ونزوئلا
ونزوئلا (به اسپانیایی: Venezuela) با نام رسمی جمهوری بولیواری ونزوئلا کشور مستقل و فراقارهای در شمال آمریکای جنوبی که از یک سرزمین قارهای و مجموعهای از جزایر در دریای کارائیب تشکیل شده است. مساحت آن حدود ۹۱۶٬۴۴۵ کیلومتر مربع بوده و جمعیت آن در سال ۲۰۲۲ حدود ۲۹ میلیون نفر برآورد شده است. پایتخت و بزرگترین شهر آن کاراکاس است.
| اطلاعات کشور | |
|---|---|
| نام کامل: | جمهوری بولیواری ونزوئلا |
| شعار: | خدا و فدراسیون |
| پایتخت: | کاراکاس |
| زبان(های) رسمی: | زبان اسپانیایی |
| دین(ها): | مسیحیت ۹۱٪، بدون دین ۸٪ |
| حکومت: | جمهوری مشروطه سوسیالیست فدرال |
| مساحت: | ۹۱۶٬۴۴۵ کیلومتر مربع |
| جمعیت: | ۲۸٫۴۴۴٫۰۰۰ |
| شاخص توسعه انسانی: | 0.709 |
| واحد پول: | بولیوار ونزوئلا |
| منطقه زمانی: | یوتیسی 4- |
| پیششماره تلفنی: | 58+ |
| کد ایزو ۳۱۶۶: | VE |
| دامنه سطحبالا: | ve. |
ونزوئلا از شمال به دریای کارائیب و اقیانوس اطلس، از غرب به کلمبیا، از جنوب به برزیل، از شمالشرق به ترینیداد و توباگو و از شرق به گویان محدود میشود. ونزوئلا شامل ۲۳ ایالت، ناحیه پایتختی و قلمروهای فدرال (جزایر برونمرزی) است. این کشور از جمله شهریترین کشورهای آمریکای لاتین محسوب میشود و بیشتر جمعیت آن در نواحی شمالی و در پایتخت زندگی میکنند.
تاریخ
تاریخ باستان
شواهد نشان میدهد که انسانها حدود ۱۵ هزار سال پیش در منطقهای که امروز ونزوئلا نامیده میشود، سکونت داشتهاند. ابزارهای سنگی و آثار شکار در مناطق مختلف یافت شده است. پیش از تسلط اسپانیاییها، جمعیت ونزوئلا حدود یک میلیون نفر برآورد میشد و شامل گروههایی مانند کاریبها، آواکه، کاکتیو، ماریچه و تیموتو-کویکا بود. فرهنگ تیموتو-کویکا پیچیدهترین جامعه پیشاکلمبیایی ونزوئلا بود که دارای روستاهای دائمی، زمینهای کشاورزی آبیاریشده و خانههایی از سنگ و چوب با سقف نی بود. آنها به کشت محصولاتی مانند سیبزمینی و اولکو پرداختند و گفته میشود که آرد ذرت «آرپا» را اختراع کردهاند. پس از تسلط اروپاییها، جمعیت بومی عمدتاً به دلیل بیماریهای وارد شده از اروپا بهطور چشمگیری کاهش یافت.
استعمار
اسپانیا از سال ۱۵۲۲ بهطور رسمی ونزوئلا را مستعمره کرد و نخستین شهر دائم را در کومانا تأسیس نمود. در قرن شانزدهم، خانواده آلمانی ولزر از سوی چارلز پنجم حق استعمار و جستجوی شهر افسانهای ال دورادو را یافتند. این دوران با مرگ بسیاری از استعمارگران به دلیل بیماریهای گرمسیری و درگیری با بومیان همراه بود.
رهبران بومی مانند گوایکایپورو و تاماناکو تلاش کردند در برابر اسپانیاییها مقاومت کنند، اما در نهایت شکست خوردند. بیشتر شهرها و سکونتگاهها در سواحل شمالی شکل گرفتند و در قرن هجدهم اسپانیاییها به درون کشور گسترش یافتند. ونزوئلا به استان نیو آندلس و بعدها به کاپیتانی جنرال خودمختار ونزوئلا وابسته شد.
