درخواست اصلاح

پروین دولت آبادی

از دانشنامه ویکیدا

پروین دولت‌آبادی شاعر زن ایرانی است که در تاریخ ۲۱ بهمن ۱۳۰۳ در محله احمدآباد اصفهان به دنیا آمد. او در خانواده‌ای فرهنگی به دنیا آمد و در مدرسه ناموس که مدتها با مدیریت مادرش اداره می‌شد تحصیل کرد.

پروین دولت آبادی
پروین دولت آبادی
اطلاعات شخصی
نام(های): پروین دولت آبادی
تاریخ تولد: ۲۷ مهر ۱۳۰۳
محل تولد: دولت آباد- اصفهان
تاریخ فوت: ۲۷ فروردین ۱۳۸۷
محل دفن: تهران، بهشت زهرا، قطعه هنرمندان
پیشه: شاعر، ویراستار
نام پدر: حسام‌الدین
نام مادر: فخر گیتی
همسر(ها): اسماعیل صارمی

او سپس دوره دبیرستان را در مدرسه نور و صداقت گذراند و در این مدرسه زبان انگلیسی را فرا گرفت و پس از آن به مدرسه آمریکایی نوربخش رفت.

او در رشته نقاشی و مجسمه‌سازی دانشکده هنرهای زیبا پذیرفته شد اما به صورت اتفاقی و پس از بازدید از یک پرورشگاه، تصمیم گرفت به کار سرپرستی و تربیت کودکان مشغول شود.

او در سال 1339 شرکت انتشاراتی سخن را بنیان نهاد. در این راه او با پرویز ناتل خانلری، زهرا خانلری و همسرش اسماعیل صارمی همکاری می‌کرد. اولین فعالیت این انتشارات، نشریه پیک بود که اشعار آن توسط پروین دولت آبادی سروده می‌شد.

وی به همراه محمود کیانوش تلاش کرد سروده‌های سرگرم کننده و لذت بخش را جایگزین شعرهای پندآموز متداول آن دوران کند. او در آثارش با پدیده‌هایی چون آب، خورشید و باران شعر سروده است. او در این اشعار از امید و زندگی در صلح سخن می‌گوید. اشعار او در بسیاری از کتاب‌های درسی آمده است.

از دیگر فعالیت های او در زمینه ی ادبیات کودکان ایران، گردآوری گنجینه ادبیات کودکان با همکاری لیلی ایمن آهی و بنیان گذاری انتشارات تخصصی ادبیات کودک به همراه پرویز ناتل خانلری را می‌توان نام برد.

او همچنین از ویراستاران بخش کتاب‌های کودکان انتشارات فرانکلین بود.

پروین دولت آبادی در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۳۸۷ در اثر سکته قلبی در تهران از دنیا رفت. پیکر او در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

آثار

ازجمله آثار پروین دولت آبادی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

کتاب «شعر گل بادام» او جایزه شعر برتر شورای کتاب کودک در سال ۱۳۶۶ را از به خود اختصاص داد.‌

«ش‍ه‍ر س‍ن‍گ‍ی»، «ش‍ع‍ر ن‍و» و«آت‍ش‌ و آب» نیز ازجمله آثار او برای بزرگسالان هستند.

نمونه شعر

بهار آمد، گل آمد

نسرین و سنبل آمد

گل‌های سرخ و زیبا

در باغ خانه‌ی ما

چشم‌ها را باز کردند

با خنده ناز کردند

بنفشه دسته دسته

کنار جو نشسته

در روز آفتابی

در آسمان آبی

پرنده‌ی خوش آوراز

پر زد و کرد پرواز

بهار آمد، گل آمد

نسرین و سنبل آمد