درخواست اصلاح

چنگیز خان




از دانشنامه ویکیدا
(تغییرمسیر از چنگیزخان)

چنگیز خان، با نام تولد تموچین، (متولد 1162م، رشته‌کوه خنتی، مغولستان- درگذشته 25 اوت 1227، شین‌کینگ، شیای باختری) بنیان‌گذار و نخستین خاقان امپراتوری مغول بود؛ حکومتی که پس از او به گسترده‌ترین امپراتوری متصل تاریخ تبدیل شد. چنگیز خان در طول دوره حکومت (1227-1206) پس از اتحاد مغولان، لشکرکشی‌های گسترده‌ای را آغاز کرد و سرزمین‌هایی پهناور در شرق، مرکز و غرب آسیا را فتح نمود. قلمرو او در زمان حیاتش از چین تا دریای خزر گسترش یافت. چنگیزخان به عنوان یکی از خون‌ریزترین و بزرگ‌ترین فاتحان و فرماندهان نظامی تاریخ شناخته می‌شود.

چنگیزخان مغول
چنگیزخان مغول

دوران کودکی

تموچین در خانواده‌ای از قبیله بورجیگین متولد شد. پدرش، یسوکای بهادر، رئیس این قبیله و مردی جنگجو بود و مادرش، هوئلون، از قبیله مرکیت به‌حساب می‌آمد. زندگی تموچین از همان آغاز با سختی همراه بود. زمانی که تنها ۹ یا ۱۰ سال داشت، پدرش مسموم شد و درگذشت. پس از مرگ پدر، خانواده او توسط قبیله خود طرد و به حال خود رها شدند.

تموچین دوران کودکی را در سخت‌ترین شرایط زیست؛ در فقر، گرسنگی و کشمکش‌های داخلی. او به همراه برادرانش، به‌ویژه قصار، با شکار برای زنده‌ماندن تلاش می‌کردند. در همین دوران بود که نخستین خشونت‌های جدی زندگی‌اش را تجربه کرد. در واقعه‌ای که از چشم تاریخ دور نماند، برادر ناتنی‌اش بختر را که با او در نزاع بر سر غذا درگیر شده بود، با کمک قصار به قتل رساند. این رخداد نه تنها آغاز راهی خونبار بلکه نشانه‌ای از عزم و بی‌رحمی او در پیگیری هدفش بود.

ازدواج و اتحادهای سیاسی

پیش از بلوغ، تموچین نامزد بورته، دختری از قبیله اونگیرات، شد. ازدواج او با بورته در آینده نقش حیاتی در تحکیم جایگاهش در ساختار قبایلی مغول‌ها ایفا کرد. اما طولی نکشید که مرکیت‌ها به اردوگاه تموچین تاختند، بورته را ربودند و تموچین را وادار به فرار کردند. او برای بازپس‌گیری همسرش به طغرل، خان قبیله کریت، پناه برد و با اتحاد با طغرل و دوست کودکی‌اش جاموقا، توانست مرکیت‌ها را شکست داده و بورته را نجات دهد.

این اتحادها در آغاز موفق بودند اما دیری نپایید که رقابت‌ها و اختلافات درونی باعث شکست این ائتلاف‌ها شد. طغرل و جاموقا هر دو در دوره‌هایی به دشمنان سرسخت تموچین تبدیل شدند.

اتحاد مغولان

در میانه دهه ۱۱۸۰، تموچین تلاش‌های جدی خود را برای متحد ساختن قبایل مغول آغاز کرد. با تکیه بر شایسته‌سالاری، جذب نخبگان نظامی، و ترویج یاسا (مجموعه قوانین عرفی مغول)، رفته‌رفته نفوذ خود را گسترش داد. در سال ۱۲۰۶، پس از پیروزی‌های متعدد و شکست نهایی دشمنان قبیله‌ای‌اش، در مجمع قورولتای لقب "چنگیز خان" را پذیرفت؛ عنوانی که نشان از قدرت بلامنازع او در میان تمام مغول‌ها داشت.