استقلال ونزوئلا در قرن ۱۹
ونزوئلا در ۵ ژوئیه ۱۸۱۱ تحت رهبری فرانسیسکو د میراندا استقلال خود را اعلام کرد و جنگ استقلال آغاز شد. سیمون بولیوار با کارزارهای خود جمهوری دوم و سوم ونزوئلا را بنیان گذاشت و در نهایت با پیروزی در نبرد کارابوبو (۱۸۲۱) استقلال کشور تثبیت شد. ونزوئلا تا سال ۱۸۳۰ بخشی از کلمبیای بزرگ بود و پس از شورش ژوزه آنتونیو پائز، دوباره مستقل شد. بردهداری در ۱۸۵۴ لغو شد و قرن نوزدهم با ناآرامیهای سیاسی و حکومتهای دیکتاتوری مشخص شد.
در سال ۱۸۹۵ اختلاف با بریتانیا بر سر سرزمین اسکوئسیبو به بحران دیپلماتیک منجر شد و در ۱۸۹۹، بریتانیا بخش عمده سرزمین مورد اختلاف را دریافت کرد. در اوایل قرن بیستم، بحران بدهیها و محاصره دریایی کشورهای اروپایی پیش آمد. در ۱۹۰۸، ژوزه آنتونیو گومز قدرت را به دست گرفت و تا ۱۹۳۵ بر ونزوئلا حکومت کرد.
قرن بیستم
رومولو بتانکور (رئیسجمهور ۱۹۴۵–۱۹۴۸ و ۱۹۵۹–۱۹۶۴) یکی از رهبران مهم دموکراسی در ونزوئلا بود. کشف ذخایر عظیم نفت در دریاچه ماراکایبو طی جنگ جهانی اول، اقتصاد کشور را از وابستگی به کشاورزی به نفت تغییر داد و تا دهه ۱۹۸۰ رونق اقتصادی ایجاد کرد. خوئیمز از این موقعیت بهرهبرداری شخصی کرد، اما دولت را نیز متمرکز و مقتدر ساخت. او تا زمان مرگش در ۱۹۳۵ قدرتمندترین فرد ونزوئلا بود. پس از او، دوران «دموکراسی محدود» تحت لوپز کونترراس و سپس اسایاس مدینا انگاریتا آغاز شد و حزبها قانونی شدند.
در ۱۹۴۵، کودتای نظامی–مدنی مدینا انگاریتا را سرنگون کرد و حزب اقدام دموکراتیک (AD) تحت رهبری بتانکور دوره کوتاه دموکراسی را آغاز کرد. رومولو گایگوس در ۱۹۴۷ بهعنوان نخستین رئیسجمهور منتخب برگزیده شد اما در ۱۹۴۸ توسط یک هیئت نظامی سرنگون شد. دوران حکومت نظامی (۱۹۴۸–۱۹۵۸) تحت مارکوس پرز خیمنز، همراه با سرکوب و کودتای انتخاباتی، ادامه یافت تا او در ۱۹۵۸ مجبور به کنارهگیری شد.
پس از آن، سه حزب عمده (AD، COPEI و URD) «میثاق پونتو فیکسو» را برای تقسیم قدرت امضا کردند. در دوران بتانکور و رائول لئونی، جنبشهای چریکی قابل توجهی شکل گرفت که بسیاری از آنها در زمان ریاستجمهوری رافائل کالدرا پایان یافت. سیاست خارجی بتانکور مبتنی بر شناسایی فقط دولتهای منتخب از طریق رأی مردمی بود.
در انتخابات ۱۹۷۳، ریاستجمهوری کارلوس آندرس پرز با بحران نفتی همراه شد و درآمد کشور بهشدت افزایش یافت. صنایع نفت ملی شدند و هزینههای عمومی افزایش یافت، اما در دهه ۱۹۸۰ سقوط قیمت نفت اقتصاد را به بحران کشاند. این دوران با فساد، فقر و نارضایتی اجتماعی همراه شد و باعث ناآرامیهایی مانند کاراکازو در ۱۹۸۹ شد.
ظهور هوگو چاوز و انقلاب بولیواری (2013-1999)
هوگو چاوز پس از شکست حکومت دوحزبی در انتخابات ۱۹۹۸ رئیسجمهور شد و انقلاب بولیواری را آغاز کرد که با اصلاحات قانون اساسی ۱۹۹۹ همراه بود. این حرکت با هدف دموکراسی مردمی، استقلال اقتصادی و توزیع عادلانه درآمدها بود و حزب سوسیالیست متحد ونزوئلا را پایهگذاری کرد. چاوز چندین بار رئیسجمهور شد و در طول دورانش با کودتا و اعتصابات گسترده روبهرو شد، اما همواره قدرت را حفظ کرد.
