ناصرالدین شاه قاجار
ناصرالدین شاه قاجار (۲۵ تیر ۱۲۱۰ – ۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵) معروف به «قبلهٔ عالم»، «سلطان صاحبقران»، که پیش پادشاهی ناصرالدین میرزا خوانده میشد، چهارمین شاه از سلسله قاجار ایران بود. او پس از کشته شدن به دست میرزا رضا کرمانی توسط دربار شاهی «شاهِ شهید» نامیده شد.
ناصرالدین شاه قاجار در 6 صفر 1247 ق برابر با ۲۵ خرداد ۱۲۰۹ ش، در روستای کهنمو از توابع اسکو در نزدیکی تبریز به دنیا آمد. پدرش محمد شاه قاجار و مادرش جهان خانم، معروف به مهد علیا است. وی را برای آموزش و تربیت اولیه، نزد سید میرزا عیسی الحسینی الفراهانی و فرزندش میرزا ابوالقاسم قائممقام فرستادند و بعد از آن نیز تربیت او را به میرزا تقیخان امیرکبیر واگذار کردند. او بعد از شاپور دوم ساسانی و طهماسب اول صفوی؛ درازترین دوره پادشاهی را در بین تمامی پادشاهان ایران داشته است.
ناصرالدین میرزا فرزند کوچک محمد شاه قاجار بود. وی به استناد تاریخ و عملکرد کسانی همچون چنگیزخان و شاه عباس صفوی که فرزندان کوچکترشان را بهعنوان ولیعهد معرفی کردند، ناصرالدین میرزا را در 5 سالگی بهعنوان ولیعهد معرفی کرد. البته قدرت و نفوذ مهد علیا در این امر، نکتهای است که نباید از آن غافل شد. اولین مأموریت خارجی ولیعهد در سال 1253 ه.ق، در 7 سالگی به ایروان انجام شد. ناصرالدین میرزا به همراه امیرکبیر، سفر رسمی و ملاقات صمیمانهای با امپراطوری روس، نیکلای اول داشت.
تاجگذاری
محمد شاه قاجار پدر ناصرالدین شاه در اواخر تابستان 1264 قمری، در تهران درگذشت و ناصرالدین میرزا، ولیعهد محمد شاه در این زمان در تبریز بود و تا رسیدن او امور پایتخت توسط مهد علیا مادر وی اداره میشد.
در مدت چند روز بحران و کشمکش میان مدعیان سلطنت و نارضایتی مردمی که از حکمرانان ظالم به تنگ آمده بودند. سفارتخانههای انگلیس و روس با هماهنگی هم سلطنت شاه 16 ساله را تضمین کردند. سرانجام پادشاه جوان، با کفایت و لیاقت میرزا تقیخان امیرکبیر، وارد تهران شد. امیر که بلافاصله، لقب امیرنظام یا فرمانده کل قشون را دریافت کرده بود، جای میرزا آقاسی، صدراعظم منفور محمد شاه را گرفت.
ناصرالدین شاه هنگام جلوس بر تخت شاهی، میرزا تقیخان امیرنظام را صدراعظم خود قرار داد.
اصلاحات دوره ناصری
در دوران قاجار به ویژه در دوره ناصری، با تلف شدن فرصتها برای پیشرفت کشور، شیوع رشوه و بیبرنامگی، ضعف در اداره امور و گماشتن افراد نالایق بر پستهای حساس و کلیدی، اوضاع وخیم اقتصادی، نفوذ شوم استعمار و استبداد و بها ندادن به دانش و صنعت، همگی ایران را به سراشیب سقوط کشانده بود؛ اما با پشتکار و عشق و علاقه خاص امیرکبیر به ایران و اقدامات دلسوزانه او، اقدامات اصلاحی با روندی پرشتاب و مؤثر پی گرفته شد.
