تخت جمشید
تخت جمشید، پرسپولیس یا ارگ پارسه (به پارسی باستان:𐎱𐎠𐎼𐎿) (در زبانهای غربی: پرسهپلیس) (در دوره اسلامی میانه: صدستون یا چهل منار) (در عصر ساسانی: صدستون) (به پهلوی: 𐭮𐭲𐭮𐭲𐭥𐭭𐭩, sadstūn) را در جهان بهعنوان نماد تمدن پارسی ایران زمین میشناسند.
محوطه تخت جمشید که از جاهای دیدنی استان فارس است و در نزدیکی مرودشت شیراز قرار دارد، شکوه معماری کاخ پادشاهان در عصر ایران باستان را نشان میدهد. پادشاهان هخامنشی در اوج قدرت، کاخهای سنگی خود را در دل کوه و در نزدیکی شهر شیراز بر پا کردند تا برای آیندگان تصویری روشن از گستره فرمانروایی خود به یادگار بگذارند.
موقعیت جغرافیایی تخت جمشید
بسترهای طبیعی مختلف ایران یعنی شکل طبیعی درهها، کوهها، جلگهها و سایر عوامل، نقش مهمی در شکلگیری ساختار معماریهای کهن همچون کاخ ها، قلعه ها و سایر بناها داشته است. تخت جمشید نیز از این قاعده مستثنا نیست و ترکیب خاصی از ویژگی بستر طبیعی منطقه، منظر کوهستانی-دشتی پیرامون و هنر معماری باستان ایران را میتوان در آن مشاهده کرد.
تخت جمشید در ۱۰ کیلومتری شمال شهر مرودشت و در ۵۷ کیلومتری شیراز قرار گرفته و ارتفاع آن از سطح دریا[۱] ۱۷۷۰ متر است.
این سازه در جلگه مرودشت قرار دارد که نام اصلی آن مرغ دشت به معنای دشت خرم است. طول این جلگه از غرب به شرق حدود 60 کیلومتر است و عرض آن تا 70 کیلومتری شیراز ادامه دارد. رود کوروش (کُر) از شمالغربی تا جنوبشرقی این جلگه امتداد دارد. از شمالغربی جلگه، رود کوچکتری وارد میشود که پس از طی مسافتی به کُر میپیوندد. این رود در گذشته رود مادی نام داشت و امروزه آن را پلوار (پرآب) میخوانند. این دو رود پس از پیوستن به هم در نهایت به دریاچه بختگان میریزند.
در حاشیه شرقی مرودشت کوهی به نام کوه رحمت وجود دارد که در گذشته با نام کوه مهر یا کوه میترا خوانده میشده است. نام کوه نشان از تقدس آن در نزد ایرانیان باستان دارد و در الواح ایلامی تخت جمشید نشانههایی از این تقدس و حتی نذر کردن برای کوه دیده میشود. تخت جمشید دقیقا بر روی صخرهای در دامنه یکی از کوهپایههای کوه رحمت ساخته شده است؛ کوهی که تا دو سده پیش کوه شاهی نیز خوانده میشد. جلگه مرودشت از روزگاران کهن میزبان تمدن و فرهنگهای بومی و ایلامی بود و شهر معروف آنشان نیز در آن قرار داشت؛ شهری که کوروش و نیاکانش خود را پادشاه آن میدانستند.
طرف شرقی مجموعه کاخهای پارسه، بر روی کوه رحمت و سه طرف دیگر آن درون جلگه مرودشت ایجاد شدهاند. تخت جمشید نیز بر روی صفه یا سکویی سنگی واقع شده است که ارتفاع آن از سطح جلگه مرودشت بین ۸ تا ۱۸ متر است.
سنگ تراشیها و نقوش برجسته
از مهمترین آثار کشف شده در منطقه تخت جمشید میتوان به سنگ نوشتهها و نقش برجستههایی اشاره کرد که در قسمتهای مختلف کاخها و بناهای این منطقه حک شدهاند. بهدلیل قدمت تخت جمشید، این یافتهها از مهمترین سندهای تمدنهای اولیه برای تاریخ در جهان به شمار میروند و دانشمندان و پژوهشگرانی از سراسر جهان سعی در رمزگشایی و خوانش این کتیبهها و آثار داشته و دارند. بخشهای زیادی از خطوط حک شده بر کتیبهها امروز خوانده شدهاند؛ اما هنوز هم در نقاط مختلف جهان رمزگشایی از این کتیبهها ادامه دارد.
