زندگی
زندگی، زیست یا حیات جنبهای از هستی است که فرآیندها، اعمال و واکنشها شامل تولید مثل و متابولیسم را در برمیگیرد. تفاوت مهم بین زندگی و مرگ این است که زندگی برای رشد فیزیکی و آگاهانه خود باید انرژی مصرف کند.
زندگی چیزی است که رشد میکند و در نهایت میمیرد، بدین معنی که تولید مثل و آگاهی آن متوقف میشود. به عنوان مثال آیا میتوانیم بگوییم ویروسها، شناخته شده هستند؟ بله؛ تا آنجا که به محرکها واکنش نشان میدهند؛ اما اساساً زنده هستند، زیرا تکثیر و رشد میکنند. کامپیوترها زنده نیستند، زیرا حتی اگر آنها بتوانند درک کنند، از نظر بیولوژیکی رشدی ندارند و تولید مثل نمیکنند. این شناخت نیست که زندگی را تعیین میکند؛ پس از آن، مرگ مانع تکثیر و تکامل میشود؛ مرگ تنها مربوط به موجودات زنده است.
زندگی در نگاه افراد مختلف
زندگی تعاریف متفاوتی دارد و هیچ تعریف واضحی برای آن وجود ندارد. از نظر برخی، زندگی به معنای داشتن خانواده و رهبری است و از نظر برخی دیگر، زندگی به معنای انباشت ثروت است و از دیدگاه برخی دیگر، زندگی یعنی داشتن مدارک دانشگاهی؛ همچنین برای برخی دیگر زندگی یعنی همه چیز درباره هنر و برای بسیاری دیگر زندگی همه چیز درباره عشق و اعمال دینی است. از نظر فیلسوفی مانند ارسطو زندگی اینگونه تعریف میشود: «خوشبختی و داشتن هدف، زندگی است». از این رو زندگی برای افراد مختلف، تعریف متفاوتی دارد.
معنای واقعی زندگی
فلسفه حیات و مفهوم و معنای زندگی با انسانشناسی در آمیخته است؛ به طوری که شناخت انسان و از همه مهمتر خودشناسی میتواند به ما کمک نماید تا بهتر بتوانیم مفهوم زندگی را دریافته و پاسخی برای آن بیابیم؛ زیرا در غیر این صورت ممکن است فرد نتواند به مفهوم اصلی زندگی پی برده و حتی انجام کارهای اولیه زندگی مانند کار کردن، درس خواندن و تشکیل زندگی و ... برای وی بی مفهوم و پوچ شود.
اکنون برای پرداختن به چیستی و مفهوم زندگی لازم است تعریف جامع و کاملی از آن داشته باشیم. زندگی انسان تنها بخشی از تمام هستی و کائنات به شمار میآید که شامل یکسری فرآیندها، اعمال و واکنشها مانند رشد، متابولیسم و تولید مثل میشود.
با یک نگاه ساده به زندگی میتوان آن را اینگونه توصیف کرد که از شروع زندگی تا مرگ مسیری وجود دارد که در آن بشر علاوه بر رشد فیزیکی، نیاز به رشد آگاهی و عقلانی داشته و باید در این راه انرژی صرف کرده و تلاش نماید. اما آنچه که تا اینجا در پاسخ به پرسش «زندگی یعنی چه؟» بیان کردیم، پرداختن به معنای مادی زندگی بود؛ یعنی بخشی از زندگی که فناپذیر و نابود شدنی است. اما زندگی بُعد دیگری نیز دارد که شامل مسائل معنوی آن میشود که فناناپذیر است و به جنبههای روحی هر فردی ارتباط دارد و با مرگ وی از بین نخواهد رفت.
درک معنای زندگی با خودشناسی
برای درک بهتر معنای واقعی زندگی شاید بهتر باشد به ندای قلبتان گوش کنید؛ زیرا هر فردی خودش بهتر میتواند با عمیق شدن در خود، این موضوع را دریابد و درک کند که به چه دلیل و هدفی خداوند او را به این دنیا آورده است. آیا راهی را باید طی نماید؟ آیا برای دریافت درسی قدم به این دنیا گذاشته و یا باید ماموریتی را در این دنیا به انجام برساند؟ اما اشتباه نکنید منظورمان از ماموریت در زندگی حتما انجام دادن کار بزرگ و خطیری نیست. شاید انجام دادن کوچکترین کار در زندگی که شما برای آن ساخته شدهاید، همانی باشد که به عنوان هدف و انگیزه زندگی برای ما در نظر گرفته شده است.
