درخواست اصلاح

ابراهیم گلستان: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ویکیدا
(ایجاد مقاله)
 
جز (Raha صفحهٔ سید ابراهیم تقوی شیرازی را به ابراهیم گلستان منتقل کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱۶ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۵۹

سیدابراهیم تقوی شیرازی مشهور به ابراهیم گلستان نویسنده، مترجم، کارگردان، منتقد، عکاس و روزنامه‌نگار ایرانی معاصر است که در زمره پیشگامان موج نو در سینما قرار دارد. سید ابراهیم در تاریخ ۲۶ مهر ۱۳۰۱ در شیراز متولد شد. پدرش روزنامه‌نگار بود و او از همان ابتدای کودکی با این فضا آشنا شد. وی تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در شیراز گذراند و زبان فرانسه و عربی را نیز فرا گرفت.

ابراهیم گلستان در منزل شخصی‌اش
ابراهیم گلستان در منزل شخصی‌اش
اطلاعات شخصی
نام(های): سید ابراهیم تقوی شیرازی
لقب(ها): ابراهیم گلستان
تاریخ تولد: ۲۶ مهر ۱۳۰۱
محل تولد: شیراز
پیشه: نویسنده، مترجم، فیلم‌ساز، عکاس، کارگردان، روزنامه‌نگار و...
همسر(ها): فخری گلستان
فرزندان: لیلی و کاوه

ابراهیم گلستان در 19 سالگی به تهران رفت و در رشته حقوق وارد دانشگاه تهران شد. ابراهیم یک سال بعد با دختر عمویش فخری گلستان ازدواج کرد. همسرش سفالگر، مترجم و فعال حقوق کودکان بود و اشتراکات فکری زیادی با گلستان داشت.

گلستان با بسیاری از بزرگان ادبیات ایران چون احمد شاملو، اخوان، نیما، فروغ فرخزاد، صادق هدایت و ... هم دوره و با بسیاری‌ از آن‌ها دوست بود.

زندگی و کار

ابراهیم در سال 1323 و هم زمان با تولد اولین فرزندش لیلی، به حزب توده پیوست و تحصیل در دانشگاه را رها کرد. او سپس به عنوان عکاس و نویسنده برای نشریاتی چون «رهبر» و «مردم» کار می‌کرد. انتشار مقاله او با عنوان «در فارس چه می‌گذرد؟» موجب شهرت او شد تا جایی که این مقاله به زبان روسی نیز ترجمه و در روزنامه «ترود» شوروی چاپ شد.

گلستان همچنان درخدمت حزب توده بود و منزل خود را تبدیل به یکی از پناهگاه‌های افسران فراری حزب توده کرده بود. او به مدت 6 ماه اداره کمیته حزب توده در مازندران را به عهده داشت و پس از آن به تهران بازگشت و اداره روزنامه رهبر را به عهده گرفت اما طولی نکشید که این روزنامه توقیف شد و گلستان در ماهنامه مردم مشغول به کار شد.

در سال 1326 ابراهیم گلستان با حزب توده و به خصوص خلیل ملکی به اختلاف خود و از این تشکیلات بیرون آمد. در همین ایام بود که بالاخره موفق شد داستان «به‌دزدی رفته‌ها» را در ماهنامه مردم به چاپ برساند.

کتاب دیگر ابراهیم گلستان با عنوان آذر، ماه آخر پاییز در سال 1327 منتشر شد. او همچنین به ترجمه برخی آثار معروف ادبیات در جهان مشغول بود و در سال 1328 کتاب «زندگی خوش کوتاه فرنسیس مکومبر» اثر ارنست همینگوی را ترجمه و منتشر کرد.

ابراهیم گلستان در 28 سالگی برای بار دوم پدر شد و تولد فرزندش کاوه را در آبادان جشن گرفت.

او یکی از عکاسان حاضر در دادگاه محاکمه محمد مصدق بعد از کودتای 28 مرداد بود. در این ایام او اداره امور دایره تهیه عکس و خبر کنسرسیوم نفت را برعهده داشت و کمی بعد با استفاده از فیلم‌های خبری که با دوربین شخصی خود گرفته بود، فیلم مستند کوتاه «از قطره تا دریا» را ساخت.

در سال 1334 و پس از انتشار کتاب شکار سایه، ابراهیم گلستان با مهدی اخوان ثالث آشنا شد. این آشنایی رفاقت و همکاری طولانی مدتی را برای این دو در استودیوی سینمایی گلستان رقم زد. ابراهیم گلستان در این استودیو مجموعه مستندی با نام چشم‌انداز‌ها برای شرکت ملی نفت ایران ساخت. این مجموعه شامل مستندهایی از جمله «یک آتش» (۱۳۴۰)، «موج و مرجان و خارا»، «آب و گرما» و سه فیلم دیگر می‌شد. گلستان در ساخت این مجموعه از همکاری افرادی چون بکستر، آلن پندری، فروغ فرخزاد و شاهرخ گلستان بهره برد.