ساخت امپراتوری مغول

چنگیز خان پس از تثبیت قدرت در مغولستان، نگاه خود را به سرزمین‌های همسایه دوخت. نخستین هدفش، سلسله جین در شمال چین بود. او با مهارت نظامی و قساوت فراوان، توانست این قلمرو بزرگ را به زانو درآورد. سپس در سال ۱۲۱۸ با الحاق خانات قراختایی، جبهه‌ای جدید به سوی غرب گشود و امپراتوری خوارزمشاهیان را هدف قرار داد. این لشکرکشی که به ویرانی گسترده در ماوراءالنهر، خراسان، گرجستان و روسیه منجر شد، از خونبارترین فصل‌های تاریخ بشریت است.

ارتش مغول تحت رهبری چنگیز خان، نمونه‌ای بی‌سابقه از سازماندهی نظامی، چابکی، انضباط و قساوت بود. استراتژی‌های نوین، جاسوسان کارآزموده و بهره‌گیری از فناوری و مهارت‌های بومی مردمان مغلوب از ویژگی‌های برجسته آن به‌شمار می‌رفتند.

حمله چنگیز خان به ایران

حمله چنگیز خان به ایران در سال ۱۲۱۹ میلادی (۶۱۶ هجری قمری) آغاز شد و نقطه عطفی خونین در تاریخ ایران بود. چنگیز خان، پس از تسخیر چین و آسیای میانه، ابتدا سعی کرد با خوارزمشاهیان ارتباط تجاری و دوستانه برقرار کند. اما به دلیل قتل حدود ۴۵۰ بازرگان مغولی در شهر اترار توسط حاکم خوارزمشاهی و امتناع از تسلیم کردن غایرخان، حاکم اترار، با ارتشی عظیم به سوی ایران حرکت کرد. او با تقسیم سپاهش به چند شاخه، شهرهای بزرگ ماوراءالنهر از جمله بخارا، سمرقند و اترار را فتح و ویران کرد.

سلطان محمد خوارزمشاه، به جای مقابله، از رویارویی گریخت و در نهایت در جزیره‌ آبسکون در دریای خزر درگذشت. چنگیز خان پس از فتح خراسان، مرو، نیشابور، هرات و بامیان را به خاک و خون کشید. این حمله نه تنها پایان سلطنت خوارزمشاهیان را رقم زد، بلکه به ویرانی گسترده فرهنگی، اقتصادی و انسانی در ایران انجامید. پس از عقب‌نشینی چنگیز، مسیر برای لشکرکشی‌های بعدی مغولان و تسلط ایلخانان در ایران هموار شد.

سیاست‌گذاری و اداره امور

با وجود خشونت بی‌حد در میدان جنگ، چنگیز خان در حوزه اداره کشور چهره‌ای متفاوت داشت. او نظامی مبتنی بر شایسته‌سالاری پایه‌گذاری کرد، تحمل دینی را در سراسر قلمروش گسترش داد، و تجارت بین‌المللی را از طریق برقراری «صلح مغولی» تسهیل کرد. او همچنین خط اویغوری را به عنوان سیستم نوشتاری رسمی پذیرفت و کاتبان و دانشمندان را در ساختار امپراتوری جای داد.

قانون یاسا، که توسط او پایه‌گذاری و مدون شد، نظمی بی‌سابقه در جامعه جنگجویان مغول ایجاد کرد. این قانون نه تنها روابط نظامی و اجتماعی را تنظیم می‌کرد، بلکه در موارد بسیاری از خرافات و نابرابری جلوگیری می‌کرد.

درگذشت و جانشینی

در سال ۱۲۲۷، چنگیز خان در جریان محاصره شورشیان شیای غربی درگذشت. علت مرگ او همچنان محل مناقشه است. پیکر او به شیوه‌ای مرموز و پنهانی دفن شد و مکان آرامگاهش همچنان ناشناخته باقی مانده‌است. پس از مرگ، پسر سومش، اوگتای خان، جانشین او شد و راه فتوحات را ادامه داد.

چهره‌ای چندوجهی در تاریخ

چنگیز خان شخصیتی است که همزمان مورد تحسین و نفرت است. او در سنت مغولی به عنوان قهرمان ملی، بنیان‌گذار ملت و حتی نمادی ایزدی شناخته می‌شود. در مقابل، در فرهنگ‌های بسیاری، به‌ویژه در روسیه، ایران و چین، خاطره‌ای خونین و ویران‌گر از او به یاد مانده‌است.

فیلم‌های ساخته شده درباره چنگیزخان