درخواست اصلاح

جبار باغچه‌بان: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ویکیدا
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''جبار عسگرزاده'''، ملقب به '''جبار باغچه‌بان'''، متولد ۱۹ اردیبهشت ۱۲۶۴ در ایروان، بنیان‌گذار نخستین کودکستان در شهرستان مرند و نخستین مدرسه ناشنوایان ایران در تبریز بود.
'''جبار عسگرزاده'''، ملقب به '''جبار باغچه‌بان'''، متولد ۱۹ [[اردیبهشت]] ۱۲۶۴ در [[ایروان]]، بنیان‌گذار نخستین کودکستان در شهرستان [[مرند]] و نخستین مدرسه ناشنوایان [[ایران]] در [[تبریز]] بود.  
[[پرونده:جبار باغچه‌بان .jpg|جایگزین=جبار باغچه‌بان |بندانگشتی|جبار باغچه‌بان {{شخصیت|تاریخ تولد=۹ مه ۱۸۸۵|محل تولد=ایروان، امپراتوری روسیه (ارمنستان کنونی)|تاریخ فوت=۲۵ نوامبر ۱۹۶۶ (۸۰ سال)|پیشه=آموزگار ناشنوایی|فرزندان=ثمین (زاده:۱۳۰۴)، ثمینه (زاده:۱۳۰۶) و پروانه}}]]
[[پرونده:جبار باغچه‌بان .jpg|جایگزین=جبار باغچه‌بان |بندانگشتی|جبار باغچه‌بان {{شخصیت|تاریخ تولد=۹ مه ۱۸۸۵|محل تولد=ایروان، امپراتوری روسیه (ارمنستان کنونی)|تاریخ فوت=۲۵ نوامبر ۱۹۶۶ (۸۰ سال)|پیشه=آموزگار ناشنوایی|فرزندان=ثمین (زاده:۱۳۰۴)، ثمینه (زاده:۱۳۰۶) و پروانه}}]]


او همچنین اولین مؤلف و ناشر کتاب کودک در ایران بود که در آذر ۱۳۴۵ در تهران درگذشت.
او همچنین اولین مؤلف و ناشر [[کتاب]] کودک در [[ایران]] بود که در [[آذر]] ۱۳۴۵ در [[تهران]] درگذشت.


== زندگینامه ==
== زندگینامه ==
جبار عسگرزاده (باغچه بان) فرزند عسگر، آموزگار و نویسنده بزرگ کودکان و از پیشگامان آموزش و پرورش نو در ایران، در سال ۱۲۶۴ خورشیدی، در شهر ایروان ارمنستان زاده شد.
جبار عسگرزاده (باغچه بان) فرزند عسگر، [[آموزگار]] و [[نویسنده]] بزرگ کودکان و از پیشگامان آموزش و پرورش نو در [[ایران]]، در سال ۱۲۶۴ خورشیدی، در [[شهر]] ایروان [[ارمنستان]] زاده شد.


پدرش معمار و شیرینی پز بود. او که به سبب سختگیری پدرش نتوانست در مدرسه‌های جدید آموزش ببیند، نزد یک روحانی، قرآن و سپس زبان فارسی را فرا گرفت.
پدرش [[معمار]] و شیرینی پز بود. او که به سبب سختگیری پدرش نتوانست در مدرسه‌های جدید آموزش ببیند، نزد یک روحانی، قرآن و سپس زبان فارسی را فرا گرفت.


