دروز
دروز یا دروزیها گروهی مذهبی-قومی در خاورمیانه هستند که بیشتر در کشورهای لبنان، سوریه، فلسطین اشغالی و اردن زندگی میکنند. آیین دروز از اسماعیلیه (شاخهای از شیعه) سرچشمه گرفته ولی تحت تأثیر اندیشهها و فلسفههایی نظیر مسیحیت، گنوسیسم، نوافلاطونیسم، مزدیسنا، مانویت و فیثاغورثیگری قرار گرفته است. زبان و فرهنگ اصلی دروزیها عربی است. آنها دارای دین مستقلی هستند و جزو مسلمان محسوب نمیشوند. دروزیها خود را موحدون یا یکتاپرستان مینامند.
تاریخچه
آیین دروزی در اوایل قرن پنجم قمری (یازدهم میلادی) و در دوران خلافت فاطمیان مصر پدید آمد. این آیین از دل اسماعیلیه، یکی از شاخههای شیعه، منشأ گرفت. در سال ۱۰۱۷ میلادی (۴۰۸ هجری قمری)، به دستور خلیفه فاطمی حاکم بأمرالله، دعوت به دین جدید آغاز شد. این نهضت توسط حمزه بن علی بن احمد، که بعدها بهعنوان بنیانگذار اصلی آیین دروزی شناخته شد، هدایت میشد. این دعوت بر پایه مفاهیم عرفانی، عقلگرایی، یکتاپرستی، و تجلی الهی استوار بود. از سال 435 قمری، تبلیغ دین دروزی توسط بهاءالدین المقتنی متوقف و جامعه دروزی بهتدریج بسته شد؛ یعنی از آن پس دیگر کسی نمیتوانست وارد این دین شود.
پس از محدود شدن دعوت، دروزیها برای در امان ماندن از فشارهای مذهبی و سیاسی، به مناطق کوهستانی شام کوچ کردند. آنها عمدتاً در جبلالدروز (جنوب سوریه)، کوههای شوف (لبنان) و شمال فلسطین مستقر شدند. موقعیت جغرافیایی آنها – عمدتاً مناطق کوهستانی و دورافتاده – به آنها اجازه داد تا جامعهای بسته، خودمختار و پایدار ایجاد کنند.
در طول دوره عثمانی، دروزیها بارها در برابر حکومت مرکزی شورش کردند و گاه نقش امیرنشینهای نیمهمستقل را بازی کردند. آنها درگیریهایی با مارونیها، ترکها، و گاه با خود مسلمانان سنی داشتند. در سدههای ۱۶ تا ۱۹ میلادی، شخصیتهایی مانند فخرالدین دوم توانستند قدرت منطقهای گستردهای برای دروزیها در لبنان به دست آورند و روابطی حتی با قدرتهای اروپایی (مانند توسکانی و فرانسه) برقرار کنند.
در اوایل قرن بیستم، در پی فروپاشی امپراتوری عثمانی و تقسیم منطقه میان فرانسه و بریتانیا، دروزیها نقش مهمی در مقاومت محلی ایفا کردند. برجستهترین رویداد این دوره، انقلاب بزرگ سوریه (۱۹۲۵–۱۹۲۷) به رهبری سلطان الاطرش بود که از منطقه جبلالدروز آغاز شد و تبدیل به قیامی گسترده علیه استعمار فرانسه در سوریه و لبنان گشت. هرچند انقلاب شکست خورد، اما جایگاه ملیگرایانه دروزیها را در تاریخ سوریه تثبیت کرد.
باورهای اصلی دروزیها
خدا
دروزیها به خدای یگانه و بیهمتا باور دارند. آنها میگویند خدا آنقدر بزرگ است که با عقل انسان قابل درک نیست. اما گاهی ویژگیها یا نور او در افراد خاصی در تاریخ نمایان شده است. برای نمونه، «الحاکم بأمرالله» (یکی از خلفای فاطمی مصر) را یکی از این تجلیهای الهی میدانند.
تناسخ
یکی از باورهای مهم دروزیها این است که روح انسان بعد از مرگ در بدن انسان دیگری دوباره زنده میشود. یعنی کسی که میمیرد، روحش در بدن دروزی دیگری که بهتازگی به دنیا آمده، قرار میگیرد. آنها میگویند این چرخه ادامه دارد تا وقتی که روح به پاکی و دانایی کامل برسد.
باطنگرایی
آیین دروزی بیشتر به معنیهای پنهان و رمزی متون دینی توجه دارد، نه فقط معنی ظاهری آنها. آنها باور دارند بعضی معانی دینی فقط برای افراد خاصی قابل فهم است و نباید برای همه بازگو شود.
ساختار اجتماعی
دروزیها جامعهشان را به دو دسته تقسیم میکنند:
- عُقال: افراد روحانی که آموزشهای دینی را میدانند و مسئول راهنمایی دیگران هستند.
- جهّال: بقیه مردم که کارهای روزمره را انجام میدهند و به همه رازهای دین دسترسی ندارند.
فقط دروزیهایی که پیمان خاصی میبندند، میتوانند وارد دسته عُقال شوند. ورود یا خروج از دین دروزی مجاز نیست.
عبادت و آداب
دروزیها در جاهایی به نام «خلوة» گرد هم میآیند و بیشتر در شبهای پنجشنبه به عبادت و خواندن متون دینی میپردازند. عبادتهای آنها بیشتر به صورت گروهی و بدون مراسم ظاهری است. آنها جشنهای مذهبی زیادی ندارند و دینشان بیشتر روی اخلاق و رفتار تمرکز دارد تا مناسک بیرونی.
پراکندگی دروزیها
امروزه دروزیها حدود ۸۰۰ هزار تا یک میلیون نفر هستند. بیشتر آنها در مناطق کوهستانی لبنان، جنوب سوریه (بهویژه در منطقهای به نام «جبلالدروز»)، شمال فلسطین اشغالی و بخشی از اردن زندگی میکنند. در لبنان و سوریه، برخی از آنها نقشهای مهمی در سیاست داشتهاند.