دولت نیکلاس مادورو (۲۰۱۳–اکنون)
پس از مرگ چاوز در ۲۰۱۳، نیکلاس مادورو رئیسجمهور شد. دوران حکومت او با بحران اقتصادی شدید، تورم بالا، کمبود کالاهای اساسی و مهاجرت گسترده بیش از ۷ میلیون نفر همراه بود. اعتراضات گسترده از ۲۰۱۴ آغاز شد و دولت با سرکوب، بازداشت مخالفان و اعمال محدودیتها پاسخ داد. انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۸ و ۲۰۲۴ جنجالی بود و بسیاری از کشورها نتایج آن را به رسمیت نشناختند. در پی اعلام نتایج، اعتراضات سراسری در کشور شکل گرفت.
جغرافیا
ونزوئلا در شمال قاره آمریکای جنوبی و بر روی صفحه قارهای آمریکای جنوبی واقع شده است. این کشور با مساحت ۹۱۶٬۴۴۵ کیلومتر مربع، سیوسومین کشور بزرگ جهان به شمار میآید. سرزمین ونزوئلا شکلی مثلثی دارد و دارای خط ساحلی به طول حدود ۲٬۸۰۰ کیلومتر در دریای کارائیب و اقیانوس اطلس شمالی است. از دیدگاه جغرافیایی، ونزوئلا به چهار منطقه اصلی تقسیم میشود: دشتهای ماراکایبو در شمالغرب، رشتهکوههای شمالی که امتداد کوههای آند هستند، دشتهای وسیع و حاصلخیز یانو در مرکز، و بلندیهای گویان در جنوبشرق که آبشار آنجل ـ بلندترین آبشار جهان ـ و کوههای تختمانند موسوم به تپوئیها را در خود جای دادهاند. بلندترین نقطه کشور، قله پیکو بولیوار با ارتفاع ۴٬۹۷۹ متر است. همچنین رود اورینوکو با حوضه آبریز گسترده خود، مهمترین سیستم رودخانهای کشور محسوب میشود.
مرزها و اختلافات ارضی
این کشور از غرب با کلمبیا، از شرق با گویان و از جنوب با برزیل هممرز است و در شمال آن جزایر متعددی چون ترینیداد و توباگو، آروبا و کوراسائو قرار دارند. ونزوئلا درگیر چندین اختلاف ارضی تاریخی است که مهمترین آنها مناقشه با گویان بر سر منطقه اسکیبو و اختلاف با کلمبیا در خلیج ونزوئلا است. اختلاف مرزی با گویان در قرن نوزدهم بالا گرفت و در نهایت به کمیسیونی بینالمللی سپرده شد که در سال ۱۸۹۹ حکمی عمدتاً به زیان ونزوئلا صادر کرد؛ موضوعی که همچنان بر روابط دو کشور سایه افکنده است.
اقلیم
ونزوئلا به طور کامل در منطقه استوایی واقع شده است، اما تنوع ارتفاعات سبب شکلگیری اقلیمهای گوناگون در سراسر کشور شده است. در مناطق پست و گرمسیری، دمای میانگین سالانه میان ۲۶ تا ۲۸ درجه سانتیگراد قرار دارد، حال آنکه در ارتفاعات معتدل، دما بین ۱۲ تا ۲۵ درجه متغیر است و بسیاری از شهرهای مهم کشور از جمله پایتخت، کاراکاس، در این ناحیه قرار گرفتهاند. در ارتفاعات بالاتر از دو هزار متر، آب و هوا سردتر است و در کوهستانهای آند حتی یخچالهای طبیعی نیز دیده میشود. بارش سالانه نیز بسیار متنوع است و از ۴۳۰ میلیمتر در مناطق نیمهخشک شمالغرب تا بیش از هزار میلیمتر در جنگلهای آمازون و دلتا اورینوکو در شرق میرسد. بیشترین دمای ثبتشده در کشور ۴۲ درجه سانتیگراد در شهر ماچیکِس و کمترین دما منفی ۱۱ درجه در ارتفاعات ایالت مریدا بوده است.
