ناصرالدین شاه قاجار: تفاوت میان نسخهها
جز («ناصرالدین شاه قاجار» را محافظت کرد ([ویرایش=تنها مدیران] (بیپایان) [انتقال=تنها مدیران] (بیپایان))) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ناصرالدین شاه قاجار''' (۲۵ تیر ۱۲۱۰ – ۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵) معروف به «'''قبلهٔ عالم'''»، «'''سلطان صاحبقران'''»، که پیش پادشاهی '''ناصرالدین میرزا''' خوانده میشد، چهارمین شاه از [[سلسله قاجار]] [[ایران]] بود. او پس از کشته شدن به دست میرزا رضا کرمانی توسط دربار شاهی «'''شاهِ شهید'''» نامیده شد. | '''ناصرالدین شاه قاجار''' (۲۵ تیر ۱۲۱۰ – ۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵) معروف به «'''قبلهٔ عالم'''»، «'''سلطان صاحبقران'''»، که پیش پادشاهی '''ناصرالدین میرزا''' خوانده میشد، چهارمین شاه از [[سلسله قاجار]] [[ایران]] بود. او پس از کشته شدن به دست [[میرزا رضا کرمانی]] توسط دربار شاهی «'''شاهِ شهید'''» نامیده شد. | ||
[[پرونده:پرتره ناصرالدین-شاه-قاجار.png|جایگزین=پرتره ناصرالدین شاه قاجار|بندانگشتی|'''پرتره ناصرالدین شاه قاجار'''{{شخصیت|نام(های)=ناصرالدین شاه|لقب(ها)=سلطان صاحبقران - شاه شهید - قبلهٔ عالم|تاریخ تولد=۲۵ تیر ۱۲۱۰|محل تولد=روستای کهنمو در نزدیکی اسکو، ایران قاجاری|تاریخ فوت=۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵|محل دفن=حرم شاه عبدالعظیم|ملیت=ایرانی|تابعیت=ایرانی|محل زندگی=[[تبریز]] - [[تهران]]|پیشه=[[سیاستمدار]] - [[نویسنده]]|نام پدر=[[محمد شاه قاجار]]|نام مادر=ملکجهان خانم}}]] | [[پرونده:پرتره ناصرالدین-شاه-قاجار.png|جایگزین=پرتره ناصرالدین شاه قاجار|بندانگشتی|'''پرتره ناصرالدین شاه قاجار'''{{شخصیت|نام(های)=ناصرالدین شاه|لقب(ها)=سلطان صاحبقران - شاه شهید - قبلهٔ عالم|تاریخ تولد=۲۵ تیر ۱۲۱۰|محل تولد=روستای کهنمو در نزدیکی اسکو، ایران قاجاری|تاریخ فوت=۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵|محل دفن=حرم شاه عبدالعظیم|ملیت=ایرانی|تابعیت=ایرانی|محل زندگی=[[تبریز]] - [[تهران]]|پیشه=[[سیاستمدار]] - [[نویسنده]]|نام پدر=[[محمد شاه قاجار]]|نام مادر=ملکجهان خانم}}]] | ||
نسخهٔ ۸ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۴۳
ناصرالدین شاه قاجار (۲۵ تیر ۱۲۱۰ – ۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵) معروف به «قبلهٔ عالم»، «سلطان صاحبقران»، که پیش پادشاهی ناصرالدین میرزا خوانده میشد، چهارمین شاه از سلسله قاجار ایران بود. او پس از کشته شدن به دست میرزا رضا کرمانی توسط دربار شاهی «شاهِ شهید» نامیده شد.