پس در این مسیر، شناخت کافی و وافی از خود تا حد زیادی کمک خواهد کرد. از خودتان بپرسید چه چیز مرا میترساند؟ چه چیز مرا از حرکت باز میدارد؟ به سوالهایی از این دست پاسخ دهید تا بتوانید معنای واقعی زندگی خود را دریابید. در این صورت انگیزه زندگی را پیدا کرده و هر قدم را استوار و با توجه به هدفی تعیین شده برخواهید داشت.
کشف معنا در زندگی
تمرینات ذهن آگاهی
یکی از تکنیکها در روانشناسی تمرینات ذهن آگاهی است. در این تمرینات فرد آموزش میبیند تا حضور در لحظه را از دست ندهد و از کمترین و کوچکترین چیزهایی که در زمان حال میبیند و احساس میکند، بهره و الهام بگیرد. افراد معمولا در طول روز آن چنان درگیر افکار و مسائل مختلف هستند که بسیاری از چیزها را نمیبینند یا از کنار آنها به راحتی عبور میکنند؛ در حالی که این لحظات و این احساسات همگی الهام بخش بوده و به کشف معنای زندگی کمک میکنند.
آفرینش هدف برای زندگی
مهمترین و نزدیکترین مفهوم به کلمه معنا، هدفمندی است. آفرینش هدف در زندگی سبب میشود تا افراد مقصد نهایی را در زندگی خود پیدا کرده و برای رسیدن به آن هر سختی را تحمل کنند. این افراد با سختیهای مسیر کنار آمده و بارها و بارها زمین خوردن هرگز نمیتواند آنها را از مسیر پیش رویشان باز دارد.
تقویت روحیه مسئولیت پذیری
یکی دیگر از راههای کشف معنا در زندگی تمرین تعهد و مسئولیت پذیری است. کسانی که معنای زندگیشان را پیدا میکنند، کسانی هستند که ارزشهای خود را درک کرده و به آنها پایبند هستند و درباره آنها احساس مسئولیت میکنند. این افراد در زندگی تنزل کمتری احساس کرده و در مسیر خود ثابت قدم هستند.
رابطه معنای زندگی و شادکامی
شادکامی و معنا با یکدیگر همانند نیستند اما ارتباط تنگاتنگی دارند. زندگی پر معنا به طور کلی زندگی شادی است و شادکامی به طور معمول محصول جانبی یک زندگی معنادار است. به عبارت دیگر، معنا عنصری از یک زندگی سعادتمندانه است و شادکامی عنصری از یک زندگی معنادار میباشد.
بنابر تعریفی که عنوان کردیم، میتوان گفت بین شادکامی و معنا رابطه متقابل وجود دارد. زندگی معنادار اساسیتر از زندگی شاد است. یک زندگی معنادار چیزی فراتر و بالاتر از یک زندگی شاد است. در مورد خوشبختی نیز، بسیاری از افراد به اشتباه فکر میکنند که خوشبختی احساسی زودگذر است، اما در عوض، اغلب محصول فرعی فعالیتهای معنیداری مانند کمک به دیگران، جستجوی دانش، ایجاد زیبایی، خردمند شدن یا عادلانه کار کردن است.
مهمترین و ارزشمندترین هدف زندگی انسان
یکی از ارزشمندترین حقایق ماورا طبیعی نیز همین است. این را میخواهد به ما بگوید که زندگی کردن روی کره زمین کلاس درس است و همه ما دانشآموزهایی هستیم که باید درسهایی را بیاموزیم.
زندگی قرار نیست خیلی راحت و بیدردسر باشد و قرار هم نیست برایمان همه چیز عالی و بیعیب و نقص باشد. قرار این است که ما در این جا با چالشهایی روبهرو شویم. باید سختیها را تحمل کنیم. ما برای آموختن به این جا آمدهایم اما مشکل این جاست که ما این حقیقت بزرگ را فراموش کردهایم؛ این که هدف زندگانیمان چیست و مهمترین رسالتمان چه باید باشد.
