صادق چوبک
صادق چوبک نویسنده و مترجم مرد ایرانی است که در تاریخ 14 تیر 1295، در شهر بوشهر به دنیا آمد. پدرش تاجر بود. او سالهای ابتدایی تحصیل خود را در بوشهر گذراند و سپس به دلیل شیوع بیماری مالاریا همراه با خانواده به شیراز مهاجرت کرد و بخش دیگری از تحصیلات خود را در این شهر گذراند. سپس به یک کالج آمریکایی در تهران رفت.
او از همان دوران نوجوانی به نوشتن علاقمند بود و اولین نوشته خود را در روزنامه محلی بیان حقیقت به چاپ رساند.
صادق چوبک دوران سربازی خود را در ستاد ارتش گذراند. به دلیل تسلط بر زبان انگلیسی به مترجمی روی آورد و این امر موجب کاهش ایام خدمتش در ستاد ارتش شد. او همچنین مدتی در وزارت دارایی به عنوان تحویلدار استخدام شد و با ورود مستشاران آمریکایی، در آن مرکز بهعنوان مترجم آغاز به کارکرد.
او سپس به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمد و مشغول تدریس در دبیرستانی در خرمشهر شد.
چوبک علاوه بر تدریس گاه کار ترجمه نیز انجام میداد و هرگاه فرصتی پیدا میکرد مینوشت.
او نخستین کتاب خود با نام خیمهشببازی را در سال 1324 منتشر کرد. خیمه شب بازی مجموعه چند داستان کوتاه صادق چوبک بود. چهار سال بعد در سال 1328 چوبک با انتشار چرا دریا طوفانی شد نام خود را بر سر زبانها انداخت. اثر دیگرش با نام انتری که لوطیاش مرده بود در سال 1328 منتشر شدو این کتاب شامل سه داستان و یک نمایشنامه بود.
آنچه شهرت صادق چوبک را بیش از پیش کرد، دو رمان شاخص او با نامهای تنگسیر و سنگ صبور بودند.
در سال ۱۳۵۲ بر اساس رمان تنگسیر، فیلمی به کارگردانی امیر نادری به همین نام ساخته شد. رمان تنگسیر صادق چوبک همچنین به حدود ۱۸ زبان دیگر ترجمه و در کشورهای مختلف منتشر شد. این دو رمان آخرین آثار منتشر شده از صادق چوبک هستند و پس از آن چوبک دیگر هیچ اثری از خود در قالب رمان یا داستان منتشر نکرد.
صادق چوبک شخصیت ضد دین داشت و در برخی آثار خود نیز این تضاد با دین را به وضوح آورده بود او در سال 1377 در امریکا درگذشت و آنچنان که وصیت کرده بود، پیکر او به جای دفن شدن، سوزانده شد.
آثار
داستان
خیمهشببازی : این کتاب در سال ۱۳۲۴ منتشر شد و شامل داستانهای کوتاه با نامهای نفتی، گلهای گوشتی، عدل، زیر چراغقرمز، آخر شب، مردی در قفس، پیراهن زرشکی، مسیو الیاس، اسائه ادب، بعدازظهر آخر پاییز و یحیی میشد.
چرا دریا طوفانی شد: این کتاب در سال ۱۳۲۸ منتشر شد و شامل داستانهای گورکن، چشمشیشهای، دستهگل، یکچیز خاکستری، پاچه خیزک، روز اول قبر، همراه، عروسک فروشی، یک شب بیخوابی، همراه، و نمایشمامه هفخط بود.
انتری که لوطیاش مرده بود: این کتاب در شال ۱۳۲۸ منتشر شد و شامل داستانهای چراغ آخر، دزد قالپاق، کفترباز، بچهگربهای که چشمانش باز نشده بود، اسب چوبی، آتما، سگ من، توپ لاستیکی، دوست. پریزاد و پریماه بود.
روز اول قبر: این کتاب در سال ۱۳۴۴ منتشر شد.
چراغ آخر: این کتاب در سال ۱۳۴۴ منتشر شد.
عمرکشون
قفس
رمان
تنگسیر: منتشر شده در سال ۱۳۴۲
سنگ صبور: منتشر شده در سال ۱۳۴۵
از نگاه دیگران
نجف دریابندری
من گمان میکنم نخستین بار صدای مردم چنان که هست در مجموعهی داستانهای کوتاه صادق چوبک به نام خیمهشببازی به گوش رسید.
محمدعلی سپانلو
در خیمهشببازی چوبک قویترین نقاشیها را از دقایق و جزئیات موضوع عرضه کرده است.
احسان طبری
تنگسیر به علت تکنیک و مبتکرانه بودن زبان، کنکریت بودن محاورهها، احساسها، و واکنشهای انسانی چهرهها و غیره برای من نیروی جاذبهی واقعی داشت.
محمود عنایت
تا وقتی سنگ صبور را نخوانده بودم نمیدانستم فقر هم میتواند مثل ثروت شکوه و جلال داشته باشد. این اثر به سمفونی غریبی میماند که از تکصداهای رنجآلود و دردآلود به وجود آمده.
محمدعلی جمالزاده
چوبک از پیشکسوتان ما در میدان ادب و داستانسرایی و رماننویسی است و خودش رتبهی استادی یافته است.