درخواست اصلاح

پادشاه

از دانشنامه ویکیدا

پادشاه، فرمانروا یا شاه (به انگلیسی: King) عنوان شخصی است که در یک گستره پادشاهی بزرگ، فرمانروایی می‌کند. پادشاهی گونه‌ای از حکومت است که در آن یک شخص به عنوان پادشاه به شیوه همیشگی فرمان می‌راند و معمولاً پایه خود را از پادشاهی دیگر به ارث برده‌است. میزان قدرت و اختیارات پادشاهان ممکن است در کشورهای گوناگون متفاوت باشد. به پسر ارشدی که در هنگام زندگانی پدر خود جانشین پسین برگزیده شود ولیعهد گفته می‌شود.

مجسمه نادر شاه افشار بر روی اسب و تبر به دست در موزه نادری
مجسمه نادر شاه افشار بر روی اسب و تبر به دست در موزه نادری

واژه‌شناسی

واژه پادشاه نیز از فارسی پهلوی پاتخشای یا پاتخشاه آمده‌است که در فارسی باستان به ریخت "پتی خشای ثیه" یا "پتی خشایَ" به معنی کسی که با توانایی فرمان راند، بوده‌است. در برهان قاطع دربارهٔ واژه پادشاه آمده‌است: «نامی است فارسی باستانی مرکب از پاد و شاه و پاد به معنی پاس و پاسبان و نگهبان و پائیدن و دارندگی تخت و اورنگ باشد و شاه به معنی اصل و خداوند و داماد و هر چیز که آن به سیرت و صورت از امثال و اقران بهتر و بزرگتر باشد».

فریدون جنیدی درباره واژه پادشاه در کتاب حقوق جهان در ایران باستان می‌نویسد: واژه پادشاه در زبان‌های ایران باستان «پائیتی خْشَثْرَ» بود که نگهبان شهر، یا نگهبان کشور باشد. واژه شاهنشاه و شاهنشاهی با اینکه در دوران اسلامی و دیگر دوره‌های تاریخی ایران کاربردی فراوان داشته‌است، ولی جز در دوران ساسانی مفهوم درستی نداشته‌است. این واژه در دوران ساسانی نه چون فَرنامی عنوانی تشریفاتی و بی‌مایه، بلکه برای بازگو کردن سازمان ویژه‌ای از فرمانروایی به کار رفته که ویژه دولت ساسانی بوده‌است، و آن هم بدین انگیزه بوده‌است که اردشیر بنیان‌گذار آن دولت برای اینکه همه فرمانروایانی که در دوره اشکانیان هریک بر پاره‌ای از ایران فرمان می‌راندند و بیشتر آن‌ها هم خود را شاه می‌خواندند، به زیر یک فرمان درآورد و همبستگی میهن و سیاسی ایران را فراهم کند. آنهایی را که به او پیوستند یا خود بر جایی می‌گمارد، چون آن‌ها از خاندان‌های کهن و بزرگ آن بوم منطقه بودند و ارج و آبرویی داشتند، آن‌ها را همچنان شاه خواند و اختیارات آن‌ها را سلب نکرد. بدین ترتیب شاهان ساسانی خود را شاهانشاه یا شاهنشاه می‌خواندند؛ و وقتی از نظام شاهنشاهی سخن می‌گوییم منظور چنان نظامی است که تنها در همان دوران وجود داشته‌است.

همچنین شاه واژه‌ای کهن است که در دیگر زبان‌های ایرانی نیز به همین گونه گفته و نوشته می‌شود. این واژه در زبان پهلوی نیز شاه بوده‌است. این واژه در زبان کهن‌تر پارسی باستان (خشایث) و اوستایی به گونه xšathra بوده‌است که با گذشت زمان به ریخت ساده‌تر شاه در زبان پارسی کنونی درآمده‌است.

ریشه این واژه شاید از ستاک اوستایی "xši" به معنای فرمانروایی گرفته شده باشد. انگاره دیگر این است که برگرفته از واژهٔ «آشا» در ادبیات کهن (پهلوی و پارسی باستان و در دبیره‌های "دین دبیره") به معنی راه راست (یعنی کسی که به راه راست می‌رود) باشد.

شاهنشاه (نیز شهنشاه و شهنشه)، شهریار، کسری و خسرو همه از نام‌هایی است که در پارسی برای پادشاهان ایران به کار می‌رفته‌است. کسری معرب کلمه «خسرو»، به‌جور ویژه دربارهٔ کسری نوشین روان از پادشاهان ساسانی به کار رفته‌است. خسرو نیز دربارهٔ خسرو پرویز از پادشاهان ساسانی به کار رفته‌است.

پادشاهان مهم تاریخ ایران و جهان

مهم‌ترین پادشاهان ایران

کوروش بزرگ (کوروش دوم)

  • دوره: هخامنشیان (550–530 پیش از میلاد)
  • افتخارات و اقدامات: بنیان‌گذار امپراتوری هخامنشی و ایجاد یکی از بزرگ‌ترین امپراتوری‌های تاریخ. مشهور به منشور حقوق بشر کوروش، که نمونه‌ای از اولین اعلامیه‌های حقوق بشر جهان است.
  • علت سقوط/مرگ: کوروش در جنگ با ماساگت‌ها کشته شد. امپراتوری او پس از مرگش توسط جانشینانش حفظ شد.

