کنکور
آزمون ورودی دانشگاههای ایران، که به سادگی به عنوان کنکور (از واژه فرانسوی Concours) شناخته میشود، یک آزمون استاندارد است که به عنوان یکی از ابزارهای ورود به تحصیلات عالی در ایران استفاده میشود. به طور کلی، برای گرفتن دکتری در رشتههای غیر پزشکی، سه آزمون وجود دارد که همه آنها کنکور نامیده میشوند.
تا سال ۱۴۰۲، ۸۰ درصد از ۳۰۰۰ دانشآموز برتر از مدارس خصوصی بودند، در حالی که تنها ۲ درصد از مدارس دولتی بودند.
ایران در سال ۱۴۰۱ دارای ۲۱۸۳ دانشگاه بود و برنامهای را برای ادغام آنها و کاهش تعداد به ۴۰۰ دانشگاه آغاز کرد.
در شهریور ۱۴۰۲، دولت ایران تغییرات اعمال شده در آزمون را به وضعیت قبل از سال ۱۳۹۹ بازگرداند و تغییرات را تا ۲۵ خرداد ۱۴۰۵ به تأخیر انداخت، و آزمون را به عامل مهمتری نسبت به نمرات و امتحانات دبیرستان تبدیل کرد.
تغییر قوانین کنکور
شورای عالی انقلاب فرهنگی ایران در دهه ۱۳۹۰ ساختار پذیرش دانشگاه را به شدت تغییر داد و سهم این آزمون را به درصد کمتری از نمره کل کاهش داد. به طور کلی، آزمون دو بار در سال برگزار میشود، در حالی که قبلاً یک بار در سال برگزار میشد.
از دهه ۱۳۹۰، تمامی نمرات دبیرستانی ۵۰ درصد از نمره کل پذیرش دانشگاه را تشکیل میدهند، در حالی که قبلاً فقط آزمون ورودی دانشگاه در نظر گرفته میشد. نتایج آزمون ورودی ۴۰ درصد از رتبه کل را تشکیل میدهند، در حالی که سوابق دبیرستانی ۶۰ درصد را تشکیل میدهند.
آزمون الکترونیکی
در تیر ۱۴۰۲ برای اولین بار در مقیاس کوچک با استفاده از کامپیوتر برگزار شد. وزیر علوم ایران برنامهای برای حذف کاغذ به صورت ملی در امتحانات دانشگاهها و مدارس دارد.
سراسری
هر سال در خرداد/تیر، فارغالتحصیلان دبیرستانهای ایران در یک آزمون ورودی دانشگاهی سخت و متمرکز شرکت میکنند و به دنبال جایگاهی در یکی از دانشگاههای دولتی هستند. رقابت شدید و محتوای آزمون دشوار است، زیرا تعداد دانشگاهها محدود است. در سالهای اخیر، با وجود افزایش ظرفیت دانشگاهها و ایجاد دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاههای دولتی تنها قادر به پذیرش ۱۰ درصد از تمامی متقاضیان هستند.
تاریخچه و روندها
در ایران، مانند بسیاری از کشورها که آزمون ورودی دانشگاه تنها معیار انتخاب دانشجو است، آزمون کنکور یک آزمون جامع و چندگزینهای ۴.۵ ساعته است که همه موضوعات تدریس شده در دبیرستانهای ایرانی را پوشش میدهد، از ریاضیات و علوم تا مطالعات اسلامی و زبانهای خارجی. این آزمون به قدری سخت است که دانشآموزان معمولاً سالها برای آن آماده میشوند. کسانی که موفق نمیشوند، میتوانند در سالهای بعدی مجدداً در آزمون شرکت کنند تا موفق شوند.
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری سازمان سنجش آموزش کشور را برای نظارت بر همه جنبههای آزمون ایجاد کرده است. به عنوان تنها معیار پذیرش دانشجو در دانشگاههای ایران، کنکور مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته است. در ایران پیش از انقلاب، آزمون — همانطور که در حال حاضر است — یک آزمون جامع دانش و ارزیابی عملکرد تحصیلی برای پذیرش بود. اما مشکل در آن دوره این بود که روشهای انتخاب به نفع داوطلبان مناطق شهری، به ویژه کسانی که از طبقات بالا و متوسط بالا با آموزش و آمادگی بهتر بودند، بود. بنابراین، تقریباً ۷۰ تا ۸۰ درصد از ورودیهای دانشگاه از شهرهای بزرگ بودند.