ناصرالدین شاه قاجار در 6 صفر 1247ق برابر با ۲۵ خرداد ۱۲۰۹ش، در روستای کهنمو از توابع اسکو در نزدیکی تبریز به دنیا آمد. پدرش محمد شاه قاجار و مادرش جهان خانم، معروف به مهد علیا است. وی را برای آموزش و تربیت اولیه، نزد سید میرزا عیسی الحسینی الفراهانی و فرزندش میرزا ابوالقاسم قائممقام فرستادند و بعد از آن نیز تربیت او را به میرزا تقیخان امیرکبیر واگذار کردند. او بعد از شاپور دوم ساسانی و طهماسب اول صفوی؛ درازترین دوره پادشاهی را در بین تمامی پادشاهان ایران داشته است.
ناصرالدین میرزا فرزند کوچک محمد شاه قاجار بود. وی به استناد تاریخ و عملکرد کسانی همچون چنگیزخان و شاه عباس صفوی که فرزندان کوچکترشان را بهعنوان ولیعهد معرفی کردند، ناصرالدین میرزا را در 5 سالگی بهعنوان ولیعهد معرفی کرد. البته قدرت و نفوذ مهد علیا در این امر، نکتهای است که نباید از آن غافل شد. اولین مأموریت خارجی ولیعهد در سال 1253ق، در 7 سالگی به ایروان انجام شد. ناصرالدین میرزا به همراه امیرکبیر، سفر رسمی و ملاقات صمیمانهای با امپراطوری روس، نیکلای اول داشت.
تاجگذاری
محمد شاه قاجار پدر ناصرالدین شاه در اواخر تابستان 1264 قمری، در تهران درگذشت و ناصرالدین میرزا، ولیعهد محمد شاه در این زمان در تبریز بود و تا رسیدن او امور پایتخت توسط مهد علیا مادر وی اداره میشد.
در مدت چند روز بحران و کشمکش میان مدعیان سلطنت و نارضایتی مردمی که از حکمرانان ظالم به تنگ آمده بودند. سفارتخانههای انگلیس و روس با هماهنگی هم سلطنت شاه 16 ساله را تضمین کردند. سرانجام پادشاه جوان، با کفایت و لیاقت میرزا تقیخان امیرکبیر، وارد تهران شد. امیر که بلافاصله، لقب امیرنظام یا فرمانده کل قشون را دریافت کرده بود، جای میرزا آقاسی، صدراعظم منفور محمد شاه را گرفت.
ناصرالدین شاه هنگام جلوس بر تخت شاهی، میرزا تقیخان امیرنظام را صدراعظم خود قرار داد.
اصلاحات دوره ناصری
در دوران قاجار خاصه دوره ناصری، با تلف شدن فرصتها برای پیشرفت کشور، شیوع رشوه و بیبرنامگی، ضعف در اداره امور و گماشتن افراد نالایق بر پستهای حساس و کلیدی، اوضاع وخیم اقتصادی، نفوذ شوم استعمار و استبداد و بها ندادن به دانش و صنعت، همگی ایران را به سراشیب سقوط کشانده بود؛ اما با پشتکار و عشق و علاقه خاص امیرکبیر به ایران و اقدامات دلسوزانه او، اقدامات اصلاحی با روندی پرشتاب و مؤثر پی گرفته شد.
از جمله این اقدامات، مبارزه با فساد درباریان و کوتاه کردن دست آنها از امور مملکتی، نظاممند کردن سازمانهای حکومتی، اجرای قانون، نوسازی نیروی نظامی، اصلاح نیروی قضایی، حمایت از اقتصاد و تولیدات داخلی با احداث کارخانههای مختلف، چاپ و نشر کتاب و روزنامه، فراهم آوردن زمینه مناسب برای مترجمان و نویسندگان، مخالفت با نفوذ و حق کاپیتولاسیون روسیه و انگلیس میباشد که همگی به دست توانمند امیرکبیر در این دوره آغاز شد و یکی از پرشکوهترین دورههای تاریخ ایران را رقم زد.
امتیازات به بیگانگان
امتیازات و قراردادهای این دوره، از تأسفآورترین و غمانگیزترین امتیازات واگذارشده به بیگانگان است که فهرستوار به آن اشاره میکنیم:
- معاهده پاریس: طبق این معاهده، ایران متعهد میشود ضمن تخلیه هرات، استقلال افغانستان را به رسمیت بشناسد.