تنوع زیستی و حفاظت از محیط زیست
ونزوئلا یکی از کشورهای بسیار غنی از نظر تنوع زیستی است. زیستبومهای این کشور از جنگلهای بارانی آمازون در جنوب و رشتهکوههای آند در غرب تا دشتهای یانو و سواحل کارائیب گستردهاند. بیش از ۲۱ هزار گونه گیاهی در ونزوئلا شناسایی شده است که نزدیک به ۴۰ درصد آنها بومی کشورند. در میان آنها ارکیده «فلور دِ مایو» به عنوان گل ملی و درخت «آراگوانی» به عنوان درخت ملی شناخته میشوند. حیات جانوری ونزوئلا نیز چشمگیر است: بیش از ۱٬۴۰۰ گونه پرنده در کشور زندگی میکنند که پرنده ملی، تورپیال ونزوئلایی، در میان آنهاست. پستاندارانی همچون جگوار، مورچهخوار غولپیکر و کاپیبارا ـ بزرگترین جونده جهان ـ نیز در زیستگاههای طبیعی کشور یافت میشوند. با وجود این، تخریب جنگلها بهویژه به دلیل استخراج نفت و معادن و همچنین جنگلزدایی برای کشاورزی تهدیدی جدی برای این تنوع زیستی به شمار میآید. دولت بخشهایی از کشور را تحت حفاظت قرار داده و امروزه حدود یکچهارم سرزمین ونزوئلا شامل بیش از ۴۰ پارک ملی و مناطق حفاظتشده است که پارک ملی کانایما و پارک ملی مورروکوی از جمله مهمترین آنها هستند.
هیدروگرافی
ونزوئلا از نظر آبهای سطحی به سه حوضه اصلی تقسیم میشود: حوضه اقیانوس اطلس، حوضه دریای کارائیب و حوضه بسته دریاچه والنسیا. مهمترین آنها حوضه رود اورینوکو است که با طولانیترین شبکه رودخانهای کشور و حوزهای نزدیک به یک میلیون کیلومتر مربع، سومین رود بزرگ آمریکای جنوبی به شمار میرود. شاخههایی چون کارونی، آپوره و کاورا به اورینوکو میپیوندند. این رود از طریق شاخه طبیعی کاسیکیاره به رود نگریو و در نهایت به آمازون متصل میشود که پدیدهای کمنظیر در جهان است. در شمال کشور، رودهای کوتاهتری به دریای کارائیب میریزند که مشهورترین آنها رود کاتاتومبو است که به دریاچه ماراکایبو وارد میشود. دریاچه ماراکایبو بزرگترین دریاچه آمریکای جنوبی و یکی از مهمترین مراکز نفتی جهان است. دریاچه والنسیا نیز نمونهای از حوضههای بسته داخلی است که نقشی مهم در محیط زیست محلی دارد.
اقتصاد
ونزوئلا دارای بزرگترین ذخایر شناختهشده نفت جهان است و در قرن بیستم به یکی از صادرکنندگان اصلی نفت تبدیل شد. در گذشته، صادرات کشاورزی مانند قهوه و کاکائو اهمیت داشت، اما نفت به سرعت بر اقتصاد و درآمدهای دولت غلبه کرد. با این حال، سیاستهای نادرست اقتصادی، سوءمدیریت و فساد به فروپاشی اقتصاد کشور منجر شد. ونزوئلا امروز با ابرتورم، کمبود کالاهای اساسی، بیکاری، فقر، بحران بهداشتی، مرگومیر بالای کودکان، سوءتغذیه، جرم و جنایت گسترده و فساد روبهرو است. علاوه بر این، تحریمهای ایالات متحده و توقیف داراییهای ونزوئلا در خارج، خسارتی بالغ بر ۲۴ تا ۳۰ میلیارد دلار به این کشور وارد کرده است.
ونزوئلا روزگاری یکی از ثروتمندترین کشورهای آمریکای جنوبی بود، اما در دهههای اخیر و بهویژه در دوران حکومت نیکولاس مادورو، دچار بحرانی عمیق شد. بنا بر گزارش سازمان ملل در سال ۲۰۲۴، نزدیک به ۸۲ درصد مردم زیر خط فقر و بیش از نیمی از آنان در فقر مطلق زندگی میکنند، بهگونهای که توان خرید ابتداییترین مواد غذایی را ندارند. تولید ناخالص داخلی کشور در کمتر از یک دهه حدود ۸۰ درصد کاهش یافت و میلیونها شهروند به مهاجرت اجباری روی آوردند.