از جمله این اقدامات، مبارزه با فساد درباریان و کوتاه کردن دست آنها از امور مملکتی، نظاممند کردن سازمانهای حکومتی، اجرای قانون، نوسازی نیروی نظامی، اصلاح نیروی قضایی، حمایت از اقتصاد و تولیدات داخلی با احداث کارخانههای مختلف، چاپ و نشر کتاب و روزنامه، فراهم آوردن زمینه مناسب برای مترجمان و نویسندگان، مخالفت با نفوذ و حق کاپیتولاسیون روسیه و انگلیس میباشد که همگی به دست توانمند امیرکبیر در این دوره آغاز شد و یکی از پرشکوهترین دورههای تاریخ ایران را رقم زد.
ایجاد اولین خیابان مدرن
وقتی ناصرالدینشاه از نخستین سفرش به فرنگ بازگشت، عزمش را جزم کرد تا خیابانی شبیه به شانزهلیزه در تهران ایجاد کند. با وجود مخالفتهای برخی از اطرافیانش، او تصمیم گرفت در میان باغ بزرگ لالهزار، خیابانی مدرن با الهام از شانزهلیزه ایجاد کند و چنین کرد. این خیابان یکی از نمادهای نوگرایي و مدرنیسم در تهران بود.
تاسیس اولین موزه
ناصرالدینشاه پس از بازدید از کشورهای پیشرفته اروپایی و بازدید از چند موزه معروف، تصمیم گرفت که فضایی را در کاخ گلستان برای نمایش آثار ارزشمند خود که داراییهای ملی ایران محسوب میشدند، ایجاد کند. به همین منظور در بخش شمال کاخ گلستان فضایی را با عنوان کاخ موزه ناصرالدینشاه ایجاد کرد که نخستین موزه ملی ایران محسوب میشود.
تأسیس اولین باغ وحش
نخستین مجمعالوحوش یا باغوحش ایران به وسیله ناصرالدینشاه در تهران تأسیس شد. او که در سفرهایش به اروپا با باغوحش آشنا شده بود، علاقهمند شد تا مجموعهای برای نگهداری حیوانات و نمایش عمومی آنها در تهران درست کند. او نخستین باغوحش را در خیابان اکباتان فعلی تأسیس میکند و سپس مجموعه وسیعتری را در دوشانتپه ایجاد میکند.
ساخت اولین عمارت پنجطبقه
بلندترین عمارت ایران با ارتفاع ۳۵ متر در پنج طبقه، به دستور ناصرالدینشاه در بخشی از کاخ گلستان ساخته شد. این عمارت که نخستین ساختمان ایران بود که در آن از فلز استفاده شد، ساختمانی است که لقب کاخ شاهنشاه را داشت و امروز آن را با نام شمسالعماره میشناسیم. او با دیدن تصاویری از ساختمانهای مرتفع فرنگی و با هدف داشتن عمارتی بلندتر از عالیقاپو در اصفهان، دستور ساخت این کاخ را صادر کرد تا بتواند از بالاترین نقطه به مناظر اطراف مقر حکومتیاش نگاه کند.
اولین ساعت ایران
ناصرالدینشاه دیده بود که در شهرهای اروپایی وجود برجهای ساعت یا ساعتهای بزرگ در بخشهایی از شهر مرسوم است، اما در ایران نمونهای از این ساعتها وجود نداشت. با اهدای یک ساعت بزرگ از سوی ملکه ویکتوریا به ناصرالدین شاه، این ساعت در قسمتی از کاخ او (شمسالعماره) نصب شد تا نخستین ساعت شهری در ایران به وسیله او افتتاح شود.
اولین قطار در ایران
با آنکه سال ۱۸۴۸ میلادی نخستین سال سلطنت ناصرالدینشاه بوده و او نقش چندانی در راهاندازی راهآهن بین رشت و بندر انزلی نداشته، اما واقعیت این است که نخستین راهآهن موفق ایران در زمان او افتتاح شده است. البته او بعدتر برای پیشرفت پروژه راهآهن در ایران تلاشهای فراوانی انجام داد و اصطلاح ماشیندودی به دوران او بازمیگردد که راهآهن میان تهران و شهر ری را دایر کرد و به واسطه بخاری که از دودکش قطار خارج میشد، مردم به آن ماشیندودی میگفتند.
