ذهن
ذهن (به عربی: عقل) مجموعهای از تواناییهای فکری است که شامل هوشیاری، تصورات، ادراک، تفکر، قضاوت، زبان و حافظه میشود و معمولاً به عنوان توانایی هوشیار بودن و اندیشه تعریف میگردد. ذهن توانایی تصور، تشخیص و قدردانی را داراست و مسئول پردازش احساسات و عواطف است که منجر به عملکرد و رفتار افراد میشود.
بررسی ذهن در فلسفه و علوم مختلف
از دیرباز، مطالعه اجزای تشکیلدهنده ذهن و ویژگیهای منحصر به فرد آن در فلسفه، مذهب، روانشناسی و علوم ادراکی رایج بوده است. یکی از مسائل مهم در این زمینه، ارتباط ذهن و جسم (مغز) است که به بررسی رابطه ذهن با جسم میپردازد. دیدگاههای قدیمیتر مانند دوالیسم (اعتقاد به دوگانگی) و ایدهآلیسم (آرمانگرایی) ذهن را غیرجسمانی میدانند. نظریات جدید بیشتر بر فیزیکالیسم (اصالت فیزیک) و فانکشنالیسم (کارکردگرایی) تمرکز دارند و معتقدند که ذهن مانند مغز به فعالیتهای عصبی قابل تقلیل است، اگرچه دوالیسم و ایدهآلیسم هنوز هم طرفداران بسیاری دارند.
سوالات مهم درباره ذهن
یکی دیگر از سؤالات مطرح در این زمینه این است که «کدام موجودات میتوانند ذهن داشته باشند؟ آیا ذهن تنها منحصر به انسانهاست یا شامل همه حیوانات و حتی برخی ماشینهای ساخته دست بشر نیز میشود؟ آیا تمام موجودات زنده ذهنی با ویژگیهای دقیق و قابل توصیف دارند؟»
اهمیت ذهن
طبیعت ذهن هرچه باشد، اجماع عمومی بر این است که ذهن به موجودات این امکان را میدهد که به آگاهی درونی دست یابند، به خصوص در محیط پیرامون خود و برای دریافت و پاسخ به محرکها و برخورداری از هوشیاری که شامل تفکر و احساسات است.
دیدگاههای مختلف درباره ذهن
در سنتهای مذهبی و فرهنگی مختلف، درک مفهوم ذهن متفاوت است. برخی داشتن ذهن را منحصر به انسانها میدانند، در حالی که برخی دیگر (مثل انیمیسم و پانپسیکیزم) داشتن ذهن را به موجودات غیرزنده، حیوانات و خدایان نیز نسبت میدهند. مکاتب قدیمی ذهن را با نظریههای زندگی پس از مرگ یا فلسفه انتظام گیتی مرتبط میدانستند. به عنوان مثال، در اصول زرتشت، بودا، افلاطون، ارسطو، یونان باستان، هند و بعدها در اسلام و فلسفه قرون وسطی در اروپا، فیلسوفان بزرگی چون افلاطون، پاتانجلی، دکارت، لیبنیتز، لاک، بکرلی، هیوم، کانت، هگل، شوپنهاور، سرل، دنت، فودور، نیگل و چالمرز نظریات مهمی درباره طبیعت ذهن ارائه دادهاند. روانشناسانی مانند فروید و جیمز و دانشمندان کامپیوتر مانند تورینگ و پوتنام نیز نظریات برجستهای در این باره دارند.
هوش مصنوعی و ذهن
امکان وجود ذهن در موجودات غیرزنده در مقوله هوش مصنوعی بررسی میشود. این حوزه در ارتباط با فیزیولوژی دستگاه عصبی و نظریه اطلاعاتی کار میکند تا راهی پیدا کند که ماشینهای غیرزنده بتوانند اطلاعات را به شیوهای مشابه یا متفاوت با ذهن انسان پردازش کنند.
سیالیت ذهن
ذهن بهصورت سیالی از خودآگاهی نیز به تصویر کشیده شده است، بهطوری که ادراک حواس و پدیدههای فکری همواره در حال تغییر هستند. خواص تشکیلدهنده ذهن مورد بحث قرار دارند. برخی روانشناسان معتقدند که تنها عملکردهای فکری "برتر" مانند منطق و حافظه ذهن را تشکیل میدهند. از این نظر، احساساتی مانند عشق، نفرت، ترس و لذت در طبیعت درونیتر و ابتداییترند و باید جدا از ذهن در نظر گرفته شوند.