- رویتر: که بهموجب آن، امتیاز استخراج معادن و درآمد جنگلهای ایران به مدت 70 سال به انگلیس داده شد.
- امتیاز توتون و تنباکو: که به مدت 50 سال به جرالد تالبوت انگلیسی داده شد که ضمن برپایی اعتراضات مردمی، سلطنت ناصرالدین شاه نیز متزلزل شد.
- امتیاز ایجاد راه شوسه اهواز به تهران: که به انگلیس داده شد.
- امتیاز تأسیس بانک استقراضی: که به روس داده شد.
روابط خارجی
از ابتدای سلسله قاجار تا حکومت ناصرالدین شاه بیشتر روابط خارجی با دو کشور روس و انگلیس بود، اما در دوره ناصری با سفرهای او و علاقه به پیاده کردن تکنولوژی و عوامل پیشرفت آنها در کشور، این ارتباطات گسترش یافت. امیرکبیر نیز برای اعزام دانشجو و گسترش کشتیرانی و تأسیس دارالفنون و ایجاد پست و... به برقراری روابط با کشورهایی همچون فرانسه، آمریکا، اتریش و آلمان دست زد.
مسافرتها
ناصرالدین شاه خود نیز با مسافرتهای متعدد به فرنگ (اروپا) و آگاهی یافتن از شیوه مملکتداری و حاکم بودن قوانین در کشورهای غربی درصدد اصلاحاتی چند برآمد. او دریافته بود که تمرکز قدرت در دست یک نفر به نام صدراعظم کار چندان اصولی نیست؛ بنابراین برای جلوگیری از قدرتیابی صدراعظم و یا ادعای پادشاهی او به تقلید از اروپاییان در سال 1275ق، کابینهای متشکل از 6 نفر تشکیل داد تا کارها بین آنان تقسیم شود.
تشکیل مجلس شورای دولتی با چهار عضو از اقدامات دیگر وی بود که خود رئیس دولت یا کابینه را که جمعاً 11 نفر عضو داشت، بهعهده گرفت.
اگرچه این اقدامات چندان نتیجهای نداد و بار دیگر همچون گذشته به انتصاب صدراعظم اقدام کرد، ولی علاقه به پیشرفت در ناصرالدین شاه دیده میشد.
آگاهی ناصرالدین شاه از جوامع اروپایی و مطالعه سفرنامهها و کتابهای مربوط به آن دیار، اشتیاق او را برای سفر به ممالک غربی برانگیخت. سفرهای پرهزینه و نهچندان سودمند که برای تأمین هزینه آنها گاه مجبور به دادن امتیاز به دول بیگانه و گاه گرفتن وام از خود آنان میشد.
سفرهای او از سال 1287ق، با زیارت عتبات عالیات، کربلا، نجف و کاظمین شروع شد. دومین سفر او در سال 1290ق، در بیستوششمین سال سلطنت وی روی داد. این سفر بهصورت رسمی، به دعوت امپراطور اتریش، برای بازدید از نمایشگاه وینه صورت گرفت؛ که با کشتی از بندر انزلی به قفقاز، روسیه، آلمان، بلژیک، انگلیس، فرانسه رفته و از آنجا نیز به سوئیس و ایتالیا و عثمانی عزیمت نمود. سفر دوم بهطور غیررسمی و تنها برای سیر سیاحت و دیدار از مظاهر تمدن غرب و پیشرفت صنایع و تکنولوژی در اروپا بود.
سفر سوم و آخرین سفر او با همراهی امینالسلطان به انگلیس بود.
