شام (سرزمین)
شام یا شامات منطقهای از آسیای غربی است که در کرانههای شرقی دریای مدیترانه قرار دارد و بخشی از خاورمیانه را تشکیل میدهد. در معنای محدود امروزی که بیشتر در باستانشناسی و مباحث فرهنگی به کار میرود، سرزمین شام شامل قبرس و نوار ساحلی غرب آسیا میشود؛ یعنی سرزمین تاریخی "سوریه بزرگ" که کشورهای امروزی سوریه، لبنان، اردن، فلسطین و بخش جنوبی ترکیه را دربرمیگیرد.
منطقه شام بهسبب موقعیت جغرافیایی حساس خود در تقاطع سه قاره و ادیان مهم جهان، همواره محل تلاقی فرهنگها، زبانها و مذاهب مختلف بوده و این تنوع، نقش مهمی در شکلگیری هویت تاریخی و فرهنگی آن ایفا کرده است.
در معنای گستردهتر و تاریخی، شام شامل تمامی کشورهای سواحل شرقی مدیترانه، از یونان در جنوب اروپا تا مصر و منطقه شرق لیبی در شمال آفریقا بوده است.
تاریخ
شام در طول تاریخ صحنه حکومتهای گوناگونی بوده است. پیش از اسلام، شام تحت سلطه امپراتوریهای هخامنشی، سلوکی، رومی و سپس روم شرقی بود. غسانیان به عنوان فرمانروایان دستنشانده روم شرقی بر این سرزمین حکمرانی کردند تا زمانی که در قرن هفتم میلادی مسلمانان به رهبری خالد بن ولید آن را فتح کردند.
در دوران خلافت اموی، دمشق پایتخت خلافت اسلامی شد و نقش مهمی در سیاست و فرهنگ اسلامی ایفا کرد. پس از امویان، عباسیان، طولونیان، حمدانیان و فاطمیان به ترتیب بر بخشهایی از شام حکومت راندند. در قرون میانه، این منطقه به دست ایوبیان و سپس مغولان افتاد، اما با قدرتگیری ممالیک دوباره به ثبات نسبی رسید.
در قرن شانزدهم، عثمانیها با شکست ممالیک در نبرد مرج دابق، شام را به قلمرو خود افزودند و این سلطه تا پایان جنگ جهانی اول (۱۹۱۸) ادامه یافت. پس از آن، دورهای کوتاه از پادشاهی مستقل سوریه تحت حکومت فیصل اول برقرار شد، اما با تقسیم منطقه طبق پیمان سایکس–پیکو، فرانسه کنترل سوریه و لبنان را به دست گرفت. استعمار فرانسه تا سال ۱۹۴6 ادامه یافت، زمانی که سوریه استقلال کامل خود را به دست آورد.
جمعیتشناسی
دین و مذهب
پس از فتح اسلامی شام در قرن هفتم میلادی، اسلام به تدریج جایگاه برتر دینی را در منطقه به دست آورد و تا قرن سیزدهم میلادی، اکثریت جمعیت مسلمان شدند. مسلمانان شام عمدتاً از اهل سنت هستند و پیرو مذاهب چهارگانه فقهی (حنفی، شافعی، حنبلی و مالکی) به شمار میروند. اقلیتهای مسلمان مانند علویان و اسماعیلیان در سوریه و شیعیان دوازدهامامی در لبنان حضور دارند.
در کنار مسلمانان، اقلیتهای مسیحی متعددی همچنان در منطقه زندگی میکنند که شامل ارتدوکسهای یونانی، ارتدوکس سریانی، کاتولیکهای شرقی (مارونی، ملکی و سریانی)، لاتینیها، نستوریها، و پروتستانها هستند. همچنین جامعهای از ارمنیان وابسته به کلیسای ارمنی و آشوریان پیرو کلیسای شرق یا کلیسای کاتولیک کلدانی نیز در منطقه حضور دارند. گروههای دینی دیگر شامل یهودیان، سامریان، ایزدیان و دروزیان هستند.
زبانهای رایج
زبان غالب در منطقه شام، عربی شامی است که به دو شاخه شمالی (در لبنان، سوریه و جنوب ترکیه) و جنوبی (در فلسطین و اردن) تقسیم میشود. این گویش که ریشه در عربی پیش از اسلام و زبان آرامی دارد، دارای تنوع شهری و روستایی گستردهای است. عربی بدوی در میان بادیهنشینان رایج است و عربی عراقی در شرق سوریه تکلم میشود.
زبان آرامی جدید غربی هنوز در سه روستای سوریه (معلولا، جبعدین، بخعه) صحبت میشود. زبانهای اقلیت دیگر مانند ارمنی، چرکس، و کردی نیز در میان گروههای قومی خاص در شام رواج دارند. در سرزمینهای همجوار نیز زبانهایی مانند عبری (در اسرائیل)، یونانی و ترکی (در قبرس) کاربرد دارند.
تحولات جمعیتی در طول تاریخ
جمعیت منطقه شام در طول قرون دچار نوساناتی شده است. طبق برآوردهای تاریخی، جمعیت این منطقه در سال 14 میلادی حدود 4.3 میلیون نفر بود که تا قرن دوم میلادی افزایش یافت اما در قرون میانه به دلایل مختلف مانند جنگها، بیماریها و تحولات سیاسی کاهش پیدا کرد و در قرن نوزدهم دوباره افزایش یافت. برای مثال، در سال 1897 جمعیت شام به بیش از 3.2 میلیون نفر رسید و تا آغاز قرن بیستم با رشد آهستهای ادامه یافت.
پیشینه ژنتیکی
مطالعات ژنتیک اخیر نشان میدهد که مردم شام عمدتاً تبار خود را از اقوام سامی ساکن منطقه در عصر برنز و آهن گرفتهاند. همچنین آنالیزهای DNA باستانی نشان میدهد که نیاکان مردم منطقه با ناتوفیانها (یکی از اقوام پیشنوسنگی در شام) و مهاجران دوران نوسنگی از آناتولی و ایران باستان ارتباط ژنتیکی داشتهاند. این پیوند ژنتیکی غنی، بازتابی از تاریخ پرتحرک و چندقومیتی این منطقه است.