند و از آنها برای ساخت زره و سلاحهای مختلف مانند شمشیر، خنجر، نیزه و گرز استفاده میشد.
بر اساس یک فرضیه، پیچ ارشمیدس ممکن است توسط سناخریب، پادشاه آشور، برای سیستمهای آبی باغهای معلق بابل و نینوا در قرن هفتم قبل از میلاد استفاده شده باشد، اگرچه تصور عمده این است که پیچ ارشمیدس یک اختراع یونانی در دوران بعد است. در دوره اشکانیان یا ساسانیان، باتری بغداد که احتمالاً اولین باتری جهان بود در بینالنهرین ساخته شد.
- بینالنهرین
- تاریخ باستان عراق
- تاریخ خاورمیانه
- تاریخ سوریه
- تاریخ عراق
- تاریخ غرب آسیا
- تمدنها
- جغرافیای ایران
- جغرافیای ترکیه
- جغرافیای خاورمیانه
- جغرافیای سوریه
- جغرافیای عراق
- جغرافیای غرب آسیا
- جغرافیای کویت
- خاور نزدیک باستان
- خاور نزدیک
- خلیج فارس
- دریای مدیترانه
- سوریه باستان
- شام (سرزمین)
- غرب آسیا
- مدیترانه شرقی
- منطقههای تاریخی آناتولی
- منطقههای تاریخی ایران
- منطقههای تاریخی عربستان سعودی
- منطقههای تاریخی
- هلال حاصلخیز