اقتصاد ونزوئلا ترکیبی بازارمحور است، اما بخش نفتی آن جایگاهی مسلط دارد؛ نفت حدود یکسوم تولید ناخالص داخلی، بیش از ۸۰ درصد صادرات و نیمی از درآمدهای دولت را تشکیل میدهد. در کنار نفت، صنایع فولاد، آلومینیوم، سیمان، خودروسازی و تولیدات غذایی نیز نقش دارند، هرچند سهم صنعت در کل اقتصاد طی بحرانها رو به کاهش گذاشته است. کشاورزی حدود سه درصد تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص میدهد و در اشتغال ۱۰ درصدی جمعیت سهم دارد، اما کشور از نظر تولیدات کشاورزی به خودکفایی نرسیده است.
در سالهای ابتدایی سده بیستویکم، افزایش قیمت نفت به دولتهای هوگو چاوز امکان داد برنامههای اجتماعی گستردهای را اجرا کنند که با عنوان «مأموریتهای بولیواری» شناخته میشوند. این برنامهها به بهبود شاخصهای بهداشت و آموزش و کاهش فقر کمک کردند، اما به دلیل سیاستهای هزینهای و عدم پسانداز برای آینده، در دهه ۲۰۱۰ با کاهش قیمت نفت، اقتصاد ونزوئلا وارد بحرانی جدی شد. تورم افسارگسیخته به ابرتورم چندمیلیونی در سال ۲۰۱۸ رسید و کمبود گسترده کالاهای اساسی از جمله مواد غذایی، دارو و حتی محصولات بهداشتی، شرایط را دشوارتر کرد.
گردشگری
با وجود بحران اقتصادی، ونزوئلا از نظر گردشگری یکی از جذابترین کشورهای آمریکای لاتین به شمار میرود. موقعیت جغرافیایی مطلوب، آبوهوای استوایی، تنوع زیستی بینظیر و مناظر طبیعی خیرهکننده از مهمترین مزیتهای آن هستند. جزیره مارگاریتا با زیرساختهای مدرن، سواحل دیدنی و آثار تاریخی از مقاصد اصلی گردشگری است. مجمعالجزایر لوس روکس با آبهای زلال و سواحل مرجانی، و پارک ملی مورروکوی با جزایر کوچک متعدد، از دیگر جاذبههای کارائیب ونزوئلا به شمار میآیند.
پارک ملی کانایما در مرز برزیل و گویان، ششمین پارک ملی بزرگ جهان است که آبشار مشهور آنجل، بلندترین آبشار جهان با ارتفاع بیش از هزار متر، در آن قرار دارد. ایالت مریدا نیز با چشماندازهای کوهستانی، پیستهای اسکی و طولانیترین و مرتفعترین تلهکابین جهان، از قطبهای گردشگری کشور محسوب میشود.
نفت و منابع طبیعی
ونزوئلا با داشتن بزرگترین ذخایر نفتی اثباتشده جهان و هشتمین ذخایر بزرگ گاز طبیعی، بهطور سنتی کشوری نفتمحور بوده است. مهمترین حوزههای نفتی در اطراف و زیر دریاچه ماراکایبو، خلیج ونزوئلا و حوضه رود اورینوکو قرار دارند. علاوه بر نفت متعارف، این کشور دارای ذخایر عظیم نفت سنگین، قیر و ماسههای نفتی است که حجم آنها تقریباً با کل ذخایر متعارف جهان برابری میکند.
صنعت نفت ونزوئلا از اوایل قرن بیستم تحت نفوذ شرکتهای آمریکایی قرار داشت، اما در سال ۱۹۷۶ ملی شد و شرکت دولتی پترولئوس د ونزوئلا (PDVSA) مدیریت آن را بر عهده گرفت. این صنعت نقش کلیدی در اقتصاد و سیاست کشور داشته و ونزوئلا نیز از بنیانگذاران سازمان اوپک به شمار میآید. با این حال، وابستگی شدید به نفت و سوءمدیریت منابع سبب شد اقتصاد کشور در برابر نوسانات بازار جهانی بسیار آسیبپذیر باشد.