متاسفانه فراموش کردهایم برای چه به دنیا آمدهایم و قرار بر این نبوده که زندگی برایمان ساده و بیدردسر باشد، قرار نبوده همه چیز از قبل حاضر و آماده باشد، زندگیمان به این منظور طراحی شده است که ما را با چالش تغییر و رشد مواجه کند تا برای زندگی کردن انسانی خود آگاهتر، کاملتر و مهربانتر شویم.
چگونگی هدفمند سازی و معنابخشی به زندگی
لیست بایدها و نبایدهای ما معیاری برای ارزیابی موفقیتهای ما شده است، بنابراین اولین و مهمترین گام برای هدفمندسازی زندگی، دور انداختن این لیست است. با خود عهد ببندیم که: از همین امروز میخواهم تغییر کنم و انسانی بهتر، مفید و هدفمند شوم.
رازهای مربوط به تغییر
به خودمان قول دهیم تا جایی که میتوانیم آموزش ببینیم، تغییر کنیم و رشد کنیم.
در حال زندگی کنیم
به گفته امام علی (ع) همیشه در حال زندگی کنیم، چرا که گذشته ها گذشته است و از آینده هم خبری نیست.
فکر به گذشته و سرزنش خودمان جز اینکه به فشار روانی و استرس ما میافزاید کمک دیگری به ما نخواهد کرد.
همه از خداییم و به سوی او بازمی گردیم و معنای زندگی در ذات وجودی خداوند است.
شاید به جرات بتوان گفت، که مهمترین هدف، در زندگی انسان، رسیدن به منبع زندگی است تا معنای واقعی زندگی را در ارتباط با آن جستجو کرد.
خداوند، یک منبع با عظمت و قدرتی لایتناهی است که به اشرف مخلوقات خود، این توانایی را داده که هدف داشته باشند و به زندگی خود معنا ببخشند.
بنابراین معطوف شدن، به منبع قدرت، خود دلیل آرامش و شادی در زندگی واقعی خواهد بود.
حال اگر بخواهیم این آرامش و شادی را بیشتر کنیم یا آن را حفظ کنیم، باید:
- فقط به مسیری که از قبل برای ما تعیین کردند، فکر نکنیم و بگذاریم زندگی ما را هدایت کند تا معنای واقعی زندگی جدیدی برای خود جستجو کنیم.
- تلاش کنیم، ناگفتهها و ناشناختهها را کشف کنیم و به خود فرصت دهیم تا با هیجانات زندگی روبهرو شویم تا در درک معنای واقعی زندگی به خود کمک کنیم.
- برای شاد بودن و شاد کردن افراد پیرامون خود تلاش کنیم و در این راه، با دنبال کردن حس درونی خود، به خوشبختی خود و دیگران فکر کنیم و این گونه به معنای واقعی زندگی خواهیم رسید.
- خود را در لحظه لحظه زندگی قرار دهیم و سعی کنیم به کارهایی مشغول باشیم که احساس سرزندگی را در ما بیشتر میکند و از لحظات زندگی خود، خاطرات زیبا بسازیم و از خدا بابت این خاطرات تشکر کنیم و معنای واقعی زندگی را در آن لحظات درک کنیم.
- در زندگی، هر اتفاق ناخوشایندی میافتد، به آن مثبت فکر کنیم و ابراز ناراحتی نکنیم و سعی کنیم برای معنای واقعی زندگی، از آن لذت ببریم.
- هر فردی، گذشتهای دارد، هر اتفاقی در گذشته افتاده است را فراموش کنیم و در حال زندگی کنیم تا مسیر حقیقی، «معنای واقعی زندگی چیست؟» را بهتر درک کنیم.
- خود را دوست داشته باشیم و از هر چیز کوچک لذت ببریم و بدانیم که وجود انسان در این دنیای پهناور، خود پاسخ «معنای واقعی زندگی چیست؟» را جواب میدهد.
- به خدا اعتماد کنیم و بدانیم که او برای ما کافیست و منشاء شادی و آرامش ماست و خداوند منبع به حق معنای واقعی زندگی است.