هرشب تنهایی (فیلم)
هر شب تنهایی عنوان فیلمی به نویسندگی کامبوزیا پرتویی و کارگردانی رسول صدرعاملی و تهیهکنندگی سید کمال طباطبایی است که در سال ۱۳۸۶ ساخته شد و در دی ماه سال 1388 به نمایش درآمد.
این فیلم دومین فیلم از سهگانه رسول صدرعاملی است که درمورد حرم امام رضا و زائرین آن ساخته شده. بازیگران اصلی هرشب تنهایی لیلا حاتمی و حامد بهداد هستند.
خلاصه
داستان این فیلم درمورد زنی به نام عطیه است که نویسنده و مجری یک برنامه رادیویی بوده و متوجه بیماری سخت خود میشود. به گفته پزشکان او تنها 4 ماه فرصت زندگی دارد. عطیه حاضر به عمل جراحی نمیشود و همسرش با اصرار او را برای یک روز به مشهد آورده تا علاوه بر زیارت او را برای جراحی راضی کند.
عطیه زنی مدرن است و اعتقاد چندانی به این سفر ندارد. او میخواهد تمام مدت باقی مانده را دور از ترحم و ترس زندگی کند اما همسرش مرگ او را از پیش باور کرده است...
عطیه او افسرده و درگیر مناسبات خود و همسرش است تا اینکه در حرم به دختری برمیخورد که مادرش را گم کرده… این فیلم روایتی ساده از زوجی جوان است که به قصد زیارت به مشهد میروند. در ادامه مشخص میشود زن جوان دچار بیماری سختی است و چند ماهی بیشتر از عمر او باقی نمانده که البته شاید با عمل بتواند زنده بماند. از طرفی زن جوان زیر بار عمل نمیرود. این در حالی است که خانواده و شوهر او قصد دارند با هر ترفندی او را برای عمل آماده کنند.
عوامل
نویسنده | كامبوزيا پرتویی، رسول صدرعاملی بر اساس طرح اولیه اصغر فرهادی |
---|---|
کارگردان | رسول صدرعاملی |
تهیهکننده | سید کمال طباطبایی |
بازیگران | ليلا حاتمی، حامد بهداد، مرجان قرهجه، محسن کریمی، علی بکائیان، هدی رحمانی، اقدس نخعی |
مدير فيلمبرداری | فرجالله حیدری |
تدوین | بهرام دهقانی |
موسیقی | محمدرضا علیقلی |
طراح صحنه و لباس | آتوسا قلمفرسایی |
صدابردار | محمدمختاری |
چهرهپرداز | محمدرضا قومی |
دستیار اول کارگردان | دانش اقباشاوی |
دستیار دوم کارگردان | سهیل بیرقی |
برنامهریز | میلاد صدرعاملی |
گروه کارگردانی | عادل تبریزی |
منشی صحنه | شرفالنساء نیرومند |
مدیر تولید | طاهر امانی |
مدیر فیلمبرداری | فرج حیدری |
دستیار اول فیلمبرداری | فریبرز سیگارودی |
دستیار دوم فیلمبرداری | فراز حیدری |
دستیار تدوین | رضا شیروانی |
نقد و بررسی
نمایش ترس و بیباوری و بی اعتمادی عطیه حتی در راه رفتن و حرکات لیلا حاتمی دیده میشود؛ حرکاتی که برای شکل دادن به شخصیت عطیه در فیلمنامه تعبیه شده هم مثل ساختن طرحی با نمک روی میز یا نقاشی با لوازم آرایش، علاوه بر اینکه نمایش نوعی کلافگی و سردرگمی این شخصیت است، به تکامل آن کمک میکند. دوربین چهره عطیه را با هاله سیاهی دور چشم نشان میدهد و بعد عطیه به جای پوشاندن این سیاهیها با لوازم آرایش، مدادها و کرمها را با بیتفاوتی روی دستش میکشد و همه را با هم قاطی میکند. صدرعاملی نوعی تداعی ظریف از احساس زنی را به نمایش میگذارد که انگار دیگر چیزی برایش مهم نیست.
رابطه عطیه و شوهرش هم در همان سکانس کوتاه شب در هتل با وجود محدودیت در نمایش و گفتوگوها با استادی خاصی تصویر شده؛ رابطهیی عاشقانه که مرد مرگ زن را زودتر باور کرده و زن با هر زبانی میخواهد، مرد بیش از دلسوزی افراطی، او و زن بودن و رابطه قدیم شان را ببیند تا خودش هم بتواند مرگ را فراموش کند.
اما هر شب تنهایی جدا از مضمون، فیلم خوش ساختی است. کل فیلم با دو سکانس ابتدایی و انتهایی از ورود و خروج قطار به شهر مشهد قاب گرفته شده و بدون اوج و فرود چندانی در کنش و واکنشها با تصویرهای حساب شده و تدوین خوبی که دارد، به رغم سادگی داستانش، مخاطب را تا پایان با خود همراه میکند.[۱]
منابع
- ↑ نگاهی به فیلم هرشب تنهایی [برداشته شده در 1 مهر 1402]