درخواست اصلاح

علیرضا قزوه

از دانشنامه ویکیدا

علیرضا قزوه شاعر و نویسنده اهل گرمسار در اول بهمن ماه سال 1342 در گرمسار استان سمنان به دنیا آمد.

علیرضا قزوه
علیرضا قزوه

او در رشته تجربی تحصیل کرد و سپس برای اخذ مدرک کارشناسی به دانشگاه حقوق قضایی قم رفت. سپس کارشناسی ارشد رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه تهران سپری کرد و مدرک دکتری خود را هم در رشته‌ی فیلولوژی (زبان شناسی) از دانشگاه دولتی تاجیکستان دریافت کرد.

علیرضا قزوه از 17‌سالگی پا به عرصه سرودن شعر نهاد و و در سال 1363 در 20‌سالگی با مجله‌ی «امید انقلاب» شروع به همکاری کرد. او همچنین همکاری با روزنامه‌های «جمهوری اسلامی»، «اطلاعات»، «ماهنامه ادبستان» را در کارنامه‌ی خود دارد.

قزوه اشعار فراوانی در قالب‌های مختلف از جمله شعر سپید و غزل و دوبیتی سروده و منتشر کرده‌است. قزوه همچنین در کارهای پژوهشی و سفرنامه نویسی فعالیت دارد. برخی اشعار علیرضا قزوه به زبان‌های مختلف ترجمه شده‌است. همچنین برخی از آثار شعر و نثرش در کتاب های درسی به چاپ رسیده است.

علیرضا قزوه در ایران به عنوان یک شاعر انقلابی شناخته می‌شود و در بیشتر اشعار او به مفاهیم فرهنگی، اعتقادی، ملی و مذهبی، انقلابی و مقاومت دیده می‌شود.

آثار

برخی از آثار علیرضا قزوه عبارتند از:

  • از نخلستان تا خیابان ۱۳۶۸
  • – دو رکعت عشق ۱۳۷۷
  • -پرستو در قاف ۱۳۷۴
  • -شبلی و آتش ۱۳۷۵
  • این همه یوسف ۱۳۷۶
  • خورشیدهای گمشده ۱۳۷۶
  • گزیده ادبیات معاصر ۱۳۷۸
  • قدم زدن در کلمات ۱۳۷۹
  • عشق، علیه السلام ۱۳۸۱
  • با کاروان نیزه ۱۳۸۴
  • پشت هر سنگ خداست ۱۳۸۷
  • این همه یوسف ۱۳۸۷
  • من می‌گویم شما بگریید «مرثیهٔ عاشورایی» ۱۳۸۵
  • سوره انگور «گزیده اشعار» ۱۳۸۷
  • صبح بنارس ۱۳۹۱
  • کلمات الشعرا (تصحیح تذکره) ۱۳۸۹
  • صبح تان بخیر مردم ۱۳۹۱

عناوین و سمت‌ها

جوایز و افتخارات

  • تقدیر از کتاب شعر با کاروان نیزه در بیست و چهارمین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران
  • معرفی به عنوان شاعر مردمی 10 سال اخیر در مراسم پایانی هفتمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر. وی این جایزه را به محمدرضا شفیعی کدکنی اهدا کرد.
  • صبح بنارس سروده علیرضا قزوه برگزیده یازدهمین دوره جایزه قلم زرین در بخش شعر شد.
  • صبح بنارس در بخش شعر بیست و یکمین جایزه کتاب فصل به عنوان برگزیده انتخاب و معرفی شد. او جایزه مادی و معنوی این سروده را به محسن پزشکیان اهدا کرد.

نمونه شعر

لیلی گذشت و مجنون حالی خراب دارد

گفتم نگریم امّا دیدم ثواب دارد

مجنون منم که ماندم، این خاک،‌ خاک لیلی‌ست

ای کاروان بیایید، این چاه، آب دارد

چرخی زنیم در خود، بی خود ز خود،  بچرخیم

دنیا پر است از چرخ، دنیا شتاب دارد

سر می گذارم امشب بر بالش قیامت

مژگان سر به زیرم، عمری‌ست خواب دارد

از وحشت قیامت، زاهد مرا مترسان

ترس از قیامتم نیست، دنیا حساب دارد