فرزندان ناصرالدین شاه
از 27 فرزند او، چهار تن از پسران وی زیر پنجسالگی درگذشتند که هر چهار تن آنها به ولیعهدی تعیین شده بودند.در میان چهار تن ولیعهدان متوفای ناصرالدین شاه محمدقاسممیرزا ازبطن جیران تجریشی(فروغ السلطنه) فوقالعاده زیبارو و خوشمنظر بود. معیر الممالک در کتاب خود یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصر الدین شاه،مرگ ولیعهدان ناصرالدین شاه را به مهد علیا مادرشاه نسبت میدهد.
یک پسر ناصرالدینشاه به نام حسین میرزا جلالالدوله که والی خراسان بود درچهارده سالگی درگذشت. این پسر فوقالعاده طرف میل پدر بود. پس از فوت این پسر مسعود میرزا ظل السلطان که برادر اعیانی او بود از شاه اجازه گرفت که این نام و لقب رابه اولین فرزند ذکور خود اعطا نماید. سه تن از دختران ناصر الدین شاه نیز در جوانی درگذشتند. مظفرالدین شاه قاجار پسر ششم و ولیعهد پنجم ناصرالدینشاه در 1269 هجری قمری متولد و در نهسالگی به ولیعهدی انتخاب شد. مدت 35 سال ولیعهد ایران بود ودر 1313 هجری قمری پس از قتل ناصرالدینشاه به پادشاهی رسید.
ازدواج و همسران
ناصرالدین میرزا در 14 سالگی، با گلین خانم، دختر شاهزاده احمدعلی، یکی از نوادگان فتحعلی شاه، طی مراسم باشکوهی ازدواج کرد. البته او به همین ازدواج بسنده نکرد؛ چنانکه حرمسرای ناصری و نفوذ و تأثیر زنان حرمسرای وی، در امور مملکتی، در تاریخ ایران مشهور است.
شمار همسران او را در هنگام مرگش 85 نفر ذکر کردهاند. کاساکوفسکی که مدت ده سال رئیس قزاقخانه بود در خاطرات خود تعداد زنان ناصر الدین شاه را 100 تن ذکر میکند و تعداد افراد حرمسرای شاه را باتوجه به خدمه و میهمانان حدود 1600 نفر تخمین میزند.
باتوجه به تعداد همسران ناصر الدین شاه که چهار نفر از آنها در نکاح دائم و بقیه درنکاح منقطع بودند مع الوصف تعداد فرزندان او مجموعا از 27 نفر تجاوز نکرد. یازده تن پسر و شانزده تن دختر ذکر کردهاند.
جیران تجریشی
ناصرالدین شاه که علاقه خاصی به جیران تجریشی داشت بهگونهای که برخی از منابع درباره او چنین می نویسند: ناصرالدین شاه به معشوق خود جیران تجریشی که در نزد مادر شاه در سلک مغنیات و رامشگران بود و پادشاه به او مهری داشت، لقب "فروغ السلطنه" اعطا نمود. وی هرچه از شاه میخواست برآورده میشد و با وجود آنکه از طبقه پایین و دهقانزادگان شمیران بود؛ سایر زنان شاه، شاهزادگان و نجبا، تحت الشعاع او بودند.
جیران تجریشی در سفر سوم ناصرالدین شاه به قم بیمار شد و پس از بازگشت به تهران در غیاب ناصرالدین شاه وفات نمود.
تالیفات
- سفرنامه عتبات (1278ق/1240ش)؛
- سفرنامه خراسان، مشهور به روزنامه حکیمالممالک که شرح نخستین سفر اوست به مشهد (1283ق/1245ش)؛
- حکایت پیر و جوان (1289ق/1251ش)؛
- سفرنامه فرنگستان (سفر اول) (1290ق/1252ش)؛
- سفرنامه مازندران (1292ق/1254ش)؛
- سفرنامه فرنگستان (سفر دوم) (1295ق/1257ش)؛
- سفرنامه خراسان، مربوط به سفر دوم به مشهد (1300ق/1261ش)؛
- سفرنامه فرنگستان (سفر سوم) (1306ق/1267ش)؛
- سفرنامه عراق عجم و بلاد مرکزی ایران (1309ق/1270ش).