نخستین کارخانه صنعتی ایران
یکی از وزرای ناصرالدینشاه، وزیر قورخانه مبارکه بود که همان اسلحهخانه یا زرادخانه است. سلطان صاحبقران کارخانهای به همین منظور با عنوان قورخانه تأسیس کرد که نخستین کارخانه صنعتی ایران و نخستین کارخانه اسلحهسازی تاریخ ایران بود. هرچند که در زمان ناصرالدینشاه کمتر در این کارخانه، اسلحه تولید میشد و بیشتر به تولید وسایل آتشبازی جشنها اختصاص داشت.
امتیازات به بیگانگان
امتیازات و قراردادهای این دوره، از تأسفآورترین و غمانگیزترین امتیازات واگذارشده به بیگانگان است که فهرستوار به آن اشاره میکنیم:
- معاهده پاریس: طبق این معاهده، ایران متعهد میشود ضمن تخلیه هرات، استقلال افغانستان را به رسمیت بشناسد.
- رویتر: که بهموجب آن، امتیاز استخراج معادن و درآمد جنگلهای ایران به مدت 70 سال به انگلیس داده شد.
- امتیاز توتون و تنباکو: که به مدت 50 سال به جرالد تالبوت انگلیسی داده شد که ضمن برپایی اعتراضات مردمی، سلطنت ناصرالدین شاه نیز متزلزل شد.
- امتیاز ایجاد راه شوسه اهواز به تهران: که به انگلیس داده شد.
- امتیاز تأسیس بانک استقراضی: که به روس داده شد.
روابط خارجی
از ابتدای سلسله قاجار تا حکومت ناصرالدین شاه بیشتر روابط خارجی با دو کشور روس و انگلیس بود، اما در دوره ناصری با سفرهای او و علاقه به پیاده کردن تکنولوژی و عوامل پیشرفت آنها در کشور، این ارتباطات گسترش یافت. امیرکبیر نیز برای اعزام دانشجو و گسترش کشتیرانی و تأسیس دارالفنون و ایجاد پست و... به برقراری روابط با کشورهایی همچون فرانسه، آمریکا، اتریش و آلمان دست زد.
مسافرتها
ناصرالدین شاه خود نیز با مسافرتهای متعدد به فرنگ (اروپا) و آگاهی یافتن از شیوه مملکتداری و حاکم بودن قوانین در کشورهای غربی درصدد اصلاحاتی چند برآمد. او دریافته بود که تمرکز قدرت در دست یک نفر به نام صدراعظم کار چندان اصولی نیست؛ بنابراین برای جلوگیری از قدرتیابی صدراعظم و یا ادعای پادشاهی او به تقلید از اروپاییان در سال 1275ق، کابینهای متشکل از 6 نفر تشکیل داد تا کارها بین آنان تقسیم شود.
تشکیل مجلس شورای دولتی با چهار عضو از اقدامات دیگر وی بود که خود رئیس دولت یا کابینه را که جمعاً 11 نفر عضو داشت، بهعهده گرفت.
اگرچه این اقدامات چندان نتیجهای نداد و بار دیگر همچون گذشته به انتصاب صدراعظم اقدام کرد، ولی علاقه به پیشرفت در ناصرالدین شاه دیده میشد.
آگاهی ناصرالدین شاه از جوامع اروپایی و مطالعه سفرنامهها و کتابهای مربوط به آن دیار، اشتیاق او را برای سفر به ممالک غربی برانگیخت. سفرهای پرهزینه و نهچندان سودمند که برای تأمین هزینه آنها گاه مجبور به دادن امتیاز به دول بیگانه و گاه گرفتن وام از خود آنان میشد.
سفرهای او از سال 1287ق، با زیارت عتبات عالیات، کربلا، نجف و کاظمین شروع شد. دومین سفر او در سال 1290ق، در بیستوششمین سال سلطنت وی روی داد. این سفر بهصورت رسمی، به دعوت امپراطور اتریش، برای بازدید از نمایشگاه وینه صورت گرفت؛ که با کشتی از بندر انزلی به قفقاز، روسیه، آلمان، بلژیک، انگلیس، فرانسه رفته و از آنجا نیز به سوئیس و ایتالیا و عثمانی عزیمت نمود. سفر دوم بهطور غیررسمی و تنها برای سیر سیاحت و دیدار از مظاهر تمدن غرب و پیشرفت صنایع و تکنولوژی در اروپا بود.