کمبودها و بحران معیشت
از اوایل دهه ۲۰۰۰ و با تشدید سیاستهای کنترل قیمتی و ارزی، کمبود کالاهای اساسی به یکی از ویژگیهای زندگی روزمره مردم بدل شد. کمبود اقلامی مانند شیر، گوشت، قهوه، برنج، روغن، آرد، کره، محصولات بهداشتی و دارو باعث شد مردم برای تهیه نیازهای ابتدایی ساعتها در صف بایستند. بحران حتی به کالاهای غیرمنتظرهای چون کاغذ توالت هم کشید و دولت برای مقابله با آن کارخانهها را به تصرف خود درآورد.
از سوی دیگر، کمبود برنامهریزی و نگهداری در بخش انرژی، همراه با خشکسالی، بحران برقرسانی را تشدید کرد و در سال ۲۰۱۶ دولت مجبور شد خاموشیهای گسترده و کاهش روزهای کاری ادارات را اجرا کند. پژوهشهای دانشگاهی نشان دادهاند که در همان سال حدود ۷۵ درصد جمعیت کشور به دلیل کمبود مواد غذایی دچار کاهش وزن شدند.
بحران اقتصادی و اجتماعی باعث شده است تا بیش از ۷.۷ میلیون نفر تا ژوئن ۲۰۲۴ از کشور مهاجرت کنند که به آن بحران پناهجویان ونزوئلا گفته میشود. همچنین از سال ۲۰۱۷، این کشور از سوی مؤسسات مالی بینالمللی در وضعیت عدم توانایی پرداخت بدهیها اعلام شد. وضعیت حقوق بشر در ونزوئلا نیز به شدت وخیم گزارش شده است.
سیاست و حکومت
ونزوئلا از نظر سیاسی به دو بلوک اصلی تقسیم میشود. بلوک نخست، جریان حاکم چپگرا به رهبری حزب سوسیالیست متحد ونزوئلا (PSUV) است که با احزاب متحد خود مانند «میهن برای همه» (PPT) و «حزب کمونیست ونزوئلا» (PCV) همکاری دارد. در مقابل، اپوزیسیون در قالب ائتلاف انتخاباتی میز وحدت دموکراتیک (MUD) گرد آمده است که شامل احزابی چون «دوران نو» (UNT)، «پروژه ونزوئلا»، «عدالت نخست»، «جنبش سوسیالیسم» (MAS) و چند حزب دیگر میشود.
ریاستجمهوری در ونزوئلا از طریق رأی مستقیم و همگانی برگزیده میشود و رئیسجمهور همزمان رئیس کشور و رئیس دولت است. دوره ریاستجمهوری ششساله است و از فوریه ۲۰۰۹ به بعد، محدودیتی برای تعداد دورههای متوالی وجود ندارد. رئیسجمهور اختیار تعیین معاون، انتخاب و ترکیب کابینه و انتصاب مقامات را دارد و میتواند برخی قوانین مصوب مجلس را برای بازنگری بازگرداند؛ هرچند اکثریت ساده در مجلس قادر به رد نظر اوست. رئیسجمهور همچنین میتواند از مجلس ملی درخواست تصویب «قانون اختیارات ویژه» کند تا در حوزههای مشخص با حکم حکومتی قانونگذاری نماید؛ برای این امر کسب دوسوم آرای نمایندگان ضروری است. از سال ۱۹۵۹ تاکنون، شش رئیسجمهور چنین اختیاراتی را دریافت کردهاند.
پارلمان ونزوئلا یک مجلس واحد به نام مجلس ملی است. تعداد کرسیها بر اساس جمعیت هر ایالت تعیین میشود؛ بهطور ثابت هر ایالت و ناحیه پایتخت سه نماینده دارد و سپس جمعیت تقسیم بر ۱.۱ درصد کل جمعیت کشور، نمایندگان بیشتری تعیین میکند. افزون بر این، سه کرسی به نمایندگان بومیان اختصاص یافته است. در دوره ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶، شمار کل نمایندگان ۱۶۵ نفر بود. دوره نمایندگی پنجساله است و سن قانونی برای رأی دادن در ونزوئلا ۱۸ سال تعیین شده است، هرچند رأیگیری اجباری نیست.
