زبان ترکی
ترکی استانبولی (به ترکی استانبولی: Türkçe) یا ترکی ترکیه یا بهطور خلاصه ترکی با حدود 90 تا 100 میلیون گویشور، رایجترین زبان در خانواده زبانهای ترکی است. این زبان ملی ترکیه و قبرس شمالی است. گروههای کوچکتری از ترکزبانان نیز در آلمان، اتریش، بلغارستان، مقدونیه شمالی، یونان، قبرس، سایر بخشهای اروپا، قفقاز جنوبی و برخی از بخشهای آسیای مرکزی، عراق و سوریه وجود دارند. ترکی هجدهمین زبان پرصحبت در جهان است.
در غرب، نفوذ ترکی عثمانی - گویش زبان ترکی که بهعنوان زبان اداری و ادبی امپراتوری عثمانی استفاده میشد - با گسترش امپراتوری عثمانی گسترش یافت. در سال 1928، بهعنوان یکی از اصلاحات آتاتورک در سالهای اولیه جمهوری ترکیه، الفبای ترکی عثمانی مبتنی بر خط فارسی-عربی با الفبای ترکی مبتنی بر خط لاتین جایگزین شد.
برخی از ویژگیهای متمایز زبان ترکی هارمونی مصوت و چسبندگی گسترده است. ترتیب اصلی کلمات ترکی فاعل – مفعول – فعل است. ترکی کلاس اسم یا جنسیت دستوری ندارد. این زبان از احترامات استفاده میکند و دارای تمایز T-V است که سطوح مختلف ادب، فاصله اجتماعی، سن، ادب یا آشنایی را نسبت به مخاطب متمایز میکند. ضمایر دوم شخص و فعل جمع بهدلیل احترام به یک شخص استفاده میشود.
دستهبندی
ترکی استانبولی یکی از زبانهای گروه اوغوز خانواده زبانهای ترکی است. دیگر اعضای آن شامل ترکی خراسانی در شمال شرق ایران، ترکی آذربایجانی، در جمهوری آذربایجان و شمال غرب ایران، گاگائوزی در گاگائوزیا، قشقایی در جنوب ایران و ترکمنی در ترکمنستان و شمال شرق ایران هستند. دستهبندی زبانهای ترکی پیچیده است. مهاجرت مردمان ترک، درهمآمیختگی آنها با یکدیگر و با مردمان غیرِترکزبان یک وضعیت پیچیده و گسترده زبانی ایجاد کردهاست.
در گذشته خانواده زبانهای ترکی بهعنوان شاخهای از خانواده زبانی بزرگتر آلتائی، از جمله ژاپنی، کرهای، مغولی و تونگوزی، با دیگر زبانهایی توسط زبانشناسان برای دستهبندی پیشنهاد شده بود، دیده میشد. اما نظریه آلتائیک از دهه 1960 مورد توجه قرار نگرفت و اکثر زبانشناسان اکنون زبانهای ترکی را بیارتباط با خانواده زبانهای دیگر میدانند، اگرچه فرضیه آلتایی هنوز هم توسط تعداد کمی از زبان شناسان بهرسمیت شناخته میشود. نظریه اورال-آلتائیک قرن نوزدهم، که ترکی را با زبانهای فنلاندی، مجارستانی و آلتایی گروهبندی میکرد، با توجه به رد نظریه آلتائیک، حتی کمتر قابل قبول تلقی میشود. این نظریه عمدتاً بر این واقعیت استوار بود که این زبانها سه ویژگی مشترک دارند: چسبندگی، هارمونی مصوت و عدم وجود جنسیت دستوری.