آثار به جا مانده در تخت جمشید از دوران پادشاهی داریوش اول بین سالهای ۵۵۲ تا ۴۸۶ پیش از میلاد، پادشاهی خشایارشاه بین سالهای ۴۸۶ تا ۴۶۵ پیش از میلاد و پادشاهی اردشیر اول بین سالهای ۴۶۵ تا ۴۲۵ پیش از میلاد باقی ماندهاند. گرچه آرامگاه این پادشاهان در منطقه نقش رستم در نزدیکی تخت جمشید قرار دارد، کاخهای محل سکونت و پادشاهی آنها در تخت جمشید واقع بوده است و این پادشاهان مدت زیادی از دوران حکومت خود را در تخت جمشید گذراندهاند.
با بررسی دقیق تندیسها، سرستونها، کتیبهها و سایر حفاریهای موجود در منطقه تخت جمشید و با توجه به اشیای یافت شده از این منطقه، کارشناسان توانستهاند به ابزار استفاده شده در کنده کاریها دست پیدا کنند. در بیشتر آثار حفاری شده از سرب آب شده برای حفاطت از این آثار و همین طور چرم استفاده کردهاند. در میان ابزار معماری باقی مانده، ابتداییترین وسایل مهندسی نیز به چشم میخورند که تصویری از شیوه مهندسی بناها را ارائه میدهند.
از دیگر خصوصیتهای تندیسها و مجسمههای کشف شده، آثار باقی مانده از رنگ روی آنها است. گرچه امروزه اثر زیادی از رنگها روی این آثار دیده نمیشود، استفاده از سنگهای زینتی، رنگهای متنوع و تزیینات روی این آثار کاملا مشخص و دلیل باقی ماندن بسیاری از قسمتهای تراش خورده با جزئیات کامل، محافظت رنگ از لایههای زیرین بوده است. زیور آلات روی تندیسها و همین طور تزیینات روی موها و صورتها را نیز با طلا و سنگهای قیمتی انجام داده بودند، که امروزه تنها جای خالی آنها را میتوان دید. از زمان دقیق حفاریها هیچ اطلاعی در دست نیست و نمیتوان مشخص کرد که حکاکیها چه مدت زمان بردهاند؛ اما عمق ظریف کاریها نشاندهنده ماهها و شاید سالها تلاش هنرمندان سنگ تراش است.
نقوش برجسته تخت جمشید روی همه کاخها دیده میشوند. کاخهای اصلی در مرکز تخت جمشید، کاخهای جنوب و جنوب غرب و کاخهای شرقی منطقه تخت جمشید همگی با نقش برجستهها تزئین شدهاند. حکاکیهای نقوش برجسته روی سردرها، پلکان ورودی کاخها، چهارچوبها و پنجره ها دیده میشوند. در بیشتر این نقوش، پادشاهان هخامنشی در حالت ایستاده یا نشسته بر تخت پادشاهی، مورد تمجید قرار میگیرند.
نقوش برجسته روی ضلع شرقی و پلکان ورودی کاخ آپادانا نسبت به سایر حکاکیها، آسیب کمتری دیدهاند. در این نقوش برجسته شاه بههمراه نگهبانها، درباریان، اسب و ارابهها و بزرگان دربار حک شدهاند. روی پلکانها صف طولانی از سربازها را به تصویر کشیدهاند. تعداد نقوش حک شده بر دیوارهای کاخ آپادانا از ۸۰۰ نقش فراتر میرود. همین تصویر را بهصورت برعکس بر دیوار شمالی کاخ آپادانا نیز کندهاند که متاسفانه آسیب زیادی دیده است. بیرون پلکانهای جنوبی، کمانداران پارسی و داخل کاخ خدمتگزاران با پوشش خاص حکاکی شدهاند.
عجایب تخت جمشید
زمان ساخت عمارتهای تخت جمشید به بیش از ۲۵۰۰ سال پیش برمیگردد؛ به همین دلیل رعایت بعضی نکات در ساخت بنا و شیوه انجام این کار که جزئیات آن را در کتیبهها یافتهاند، امروزه از عجایب تخت جمشید به شمار میروند.