نظام حقوقی ونزوئلا بر پایه حقوق قارهای است. عالیترین نهاد قضایی، دیوان عالی عدالت است که قضات آن توسط پارلمان برای یک دوره دوازدهساله انتخاب میشوند. اداره انتخابات بر عهده شورای ملی انتخابات (CNE) است که از پنج عضو اصلی تشکیل شده و توسط مجلس برگزیده میشوند. در سال ۲۰۰۹، رئیس دیوان عالی، لوئیسا استلا مورالس، اعلام کرد که کشور به جای «تفکیک سختگیرانه قوا»، به سمت «هماهنگی شدیدتر» میان قوا حرکت کرده است، هرچند بر استقلال هر یک از آنها تأکید نمود.
از منظر بینالمللی، کیفیت دموکراسی در ونزوئلا روند نزولی داشته است. در سال ۲۰۰۶، واحد اطلاعات اکونومیست ونزوئلا را یک نظام ترکیبی معرفی کرد و آن را سومین رژیم کمدموکراتیک آمریکای لاتین دانست. در سال ۲۰۱۷، شاخص دموکراسی این کشور را به رده رژیم اقتدارگرا تنزل داد و در سال ۲۰۲۴، شاخص «Regimes of the World» ونزوئلا را به دلیل تشدید سیاستهای استبدادی دولت نیکلاس مادورو در خودکامگی انتخاباتی طبقهبندی کرد.
روابط خارجی ونزوئلا
در طول بخش عمدهای از قرن بیستم، ونزوئلا روابط دوستانهای با بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین و غربی حفظ کرد. اما از سال ۲۰۰۲ و پس از کودتای نافرجام ونزوئلا، روابط این کشور با ایالات متحده به شدت تیره شد، بهویژه زمانی که دولت آمریکا ریاستجمهوری موقت پدرو کارمونا را به رسمیت شناخت. در سال ۲۰۱۵، باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا، ونزوئلا را یک تهدید امنیتی ملی اعلام کرد. در مقابل، کاراکاس روابط خود را با کشورهایی در آمریکای لاتین و خاورمیانه که همپیمان ایالات متحده نبودند، گسترش داد.
ونزوئلا در سیاست خارجی خود به دنبال ادغامهای جایگزین منطقهای از طریق طرحهایی مانند «ابتکار بولیواری برای قاره آمریکا» و شبکه تلویزیونی منطقهای تلهسور است. این کشور از معدود کشورهایی است که استقلال آبخازیا و اوستیای جنوبی را به رسمیت شناخته و در بلوکهای تجاری و سیاسی مانند مرکوسور و آلبا فعال است. در سال ۲۰۱۷، ونزوئلا خروج خود از سازمان کشورهای آمریکایی (OAS) را اعلام کرد؛ فرایندی که دو سال به طول میانجامید. همچنین ونزوئلا همچنان بر سر منطقه مورد مناقشه گویانای اسکوئیبا با گویانا اختلاف دارد. با توجه به گذار جهانی به انرژیهای تجدیدپذیر، پیشبینی میشود که نقش ژئوپولیتیک ونزوئلا، به عنوان دارنده بزرگترین ذخایر نفتی جهان، تضعیف شود.
این کشور از اعضای مؤسس سازمان ملل متحد، OAS، اتحادیه ملتهای آمریکای جنوبی (UNASUR)، آلبا، مرکوسور، انجمن یکپارچگی آمریکای لاتین و سازمان کشورهای ایبرو-آمریکایی است.
نیروهای مسلح ونزوئلا
نیروهای مسلح ملی بولیواری (FANB) ساختار نظامی واحد ونزوئلا را تشکیل میدهند. این نیروها بیش از ۳۲۰ هزار نفر پرسنل دارند و طبق قانون اساسی از پنج شاخه تشکیل شدهاند: ارتش، نیروی دریایی، نیروی هوایی، گارد ملی و نیروی شبهنظامی. از سال ۲۰۰۸ نیز حدود ۶۰۰ هزار نفر در قالب شاخهای جدید به نام «ذخیره مسلح» سازماندهی شدند.