در ۱۵ سالگی به ناچار برای گذراندن زندگی، درس و مشق را رها کرد و مانند پدرش به کار معماری و شیرینی‌پزی پرداخت. در کنار این پیشه، پنهانی به دخترانی که خواستار با سواد شدن بودند، در خانه‌های‌شان آموزش می‌داد. عسگر زاده در سال ۱۹۰۵ میلادی و ۱۲۸۴ شمسی در هنگامه درگیری‌های ارمنیان و مسلمانان قفقاز به زندان افتاد. او خبرنگار روزنامه، طنز نویس و طنز سرا بود و مدیریت مجله فکاهی، لک لک ایروان را به عهده داشت.
در ۱۵ سالگی به ناچار برای گذراندن [[زندگی]]، درس و [[مشق]] را رها کرد و مانند پدرش به کار [[معماری]] و شیرینی‌پزی پرداخت. در کنار این پیشه، پنهانی به دخترانی که خواستار با سواد شدن بودند، در خانه‌های‌شان آموزش می‌داد. عسگر زاده در سال ۱۹۰۵ میلادی و ۱۲۸۴ شمسی در هنگامه درگیری‌های ارمنیان و مسلمانان قفقاز به زندان افتاد. او [[خبرنگار]] [[روزنامه]]، طنز نویس و طنز سرا بود و مدیریت مجله فکاهی، لک لک ایروان را به عهده داشت.


عسگر زاده، در سال پایانی جنگ اول جهانی به ترکیه رفت و پس از شکست دولت عثمانی در جنگ، در سال ۱۲۹۸ شمسی، با کاروان آوارگان جنگ راهی ایران شد. پس از پشت سر گذاشتن دشواری‌های بسیار و بیماری‌های سخت سرانجام به شهر مرند در آذربایجان رسید و در دبستان احمدیه آن شهر آموزگار شد. بیشتر شاگردان این مدرسه دچار بیماری کچلی و تراخم بودند. باغچه‌بان ناچار بود افزون بر آموزش آن‌ها، به فکر درمان بیماری‌شان نیز باشد. در پایان اولین سال کار خود، ۱۵ نفر از شاگردان کلاس اول او، با میانگین درسی بسیار خوب موفق شدند به کلاس بالاتر راه یابند.
عسگر زاده، در سال پایانی [[جنگ جهانی اول]] به [[ترکیه]] رفت و پس از شکست دولت عثمانی در [[جنگ]]، در سال ۱۲۹۸ شمسی، با کاروان آوارگان جنگ راهی [[ایران]] شد. پس از پشت سر گذاشتن دشواری‌های بسیار و بیماری‌های سخت سرانجام به [[شهر]] [[مرند]] در [[آذربایجان]] رسید و در دبستان احمدیه آن شهر آموزگار شد. بیشتر شاگردان این [[مدرسه]] دچار بیماری کچلی و تراخم بودند. باغچه‌بان ناچار بود افزون بر آموزش آن‌ها، به فکر [[درمان]] بیماری‌شان نیز باشد. در پایان اولین سال کار خود، ۱۵ نفر از شاگردان کلاس اول او، با میانگین درسی بسیار خوب موفق شدند به کلاس بالاتر راه یابند.


عسگر زاده، نخستین نمایشنامه خود به نام «خر خر» را در دبستان احمدیه مرند اجرا کرد، سپس برای باز کردن مدرسه‌ای دخترانه در این شهر، مجوز گرفت، اما کارشکنی روحانی متنفذ شهر، مانع از آغاز کار مدرسه شد.
عسگر زاده، نخستین [[نمایشنامه]] خود به نام «خر خر» را در دبستان احمدیه مرند اجرا کرد، سپس برای باز کردن مدرسه‌ای دخترانه در این [[شهر]]، مجوز گرفت، اما کارشکنی روحانی متنفذ شهر، مانع از آغاز کار مدرسه شد.


اداره فرهنگ آذربایجان، برای بهره‌گیری بیشتر از روش آموزش نوی عسگرزاده، او را به تبریز فراخواند. او کار خود را با ده شاگرد در کلاس اول آغاز کرد. با پول خود برای کلاس تخته سیاه و چرتکه فراهم آورد و به شاگردانش خواندن و نوشتن و حساب و جغرافی آموخت و برای نخستین بار در این مدرسه برنامه ورزش گذاشت. همسرش، صفیه میر بابایی، دختران را در کلاسی ویژه آموزش می‌داد.
اداره [[فرهنگ]] آذربایجان، برای بهره‌گیری بیشتر از روش آموزش نوی عسگرزاده، او را به تبریز فراخواند. او کار خود را با ده شاگرد در کلاس اول آغاز کرد. با پول خود برای کلاس تخته سیاه و [[چرتکه]] فراهم آورد و به شاگردانش خواندن و نوشتن و حساب و جغرافی آموخت و برای نخستین بار در این مدرسه برنامه [[ورزش]] گذاشت. همسرش، صفیه میر بابایی، دختران را در کلاسی ویژه آموزش می‌داد.