سفر سوم و آخرین سفر او با همراهی امینالسلطان به انگلیس بود.
فرزندان ناصرالدین شاه
از 42 فرزند او، چهار تن از پسران وی زیر پنجسالگی درگذشتند که هر چهار تن آنها به ولیعهدی تعیین شده بودند. در میان چهار تن ولیعهدان متوفای ناصرالدین شاه محمدقاسممیرزا از جیران تجریشی(فروغ السلطنه) فوقالعاده زیبارو و خوشمنظر بود. معیر الممالک در کتاب خود یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه، مرگ ولیعهدان ناصرالدین شاه را به مهد علیا مادرشاه نسبت میدهد.
یک پسر ناصرالدینشاه به نام حسین میرزا جلالالدوله که والی خراسان بود در چهارده سالگی درگذشت. این پسر فوقالعاده طرف میل پدر بود. پس از فوت این پسر مسعود میرزا ظل السلطان که برادر اعیانی او بود از شاه اجازه گرفت که این نام و لقب را به اولین فرزند ذکور خود اعطا نماید. سه تن از دختران ناصرالدین شاه نیز در جوانی درگذشتند. مظفرالدین شاه قاجار پسر ششم و ولیعهد پنجم ناصرالدینشاه در 1269 هجری قمری متولد و در نهسالگی به ولیعهدی انتخاب شد. مدت 35 سال ولیعهد ایران بود و در 1313 هجری قمری پس از قتل ناصرالدینشاه به پادشاهی رسید.
ازدواج و همسران
ناصرالدین میرزا در 14 سالگی، با گلین خانم، دختر شاهزاده احمدعلی، یکی از نوادگان فتحعلی شاه، طی مراسم باشکوهی ازدواج کرد. البته او به همین ازدواج بسنده نکرد؛ چنانکه حرمسرای ناصری و نفوذ و تأثیر زنان حرمسرای وی، در امور مملکتی، در تاریخ ایران مشهور است.
شمار همسران او را در هنگام مرگش 85 نفر ذکر کردهاند. کاساکوفسکی که مدت ده سال رئیس قزاقخانه بود در خاطرات خود تعداد زنان ناصر الدین شاه را 100 تن ذکر میکند و تعداد افراد حرمسرای شاه را باتوجه به خدمه و میهمانان حدود 1600 نفر تخمین میزند.
جیران تجریشی
ناصرالدین شاه که علاقه خاصی به جیران تجریشی داشت بهگونهای که برخی از منابع درباره او چنین می نویسند: ناصرالدین شاه به معشوق خود جیران تجریشی که در نزد مادر شاه در سلک مغنیات و رامشگران بود و پادشاه به او مهری داشت، لقب "فروغ السلطنه" اعطا نمود. وی هرچه از شاه میخواست برآورده میشد و با وجود آنکه از طبقه پایین و دهقانزادگان شمیران بود؛ سایر زنان شاه، شاهزادگان و نجبا، تحت الشعاع او بودند.
جیران تجریشی در سفر سوم ناصرالدین شاه به قم بیمار شد و پس از بازگشت به تهران در غیاب ناصرالدین شاه وفات نمود.
تالیفات
- سفرنامه عتبات (1278ق/1240ش)؛
- سفرنامه خراسان، مشهور به روزنامه حکیمالممالک که شرح نخستین سفر اوست به مشهد (1283ق/1245ش)؛
- حکایت پیر و جوان (1289ق/1251ش)؛
- سفرنامه فرنگستان (سفر اول) (1290ق/1252ش)؛
- سفرنامه مازندران (1292ق/1254ش)؛
- سفرنامه فرنگستان (سفر دوم) (1295ق/1257ش)؛
- سفرنامه خراسان، مربوط به سفر دوم به مشهد (1300ق/1261ش)؛
- سفرنامه فرنگستان (سفر سوم) (1306ق/1267ش)؛
- سفرنامه عراق عجم و بلاد مرکزی ایران (1309ق/1270ش).