ورزش
ورزش (در انگلیسی Sport) به انواع فعالیت فیزیکی و بدنی گفته میشود. ورزش میتواند به صورت منظم و مداوم یا به صورت موردی و گاه گاه انجام شود. به افرادی که فعل ورزش را انجام میدهند، ورزشکار میگویند. هرگونه فعالیت فیزیکی تفریحی یا رقابتی، با وسیل ورزشی یا بدون آن، که مستلزم میزانی از فعالیت جسمانی و مهارت باشد ورزش نام میگیرد.
ورزش معمولا با هدف تناسب اندام وتقویت عضلات و چابکی و... انجام میشود. اما در مراتب بعدی جنبه سرگرمی، تفریح، درآمدزایی و... نیز پیدا میکند.
ورزش در سطح حرفهای برای رقابت و رویارویی گروههای مختلف در سطح ملی یا بین المللی انجام میشود.
در جنبه رقابتی ورزش، قوانین و مقررات ویژهای وضع میشود و رقابتها (مسابقات ورزشی) بر مبنای این قوانین انجام میشوند.
ورزش در ابتدا به منظور سرگرمی و تفریح و راهی برای ورزیده شدن بود. اما امروزه میتوان از ورزش به عنوان یک تجارت نیز نام برد. رقابتهای مختلف ورزشی در سطوح گوناگون، بستری برای تجارت و درآمدزایی به روشهای مختلف است. امروزه برخی از ورزشکاران مطرح در دنیا، از ثروتمندترین افراد هستند.
واژه شناسی
بر اساس لغتنامه دهخدا
ورزش . [ وَ زِ ] (اِمص ، اِ) ورزیدن . (برهان ) (آنندراج ). رجوع به ورزیدن شود. || اجرای مرتب تمرینهای بدنی به منظور تکمیل قوای جسمی و روحی . (فرهنگ فارسی معین ). || کسب . (منتهی الارب ). اکتساب . (یادداشت مؤلف ). به دست کردن . به دست آوردن . حاصل کردن . تحصیل . اندوختن . گرد آوردن . عمل کردن . کار کردن .
معنی ورزش در فرهنگ فارسی عمید
۱. کار پیاپی.
۲. پیاپی کردن کاری برای تمرین و عادت.
۳. حرکت دادن پیاپی اعضای بدن برای تقویت اعصاب و عضلات؛ هرگونه عمل و حرکتی که برای تقویت اعضا و به منظور حفظ تندرستی بهتنهایی یا دستهجمعی انجام داده میشود.
مترادفها
۱. بازی، نرمش
۳. اسبسواری، بسکتبال، پرش، پیادهروی، دو، شنا، فوتبال، کشتی، والیبال، هندبال
فعل
بن گذشته: ورزش کرد
بن حال: ورزش کن
انواع ورزش
در دسته بندی عمده، ورزش به دودسته انفرادی و گروهی (تیمی) تقسیم میشود و در ذیل این دسته بندی، رشتههای ورزشی مختلف قرار میگیرند.
ورزشها همچنین بر اساس ابزار مورد استفاده یا سبک دسته بندی میشوند. به عنوان مثال
ورزشهای توپی یا غیر توپی
و...