فرمانده کل نیروهای مسلح، رئیسجمهور کشور است و وظایف اصلی این نیرو شامل دفاع از حاکمیت ملی و قلمرو، مقابله با قاچاق مواد مخدر، عملیات جستوجو و نجات و کمک در شرایط بلایای طبیعی است. طبق قانون، همه مردان ونزوئلایی موظف به ثبتنام برای خدمت نظامی در سن ۱۸ سالگی هستند.
جرم و جنایت در ونزوئلا
در دهههای اخیر، ونزوئلا یکی از بالاترین نرخهای جرم و جنایت در جهان را تجربه کرده است. آمارها نشان میدهد که در این کشور تقریباً هر ۲۱ دقیقه یک قتل رخ میدهد. نرخ قتل در سال ۲۰۱۳ حدود ۷۹ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر بود و در سال ۲۰۱۵ به ۹۰ نفر رسید. پایتخت، کاراکاس، با نرخ ۱۲۲ قتل در هر ۱۰۰ هزار نفر، یکی از خطرناکترین شهرهای بزرگ جهان محسوب میشود.
از سال ۲۰۰۸، نظرسنجیها نشان داد که امنیت و جرم و جنایت، اصلیترین نگرانی شهروندان بوده است. طرحهایی مانند «عملیات آزادی مردم» برای مقابله با باندهای جنایتکار اجرا شد، اما کمتر از ۲ درصد جرایم گزارششده به پیگرد قضایی منجر گردید. برخی گزارشها نیز حاکی از انتقال بخشی از تسلیحات خریداریشده دولت به گروههای شبهنظامی و باندهای تبهکار است.
ونزوئلا برای گردشگران و سرمایهگذاران خارجی نیز به شدت خطرناک است. دولتهای ایالات متحده، کانادا و بریتانیا هشدار دادهاند که شهروندانشان در این کشور با سرقت، آدمربایی و حتی قتل مواجه میشوند و حتی دیپلماتها موظفاند تنها با خودروهای زرهی تردد کنند. در کنار این مسائل، سیستم زندانهای ونزوئلا نیز با ازدحام شدید روبهرو است؛ حدود ۵۰ هزار زندانی در حالی نگهداری میشوند که ظرفیت زندانها تنها برای ۱۴ هزار نفر طراحی شده است.
حقوق بشر در ونزوئلا
سازمانهای بینالمللی مانند دیدبان حقوق بشر و عفو بینالملل بارها وضعیت حقوق بشر در ونزوئلا را محکوم کردهاند. این گزارشها نشان میدهد که در دورههای هوگو چاوز و نیکلاس مادورو، قدرت بیش از پیش در دست قوه مجریه متمرکز شده، بسیاری از حقوق اساسی شهروندان نقض گردیده و مخالفان سیاسی و رسانههای مستقل تحت فشار قرار گرفتهاند. شرایط نامطلوب زندانها، سرکوب فعالان حقوق بشر و محدودیت آزادی رسانهها از دیگر مشکلات جدی این حوزه است.
فساد اداری و مالی
فساد در ونزوئلا سابقهای طولانی دارد و با کشف نفت ابعاد گستردهتری پیدا کرد. توصیف مشهور «نفت، مدفوع شیطان است» که توسط وزیر نفت وقت ونزوئلا و بنیانگذار اوپک، خوان پابلو پرز آلفونسو بیان شد، بازتابدهنده این نگاه انتقادی به اثرات نفت بر اقتصاد و سیاست ونزوئلاست.
شاخص ادراک فساد، ونزوئلا را به طور مداوم در رده یکی از فاسدترین کشورهای جهان قرار داده است. در سال ۲۰۱۰، این کشور در جایگاه ۱۶۴ از میان ۱۷۸ کشور قرار گرفت و در سال ۲۰۱۶ رتبهاش به ۱۶۶ رسید. پروژه عدالت جهانی نیز ونزوئلا را در سال ۲۰۱۴ پایینترین کشور از نظر حاکمیت قانون معرفی کرد.
فساد گسترده در نهادهای حکومتی و نظامی موجب شده ونزوئلا به یکی از مسیرهای اصلی قاچاق مواد مخدر از کلمبیا به آمریکا و اروپا تبدیل شود. بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۸، مقامات این کشور پنجمین میزان بیشترین کشفیات کوکائین در جهان را گزارش کردند، اما همزمان بسیاری از مسئولان ارشد دولت و ارتش به دست داشتن در قاچاق متهم شدهاند.