خلافت اموی
خلافت اموی یا خلافت بنیامیه دومین خلافت بزرگ در تاریخ اسلام پس از خلافت راشدین بود که از سال ۴۱ هجری قمری با خلافت معاویة بن ابیسفیان آغاز شد و در ۱۳۲ هجری با سقوط مروان بن محمد به پایان رسید و سپس خلافت عباسی آغاز شد. این حکومت، نخستین خلافت موروثی در جهان اسلام به شمار میرود و نقش مهمی در تثبیت ساختار خلافت، گسترش فتوحات و شکلگیری فرهنگ سیاسی و هنری در جهان اسلام ایفا کرد.
تبارشناسی بنیامیه
بنیامیه شاخهای از قبیله بزرگ قریش و از نوادگان امیه بن عبدشمس بودند. درباره امیه دو نظر وجود دارد:
- برخی روایات او را غلامی رومیتبار میدانند که عبدشمس آزادش کرده و به فرزندی پذیرفته است. این نظریه با جملهای از امام علی(ع) که معاویه را «لصوق» (پیوستهشده) مینامد، تطبیق داده میشود.
- دیدگاه دوم، امیه را فرزند صلبی عبدشمس میداند و در این صورت، نسب بنیامیه با بنیهاشم در عبدمناف به هم میرسد.
در خاندان امیه قدرت سیاسی عمدتاً در نسل حرب و ابوالعاص متمرکز شد. عثمان بن عفان، سومین خلیفه از خلفای راشدین، نیز از تبار بنیامیه بود.
بنیامیه پیش از اسلام
در دوره جاهلیت، بنیامیه از قبایل بانفوذ مکه بودند. شخصیتهایی چون حرب بن امیه و فرزندش ابوسفیان در جنگهای قبیلهای مانند فجار نقش رهبری داشتند. دشمنی میان بنیامیه و بنیهاشم سابقهای دیرینه داشت و حتی در برخی روایات از خونریزی میان دو خاندان در زمان عبدشمس و هاشم یاد شده است.
نقش بنیامیه در عصر پیامبر(ص)
در آغاز دعوت اسلامی، ابوسفیان، رهبر بنیامیه، از سرسختترین مخالفان پیامبر بود. او در جنگهای بدر و احد علیه مسلمانان جنگید، اما پس از فتح مکه به اسلام گروید. پس از اسلام آوردن او و برخی دیگر از امویان، پیامبر با آنان برخوردی نرم داشت و برخی را در مناصب دیوانی بهکار گرفت. با این حال، برخی منابع اسلامی انگیزه پذیرش اسلام از سوی امویان را بیشتر سیاسی و قبیلهای میدانستند.
دوران خلفای راشدین
خلافت ابوبکر و عمر
در شورای سقیفه، بنیامیه حضوری پررنگ نداشتند و ابوسفیان نیز به دلیل عدم تعلق ابوبکر به خاندان برجسته قریش، انتقادهایی داشت. با این حال، در دورههای بعدی، فرزندانش از جمله یزید و معاویه در فتوحات شام نقش مهمی ایفا کردند. عمر بن خطاب پس از مرگ یزید، معاویه را به ولایت شام گمارد که این اقدام نقطه آغاز نفوذ سیاسی او بود.
خلافت عثمان
با خلافت عثمان بن عفان، امویان جایگاه ممتازی در قدرت یافتند. عثمان خویشاوندانش را به مناصب مهم گمارد و منابع مالی گستردهای در اختیارشان قرار داد. مروان بن حکم، داماد و مشاور عثمان، یکی از تأثیرگذارترین چهرههای سیاسی این دوران بود. این سیاستها زمینه نارضایتی شدید مردم و قبایل دیگر را فراهم کرد.
خلافت امام علی (ع)
با به خلافت رسیدن علی بن ابیطالب (ع)، که بدون حضور و خواست امویان شکل گرفت، بسیاری از آنان ابتدا به مکه و سپس به شام رفتند. پس از شکست در جنگ جمل، بنیامیه در کنار معاویه قرار گرفتند. معاویه که ولایت شام را در اختیار داشت، با ادعای خونخواهی عثمان، مخالفت سیاسی و نظامی خود با امام علی(ع) را آغاز کرد و در جنگ صفین رودرروی آن حضرت ایستاد. این دوره آغاز تثبیت قدرت اموی در شام بود.
شکلگیری خلافت اموی
با صلح امام حسن (ع) و معاویه در سال ۴۱ق، خلافت رسماً به معاویه واگذار شد و نظام موروثی خلافت اسلامی برای نخستین بار توسط وی بنیان نهاده شد. این خلافت به دو شاخه تقسیم شد:
- شاخه سفیانی: معاویة بن ابیسفیان، یزید بن معاویه، و معاویه بن یزید.
- شاخه مروانی: از مروان بن حکم آغاز و با عبدالملک بن مروان، ولید، سلیمان، عمر بن عبدالعزیز، هشام و در نهایت مروان بن محمد ادامه یافت.