همزمان با ساخت کاخهای عظیم در تخت جمشید، در دیگر امپراتوریهای بزرگ جهان، بردهداری رواج داشت و کارهای مربوط به ساختوساز و کارهای سخت و سنگین، بخشی از وظایف بردهها بود؛ اما در ایران و در مقر حکومت هخامنشیان، نهتنها زنان و مردان در مقابل کار حقوق دریافت میکردند، بلکه با توجه به مدارک به جا مانده در کتیبهها، کارگران بیمه بودند و از مزایای مختلفی نیز بهره میبردند.
در طراحی و ساخت ستونهای تخت جمشید از قانون طلای هندسی بهره بردهاند و داخل ستونها را با سرب داغ به هم متصل کردهاند. به همین جهت ستونهای به جا مانده از آتش سوزی تخت جمشید تا به امروز توانستند در مقابل زلزلههای مختلف و بلایای طبیعی استوار باقی بمانند. ستونهای چوبی با دو سر سنگی از دیگر طراحیهای عجیب و قابلتوجه در معماری تخت جمشید به شمار میرود.
کاخ آپادانا روی ۷۲ ستون ۲۰ تنی قرار گرفته بود که با توجه به وسعت کاخ و وزن و فاصله ستونها، چگونگی تحمل وزن کاخ توسط این ستونها از عجایب مورد سوال است. روی هر ستون نیز مجسمه شیر دو سر با وزن بیشتر از یک و نیم تن قرار داده بودند. در دو سوی کاخ آپادانا دو ردیف پلکان وجود دارد که در سراسر آن سربازان، سران حکومتی و پادشاهان دیده میشوند. تعداد نقش برجستهها بسیار زیاد بودهاند که امروزه تعداد کمی از آنها باقی مانده اند؛ اما در هیچکدام از تصاویر نشانی از اسارت، جنگ و خونریزی دیده نمیشود.
از دیگر موارد جالب در معماری بنای کاخها در تخت جمشید میتوان به ناودانهای آجری و سفالی قیرگونی شده و کوتاه در سقفها و میان دیوارها، کانالهای روباز و چاه سنگی را اشاره کرد. سیستم کانال کشی و لوله کشی آب و فاضلاب در تخت جمشید نیز توجه باستانشناسان را جلب کرده است.
برای حفاظت از کل بناهای تخت جمشید، ستون های بلند را با تراش دادن روی هم قرار دادهاند که وجود این تراشها سبب مقاومت بیشتر بنا در مقابل زلزله میشود. میان سرستونها، گل ستونها و پایههای آنها ملاتی دیده نمیشود و این بخشها تنها با استفاده از تراشهای موزون روی هم قرار دارند. کاخها را با روی هم گذاشتن تخته سنگهای بزررگ ساختهاند که برای جابهجا کردن این سنگها از اهرمهای ساده استفاده میکردند. این اهرمها توانایی جابهجایی سنگهایی به وزن ۲۵۰ تن را داشتند. استخراج و حمل این قطعات بزرگ از معادن تا کاخها از بزرگترین شگفتیها در ساخت کاخهای تخت جمشید هستند.
در گذشته تصاویر حکاکی شده بر دیوارهای تخت جمشید با جواهرات و سنگ های قیمتی و نقش و نگارهای رنگی زینت داده شده بودند، که امروزه اثری از آنها نیست. تراشهای ریز در بخشهایی از بناها نیز بسیار تعجب آور هستند و نشان از پیشرفتگی ابزار سنگ تراشان در گذشته دارند.
در سنگ نوشتههای باقی مانده از دوران هخامنشیان در تخت جمشید شرح قابل تاملی از چگونگی قوانین اجتماعی کشف کردهاند. بر طبق اطلاعات خوانش شده توسط باستانشناسان غربی، در زمان هخامنشیان در ایران زنان و مردان حقوق اجتماعی برابر داشتند. زنان میتوانستند کار کنند و در دوران بارداری و زایمان از حمایتهای ویژه بهره میبردند. حق ارث نیز برای زنان و مردان یکسان بود. این برابری اجتماعی ۲۵۰۰ سال پیش در ایران باستان، از بزرگترین دلایل شگفتی تاریخشناسان است.
منابع
- ↑ <ارتفاع از سطح دریا بیانگر چیست؟> برداشت شده در 1402/04/18