همکاری و دوستی ابراهیم گلستان با فروغ فرخزاد در فیلم یک آتش نیز ادامه داشت. فروغ تدوین این فیلم را به عهده داشت اما برخی معتقد بودند که بین این دو رابطه عاشقانه‌ای شکل گرفته است. فیلم یک آتش ساخته ابراهیم گلستان موفق به کسب جایزه مرکور طلایی از جشنواره ونیز ایتالیا و جایزه شیر سن‌مارکو شد.

ابراهیم گلستان فیلم‌های دیگری نیز ساخت و به جوایز متعددی دست پیدا کرد. او همچنین نویسندگی و ترجمه را رها نکرد و در سال 1346 پنج داستان از پنج نویسنده بزرگ را ترجمه و در مجموعه «کشتی‌شکسته‌ها» به چاپ رساند. پس از انتشار این کتاب ابراهیم گلستان برای مدتی به انگلستان مهاجرت کرد و در سال 1350 به ایران بازگشت و به فیلم سازی و نویسندگی و ترجمه ادامه داد.

گلستان از نخستین نویسندگان معاصر ایران بود که برای زبان داستان اهمیت ویژه‌ای قائل شد و کوشید نثری آهنگین را در قالب داستانی مدرن به کار گیرد. از این جهت نقش او در سیر پیشرفت داستان معاصر فارسی قابل توجه است. گلستان در ادبیات معاصر ایران به عنوان نویسنده‌ای پایبند به سبک شهرت دارد.

چهار سال بعد او برای بار دوم به انگلستان رفت و در ایالت ساسکس ساکن شد. در آنجا «دون ژوان در جهنم» اثر جورج برنارد شاو را ترجمه کرد و در سال 1356 تصمیم گرفت که برای همیشه در انگلستان اقامت داشته باشد.

ابراهیم گلستان پیوسته در حال تولید آثار مختلف بوده و فیلم‌ساز و نویسنده‌ای پرکار به حساب می‌آید. در سال۲۰۰۷، برنامه بزرگداشت و مرور آثار ابراهیم گلستان در دانشگاه شیکاگو آمریکا برگزار شد. طی این مراسم، «جاناتان رزنبام»، منتقد سرشناس آمریکایی، که قبلا فیلمی از گلستان ندیده‌بود و با آثار او آشنایی نداشت، «خشت و آینه» و تعدادی دیگر از فیلم‌های گلستان را روی پرده دید و در مقاله‌ای ضمن توجه به ارزش‌های سینمای گلستان، بر این غفلت غرب از تاریخ سینمای ایران و پیشگامان واقعی آن تاکید نمود.

ابراهیم گلستان هم اکنون 101 سالگی خود را در انگلیس می‌گذراند.

آثار

آثار ابراهیم گلستان در جدول زیر طبقه بندی شده‌اند

آثار ابراهیم گلستان
کتاب مقالات فیلم و مستند ترجمه
آذر، ماه آخر پاییز در فارس چه می‌گذرد از قطره تا دریا مارکس و خلاصه‌ای از مارکسیسم
شکار سایه اتم و سیاست اتمی چشم‌اندازها خصوصیت بین‌المللی انقلاب اکتبر
جوی و دیوار و تشنه احزاب سیاسی فرانسه در برابر قانون اساسی خراب‌آباد [ما آدمیم] زندگی خوش کوتاه فرنسیس مکومبر
مد و مه ارنست همینگوی نویسنده بزرگ آمریکائی دریا هکلبری فین
اسرار گنج دره جنی شعر خواستگاری کشتی‌شکسته‌ها
خروس قیصر، سرمشق کاملی از مسعود کیمیائی برای مسعود کیمیائی خانه سیاه است مرگ
گفته‌ها حرف هایی برای دانشجویان دانشگاه شیراز تپه‌های مارلیک از نامه‌های فلوبر
از روزگار رفته حکایت نیما خرمن و بذر مرغانی که می‌دانم
در گذار روزگار هوشنگ پزشک نیا گنجینه‌های گوهر مرگ دورادور
نامه به سیمین روایتی عتیق از کتاب پیدایش خشت و آینه دون ژوان در جهنم
برخوردها در زمانه برخورد زن باکره خانه خدا
مختار در روزگار سیر سقوط یک امکان اسرار گنج دره جنی
از راه و رفته و رفتار
سی سال و بیشتر با مهدی اخوان
بیست و هشت پنج سی و دو
به یاد اپریم
حرمت نگه نداشتن
سیروس آتابای
پایان این نماد نیکی کم همتا
درباره کتاب نوشتن با دوربین
همایون ـ تک
حزنی غرنده در زبانی پاک
دیداری از گوشه‌های رشد در روزگار دگرگونی
رشد یک نوسال طی تقدیر یک محیط
گفت و گو با خویشتن
تاریخ را از پیش نمی‌نویسند
طفلک طبری
رفتنش از یک جمع، کند و برید و شکست
پرتی تفاوت دارد با پستی
همایون صنعتی و حزب توده و فرانکلین و شاه و گل سرخ
من اهل تعزیه نیستم
حرف ملکی کار خود را کرد
چهارصد سال شکسپیر