فتوحات و قلمرو امویان
خلفای بنیامیه فتوحات اسلامی را تا مرزهای شرق و غرب گسترش دادند. از فرارود و سند در شرق گرفته تا مغرب عربی و اندلس در غرب به قلمرو خلافت اضافه شد. در اوج قدرت، مساحت قلمروی آنان به حدود ۱۱ میلیون کیلومتر مربع میرسید و نزدیک به ۶۹ میلیون نفر، یعنی تقریباً ۳۰٪ جمعیت جهان آن روزگار، زیر سلطه این خلافت میزیستند. پایتخت این حکومت، شهر دمشق در شام بود که به یک مرکز اداری و نظامی مهم تبدیل شد.
ساختار مذهبی و اداری
قلمرو بنیامیه ترکیبی از اقوام و مذاهب گوناگون بود. اکثریت جمعیت خلافت، بهویژه در نواحی شام، مصر و عراق، را مسیحیان تشکیل میدادند که اجازه داشتند دین خود را حفظ کنند اما باید مالیات جزیه میپرداختند. مسلمانان نیز ملزم به پرداخت زکات بودند. در ساختار اداری، در دورههایی، مسیحیان به دلیل تجربه آنان در بوروکراسی بیزانس در مناصب دیوانی ایفای نقش میکردند.
هنر و فرهنگ
دوران بنیامیه را اغلب آغازگر هنر اسلامی میدانند. نمونههای مهم معماری مانند مسجد جامع دمشق و قبةالصخره در بیتالمقدس از یادگارهای این دورهاند. گسترش زبان عربی به عنوان زبان دیوانی و توسعه نظامات مالیاتی و بوروکراسی از دیگر ویژگیهای فرهنگی این دوره است.
روابط با شیعیان و قیامها
تقابل خلافت اموی با امامان شیعه، بخشی اساسی از تاریخ این خلافت است. شهادت امام حسین(ع) در واقعه کربلا توسط سپاه یزید، یکی از فجایع تاریخی و نماد اوج تقابل امویان با اهلبیت پیامبر است. قیامهایی مانند قیام عاشورا، قیام مختار ثقفی، قیام زید بن علی، شورشهای زبیریان و در نهایت، قیام عباسیان از جمله حرکتهای مهم ضد اموی در این دوره هستند.
پایان خلافت اموی
در پایان حکومت هشام بن عبدالملک، دستگاه خلافت دچار ضعف نظامی و اقتصادی شد. قیام بربرها در شمال آفریقا و شورش ابومسلم خراسانی در شرق، فشار مضاعفی بر امویان وارد کرد. در سال ۱۳۲ق / ۷۵۰م، در نبرد زاب، مروان بن محمد شکست خورد و خلافت از بنیامیه به بنیعباس، دیگر شاخه قریش، منتقل شد.
ادامه خلافت امویان در اندلس
با سقوط حکومت مرکزی اموی، اغلب اعضای این خاندان کشته شدند. اما عبدالرحمن بن معاویه، نوه هشام، به اندلس گریخت و در قرطبه حکومت مستقلی را پایهگذاری کرد که ابتدا با عنوان امارت قرطبه و سپس بهعنوان خلافت قرطبه شناخته شد. این حکومت از سال ۱۳۸ تا ۴۲۲ق دوام یافت و اندلس را به یکی از مراکز علمی، فلسفی و فرهنگی جهان اسلام تبدیل کرد و نقش مهمی در شکلگیری «دوران طلایی اسلام» ایفا نمود.
فهرست خلفای اموی
| نام خلیفه | مدت خلافت |
|---|---|
| خلفای دمشق | |
| معاویه بن ابی سفیان | ۲۸ ژوئیه ۶۶۱ – ۲۷ آوریل ۶۸۰ |
| یزید بن معاویه | ۲۷ آوریل ۶۸۰ – ۱۱ نوامبر ۶۸۳ |
| معاویه بن یزید | ۱۱ نوامبر ۶۸۳ – ژوئن ۶۸۴ |
| مروان بن حکم | ژوئن ۶۸۴ – ۱۲ آوریل ۶۸۵ |
| عبدالملک بن مروان | ۱۲ آوریل ۶۸۵ – ۸ اکتبر ۷۰۵ |
| ولید بن عبدالملک | ۸ اکتبر ۷۰۵ – ۲۳ فوریه ۷۱۵ |
| سلیمان بن عبدالملک | ۲۳ فوریه ۷۱۵ – ۲۲ سپتامبر ۷۱۷ |
| عمر بن عبدالعزیز | ۲۲ سپتامبر ۷۱۷ – ۴ فوریه ۷۲۰ |
| یزید بن عبدالملک | ۴ فوریه ۷۲۰ – ۲۶ ژانویه ۷۲۴ |
| هشام بن عبدالملک | ۲۶ ژانویه ۷۲۴ – ۶ فوریه ۷۴۳ |
| ولید بن یزید | ۶ فوریه ۷۴۳ – ۱۷ آوریل ۷۴۴ |
| یزید بن ولید | ۱۷ آوریل ۷۴۴ – ۴ اکتبر ۷۴۴ |
| ابراهیم بن ولید | ۴ اکتبر ۷۴۴ – ۴ دسامبر ۷۴۴ |
| مروان بن محمد (به مرکزیت حران در جزیره حکومت میکرد) | ۴ دسامبر ۷۴۴ – ۲۵ ژانویه ۷۵۰ |