درخواست اصلاح

مترجم

از دانشنامه ویکیدا

مترجم یا برگرداننده به شخص یا ابزاری گفته می‌شود که یک متن یا گفت‌و گو یا صوت را از یک زبان به یک زبان دیگر برگرداند.

رضا چلنگر مترجم مربیان فوتبال خارجی شاغل در ایران در کنار زلاتکو کرانچار مربی سابق تیم‌های پرسپولیس و سپاهان اصفهان
رضا چلنگر مترجم مربیان فوتبال خارجی شاغل در ایران در کنار زلاتکو کرانچار مربی سابق تیم‌های پرسپولیس و سپاهان اصفهان

مترجم باید به همه اجزای زبان مبدا و مقصد مسلط باشد. عملی که مترجم انجام می‌دهد ترجمه یا برگردان نامیده می‌شود.

مترجم ممکن است یک شخص باشد که ممکن است ترجمه‌ عمومی یا تخصصی انجام دهد. در ترجمه تخصصی شخص مترجم باید به اصطلاحات و اطلاعات متن تخصصی تسلط کافی داشته باشد.

همچنین مترجم ممکن است یک ابزار باشد. ابزارهای ترجمه امروزه به صورت نرم‌افزار و افزونه‌های هوشمند هستند که بر روی دستگاه‌های مختلف ازجمله تلفن همراه یا رایانه نصب می‌شوند. برخی مترجم‌های برخط نیز در بستر سایت‌های اینترنتی، امکان ترجمه هم‌زمان مت نرا برای افراد فراهم کرده است.

متون ترجمه شده چند دسته اند. ازجمله:

وظایف مترجم

هر مترجم برای ترجمه یک متن از زبان مبدا به مقصد باید اصولی را رعایت کند. برخی از وظایف یک مترجم به این شرح است:

  1. آشنایی با اصول نگارشی، جمله‌بندی و قواعد زبان مبدا و مقصد.
  2. نوشتن متن مقصد به صورت اصولی و مطابق با شیوه نگارشی متن مبدا.
  3. تسلط کافی بر واژه‌شناسی فنی
  4. مشورت با متخصصان حوزه‌ای که متن مورد ترجمه در آن مورد است.

واژه‌شناسی

مترجم. [ م ُ ت َ ج َ ] به معنی ترجمه کننده یا برگرداننده واژه‌ای با ریشه عربی است.

معادل انگلیسی این واژه عبارت است از: traslator, interpreter, dragoman, translator

مترادف‌های این واژه عبارتند از: برگرداننده، ترجمان، دیلماج، گزارنده، مفسر

معادل فارسی مترجم برگرداننده، ترجمان و ترزبان است.

بر اساس لغت‌نامه دهخدا

مترجم. [ م ُ ت َ ج ِ ] ( ع ص ) ترجمه کننده. ( غیاث ) ( آنندراج ). ترجمان. دیلماج. ( یاد داشت به خط مرحوم دهخدا ). مأخوذ ازتازی ، ترجمان و ترجمه کننده و معنی کننده و تاجُران.( ناظم الاطباء). کسی که کلامی را به زبانی دیگر برگرداند چنانکه فرانسه را به پارسی

براساس فرهنگ معین

(مُ تَ جِ ) [ ع . ] (اِفا. ) کسی که مطلبی را از زبانی به زبان دیگر ترجمه کند.

(مُ تَ جَ ) [ ع . ] (اِمف .) از زبان دیگر گردانده ، ترجمه شده .

بر اساس فرهنگ عمید

  • کسی که سخنی را از زبانی به زبان دیگر ترجمه می کند.
  • [مجاز] بازگوکننده، بیان کننده: این شعر مترجم احساسات شاعر است.
  • (اسم، صفت) مطلبی که از زبانی به زبان دیگر ترجمه شده است.