داریوش بزرگ (داریوش اول)

  • دوره: هخامنشیان (522–486 پیش از میلاد)
  • افتخارات و اقدامات: سازمان‌دهنده بزرگ امپراتوری هخامنشی با ایجاد ساختارهای اداری و اقتصادی قوی، ساخت جاده‌ها و سیستم‌های پستی، و گسترش قلمرو امپراتوری به بزرگترین اندازه.
  • علت سقوط/مرگ: داریوش به مرگ طبیعی درگذشت. امپراتوری او به دست خشایارشا ادامه یافت.

خشایارشا (خشایارشا اول)

  • دوره: هخامنشیان (486–465 پیش از میلاد)
  • افتخارات و اقدامات: مشهور به جنگ‌های خود با یونانیان، به ویژه نبرد ترموپیل و نبرد سالامیس.
  • علت سقوط/مرگ: خشایارشا در یک توطئه درباری به قتل رسید. امپراتوری هخامنشی به دست جانشینانش ادامه یافت.

انوشیروان (خسرو اول)

  • دوره: ساسانیان (531–579 میلادی)
  • افتخارات و اقدامات: شناخته شده به عنوان عادل‌ترین پادشاه ساسانی، با اصلاحات بزرگ در نظام قضایی و اداری و ترویج علوم و هنرها.
  • علت سقوط/مرگ: انوشیروان به مرگ طبیعی درگذشت. امپراتوری ساسانی توسط جانشینانش ادامه یافت.

شاه عباس بزرگ

  • دوره: صفویان (1588–1629 میلادی)
  • افتخارات و اقدامات: تقویت و گسترش امپراتوری صفوی، انتقال پایتخت به اصفهان و تبدیل آن به مرکز فرهنگی و اقتصادی، و توسعه تجارت با کشورهای اروپایی.
  • علت سقوط/مرگ: شاه عباس به مرگ طبیعی درگذشت. امپراتوری صفوی توسط جانشینانش ادامه یافت اما در قرن 18 میلادی سقوط کرد.

مهم‌ترین پادشاهان جهان

اسکندر کبیر

  • دوره: مقدونی (336–323 پیش از میلاد)
  • افتخارات و اقدامات: فتوحات بزرگ در ایران، مصر، و هند، و ایجاد یکی از بزرگترین امپراتوری‌های تاریخ. مشهور به ترویج فرهنگ هلنی و ایجاد پیوندهای فرهنگی بین شرق و غرب.
  • علت سقوط/مرگ: اسکندر در سن 32 سالگی به علت بیماری (احتمالاً مالاریا یا تیفوس) در بابل درگذشت. امپراتوری او پس از مرگش تقسیم شد.

ژولیوس سزار

  • دوره: جمهوری روم (100–44 پیش از میلاد)
  • افتخارات و اقدامات: گسترش قلمرو روم به گال و بریتانیا، اصلاحات بزرگ در نظام حکومتی و قانونی روم، و مقدمه‌سازی برای انتقال از جمهوری به امپراتوری.
  • علت سقوط/مرگ: ژولیوس سزار در یک توطئه به رهبری بروتوس و کاسیوس به قتل رسید.

آگوستوس سزار (اکتاویان)

  • دوره: امپراتوری روم (27 پیش از میلاد–14 میلادی)
  • افتخارات و اقدامات: نخستین امپراتور روم، ایجاد ساختارهای حکومتی پایدار، و آغاز دوره صلح و ثبات موسوم به "پکس رومانا".
  • علت سقوط/مرگ: آگوستوس به مرگ طبیعی درگذشت. امپراتوری روم به دست جانشینانش ادامه یافت.

چنگیز خان

  • دوره: امپراتوری مغول (1206–1227 میلادی)
  • افتخارات و اقدامات: بنیان‌گذار امپراتوری مغول و یکی از بزرگ‌ترین فاتحان تاریخ. تحت رهبری او، مغول‌ها بزرگترین امپراتوری پیوسته تاریخ را ایجاد کردند.
  • علت سقوط/مرگ: چنگیز خان به علت آسیب‌های ناشی از سقوط از اسب درگذشت. امپراتوری مغول توسط جانشینانش ادامه یافت.

ناپلئون بناپارت

  • دوره: فرانسه (1804–1814، 1815 میلادی)
  • افتخارات و اقدامات: فرمانده و سیاستمدار برجسته فرانسوی که امپراتوری فرانسه را تأسیس و اروپا را تحت تسلط خود درآورد. معروف به اصلاحات ناپلئونی در حقوق، آموزش، و نظام اداری.
  • علت سقوط/مرگ: ناپلئون پس از شکست در نبرد واترلو تبعید شد و در جزیره سنت هلنا درگذشت.

ملکه ویکتوریا

  • دوره: بریتانیا (1837–1901 میلادی)
  • افتخارات و اقدامات: تبدیل بریتانیا به یکی از بزرگ‌ترین امپراتوری‌های جهان و نظارت بر دوره‌ای از پیشرفت صنعتی، فرهنگی، سیاسی، علمی و نظامی بزرگ در بریتانیا.
  • علت سقوط/مرگ: ملکه ویکتوریا به مرگ طبیعی درگذشت. امپراتوری بریتانیا پس از مرگ او نیز به قوت خود باقی ماند.