در سالهای ابتدایی پس از انقلاب، هدف از آزمون تغییر کرد و از یک آزمون دانش ساده به ابزاری برای اطمینان از "اسلامیسازی دانشگاهها" تبدیل شد، با هدف پذیرش دانشجویانی که به ایدئولوژی انقلاب ۱۳۵۷ متعهد بودند. آزمون ورودی دانشگاه داوطلبان را نه تنها بر اساس نمره آزمون علمی بلکه بر اساس پیشینه اجتماعی و سیاسی و وفاداری به حکومت اسلامی ارزیابی میکرد.
در اوایل دهه ۱۳۶۰، سیستم سهمیهبندی معرفی شد تا معیارهای انتخاب را بیشتر دموکراتیک کند و به دانشجویان محروم امتیازات ویژهای بدهد. یک سال پس از پایان جنگ ایران و عراق، قانونی تصویب شد تا به جانبازان و داوطلبان جنگی کمک کند که وارد دانشگاهها شوند، و ۴۰ درصد از ظرفیت دانشگاهها به جانبازان جنگ اختصاص داده شد.
یک معیار اضافی برای انتخاب دانشجو در اوایل دهه ۱۳۷۰ معرفی شد تا جمعیت دانشجویی را محلیسازی کند، به داوطلبانی که برای تحصیل در استانهای خودشان درخواست میکردند اولویت داده شود. این سیاست به منظور جلوگیری از مهاجرت دانشجویان به شهرهای بزرگ بود. الزام به خدمت پس از فارغالتحصیلی نیز در ارائه آموزش و بهداشت به مناطق نیازمند مؤثر بود.
گزینههای اصلاح
در ایران، پذیرش در دانشگاه — به ویژه در دانشگاههای دولتی معتبر و بسیار انتخابی مانند دانشگاه صنعتی شریف (SUT)، دانشگاه صنعتی اصفهان (IUT)، دانشگاه علوم پزشکی شیراز (SUMS)، دانشگاه علم و صنعت ایران (IUST)، دانشگاه شهید بهشتی (SBU)، دانشگاه صنعتی امیرکبیر (AUT)، دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی (KNTU)، دانشگاه تهران (UT)، دانشگاه تبریز (UT)، دانشگاه شیراز (SU) و دانشگاه اصفهان (UI) — همچنان به عنوان یک وسیله برای دستیابی به جایگاه بالاتر در جامعهای که آموزش یکی از عوامل اصلی تحرک طبقاتی است، مطرح است.
فارغالتحصیلان چنین دانشگاههایی شانس بیشتری برای به دست آوردن مشاغل محدود و معتبر در ایران — مانند پزشکی، مهندسی و حقوق — دارند، که موفقیت در آزمون ورودی اولین و شاید مهمترین مرحلهای است که دانشجویان ایرانی باید از آن عبور کنند.
همانطور که بحران کنکور ادامه دارد، مقامات در حال بررسی یک مکانیزم جایگزین برای انتخاب دانشجو هستند. یکی از گزینههایی که در نظر گرفته میشود استفاده از معدل نمرات سه سال آخر دبیرستان برای پذیرش دانشجویان است. در حالی که این سیاست به نظر انسانیتر و عادلانهتر از استفاده از یک آزمون واحد برای سنجش توانایی دانشجویان است، اما هنوز نمیتواند عدالت را تضمین کند یا استعداد دانشجویان برای یادگیری بیشتر را نشان دهد. ترکیب مصاحبهها، نوشتن مقاله و آزمونهای استعداد در کنار معدل ممکن است راه مؤثرتری برای سنجش صلاحیت دانشجویان هنگام درخواست برای حضور در دانشگاه باشد.
یک رویکرد بلندمدت برای حل بحران در ایران میتواند تکیه بر آموزش و آموزشهای میاندورهای (به جای الگوی فعلی آموزش پیشدورهای دانشگاهی) با معرفی مفهوم کالج اجتماعی در سیستم آموزشی ایران باشد. این رویکرد میتواند به جلوگیری از شرکت دانشجویان کمتر علاقهمند به تحصیل در آزمونهای ورودی دانشگاه کمک کند و امیدوار است در نهایت بحران را کاهش دهد.