سلسله افشاریان
افشاریان یا سلسله افشاریه یا سلسله افشار (۱۱۱۴–۱۱۷۴ خورشیدی) سلسلهای ترکتبار ایرانی بود که پادشاهان این سلسله از سال ۱۱۱۴ تا ۱۱۲۹ خورشیدی به مدت 15 سال، بر ایران حکومت کردند. این سلسله در سال ۱۱۱۴ خورشیدی برابر با سال ۱۷۳۶ میلادی توسط نادرشاه افشار و با کشتن دومین شاه هوتکی، اشرف افغان و سپس خلع شاه تهماسب صفوی از سلطنت، بنیان نهاده شد.
در طی حکومت نادرشاه، ایران به پهناورترین قلمرویش از زمان سقوط سلسله ساسانی رسید. نادرشاه با شکست حکومتهای محلی و یکپارچه کردن سرزمینهای بسیاری بر قلمرو وسیعی که شامل بخشی یا تمام ایران، ارمنستان، گرجستان، جمهوری آذربایجان، افغانستان، تاجیکستان، بحرین، ترکمنستان، ازبکستان، پاکستان، عراق، کویت، ترکیه، امارات متحده عربی و عمان تسلط داشت.
پس از مرگ نادرشاه، امپراتوری وی به سرعت از هم فروپاشید و سپس میان سلسله زندیه، درانیها و خانات قفقاز تقسیم شد، اما پس از نادرشاه بخشهایی از خراسان تحت حکومت بازماندگان نادرشاه باقی ماند.
در نهایت، در سال ۱۱۷۴ خورشیدی، آقامحمدخان قاجار با فتح خراسان و از بین بردن یکی از بازماندگان نادر، به نام شاهرخشاه افشار، مجدداً ایران را یکپارچه کرد و سلسله قاجار را بر ایران مسلط ساخت.
نام سلسله افشار برگرفته از نام ایل افشار، یکی از قبایل ترکمان در شمال شرقی ایران، است. شاه عباس یکم صفوی در زمان حکومت خود ایل افشار را برای دفاع از مرزها در برابر ازبکها، از آذربایجان به مناطق شمال شرقی ایران کوچانده بود.
پیش از سلسله
نادرشاه افشار در سال ۱۰۶۶ خورشیدی در ایل افشار (یکی از قبایل ترکمان) در شمال خراسان در منطقه درگز به دنیا آمد. ایل افشار به دو دسته بزرگ قاسملو و قرخلو تقسیم میشود، نادر شاه افشار از دسته قرخلو بود.
ایل قرخلو را شاه اسماعیل یکم از آذربایجان به خراسان فرستاد تا به وسیله آنان در برابر ازبکها و ترکمانهای مهاجم سدی محکم ایجاد کند. او این ایل را در منطقه شمال خراسان، در نواحی ابیورد و درگز و باخرز تا حدود مرو جای داد. تعداد بسیاری از این ایلها در زمان شاه عباس یکم در ایل شاهسون ادغام گشتند.
نادرشاه افشار از سال 1105 خورشیدی، بهعنوان تهماسب قلیخان، به اقداماتش مشروعیت داده شد و در دوره پاکسازی ایران از دشمنان حکومت صفوی، از جانبِ اکثریت ایرانیان حمایت میشد. او تلاش بسیاری در جهت ایجاد مانع اختلال خلع تهماسب در مقولهٔ مشروعیت کرده بود. همچنین او کوشید تا نشان دهد که نسبت به این مشروعیت بیاحترامی نمیکند. عزل تهماسب بهخاطر اثبات این موضوع بود که حفظ مشروعیت، بهای بسیار سنگینی دارد.
عباس سوم بهعنوان نماد مشروعیت، چندان ارزشمند نبود و توانایی ایستادگی در برابر نادر را نداشت.
بنیانگذاری
نادر در حکومت درگز
نادرشاه افشار که بنیانگذار سلسله افشاریه است در روز ۱۶ مرداد ۱۰۶۷ خورشیدی (برابر با ۲۸ محرم سال ۱۱۰۰ ه.ق) در دستگرد درگز به دنیا آمد. او در سن ده سالگی سوارکاری قابل بود و میتوانست به هنگام اسب سواری به تیراندازی، زوبینافکنی و شکار بپردازد. هنوز ۱۸ سالگی را تمام نکرده بود نرسیده بود که همراه با مادرش در یکی از یورشهای ازبکهای خوارزم به اسارت آنها درآمد.
او پس از مدت زمان کوتاهی از اسارت گریخت و به خراسان برگشت و به عنوان تفنگچی، در خدمت «باباعلی بیگ» حاکم ابیورد درآمد. او پس از مدتی به سمت ایشیک آقاسی باشی در دربار کوچک باباعلی ترقی کرد.
از مهمترین دلاوریهای نادر در نزد باباعلی در جنگ با ترکمانان یموت به سرکردگی شخصی به نام «محمدعلی روباه» بود که سرانجام ترکمانان شکست خوردند و ۱٬۵۰۰ نفر از افراد محمدعلی روباه اسیر میشوند. باباعلی پس از این نبرد به جهت تحکیم روابط خود با نادر با مادر بیوه او ازدواج کرد و نادر نیز دختر باباعلی را به همسری برگزید. نتیجه نخستین ازدواج نادر با دختر باباعلی، رضاقلی میرزا بود؛ همسر نادر پس از پنج سال درگذشت. پس از درگذشت او نادر با خواهر او ازدواج کرد و از این ازدواج صاحب دو فرزند به نامهای مرتضیقلی میرزا و امامقلی میرزا شد. نتیجه این نزدیکیها تسلط نادر بر دژ کلات در خراسان در سال (1100 خورشیدی) بود.
در این هنگام بود که افغانهای غلزایی به رهبری میرویس خان افغان در قندهار شورش کردند. هم زمان با این، افغانهای ابدالی که دشمنی دیرینهای با غلزاییها داشتند نیز شورش کردند و شهر هرات را تصرف کردند.
باباعلی در جنگ با ابدالیها در سال 1095 خورشیدی کشته شد. پس از باباعلی، فرزند او، قربانعلی به قدرت رسید اما به دلیل بیماری قدرت را به نادر، شوهر خواهرش واگذار کرد.
نادر نیز در زمان قربانعلی به رویارویی با ترکمانان رفت و یکه، همه آنها را قلع و قمع کرد. پس از بازگشت نادر به درگز، برادر همسرش، قربانعلی از بیماری درگذشت. جسد قربانعلی را به جهت تدفین به مشهد بردند. در این هنگام از اصفهان «صفیقلی خان زیاد اوغلو» به عنوان فرمانده و حسنعلی خان به عنوان حاکم به سوی درگز به راه افتادند. حمله شیر قاضی خان، حاکم خیوه، که نقشه سرکوبی ابدالیها را به هم ریخته بود، ابتدا توسط صفیقلی خان و نادر دفع شد؛ اما ابدالیها که سرسخت و رعبانگیزتر از ازبکها بودند، قزلباشها را در کافرقلعه شکست دادند.