جبار عسگرزاده، در سال ۱۳۰۳ پس از بازدید از کودکستان ارمنیان تبریز، کودکستانی در این شهر باز کرد و نام آن را «باغچه اطفال» گذاشت، و به مربیان پیشنهاد کرد خود را باغچه‌بان بنامند و برای خود نیز نام خانوادگی باغچه‌بان را برگزید.
جبار عسگرزاده، در سال ۱۳۰۳ پس از بازدید از [[کودکستان]] ارمنیان [[تبریز]]، کودکستانی در این [[شهر]] باز کرد و نام آن را «باغچه اطفال» گذاشت، به مربیان پیشنهاد کرد خود را باغچه‌بان بنامند و برای خود نیز نام خانوادگی باغچه‌بان را برگزید.


شخصیت باغچه‌بان، خلاق و دارای ابعاد مختلف بود. تئاتر را دوست داشت و انجمن تئاتر تبریز را او بنا نهاد. خود نیز، نمایشنامه‌هایی برای بزرگسالان و کودکان نوشت که از جمله نمایشنامه‌های او برای کودکان، می‌توان به «گرگ و چوپان» در آبان سال ۱۳۰۸، «پیر و ترب» در سال ۱۳۱۱ و «خانم خزوک» در سال ۱۳۰۷ اشاره کرد.
شخصیت باغچه‌بان، خلاق و دارای ابعاد مختلف بود. [[تئاتر]] را دوست داشت و انجمن تئاتر [[تبریز]] را او بنا نهاد. خود نیز، نمایشنامه‌هایی برای بزرگسالان و کودکان نوشت که از جمله نمایشنامه‌های او برای کودکان، می‌توان به «گرگ و چوپان» در [[آبان]] سال ۱۳۰۸، «پیر و ترب» در سال ۱۳۱۱ و «خانم خزوک» در سال ۱۳۰۷ اشاره کرد.


باغچه‌بان جمعیت اتفاق معلمین را بنیاد گذاشت. او در سال‌های نخست حکومت رضاشاه، از سوی فرهنگیان آذربایجان نامزد نمایندگی مجلس شد، اما کار فرهنگی را به کار سیاسی برتری داد و از نمایندگی مجلس سرباز زد. در نخستین کلاسی که باغچه‌بان برای کودکان کر و لال باز کرد، سه نفر نام نوشتند.
باغچه‌بان جمعیت اتفاق معلمین را بنیاد گذاشت. او در سال‌های نخست حکومت رضاشاه، از سوی فرهنگیان [[آذربایجان]] نامزد نمایندگی مجلس شد، اما کار فرهنگی را به کار سیاسی برتری داد و از نمایندگی مجلس سرباز زد. در نخستین کلاسی که باغچه‌بان برای کودکان کر و لال باز کرد، سه نفر نام نوشتند.


پس از شش ماه آزمون پایان کلاس در حضور وزیر فرهنگ و کارشناسان با بازدهی عالی برگزار شد. باغچه‌بان، پس از آمدن به تهران در سال ۱۳۱۲، کار آموزش کودکان کر و لال را ادامه داد و شمار شاگردانش روز به روز افزون شد. او در سال ۱۳۲۲ جمعیت حمایت از کودکان کر و لال را بنیاد گذاشت. سپس آموزشگاه ویژه کرو لال‌ها، در منطقه یوسف آباد تهران ساخته شد که هنوز هم پابرجاست و کودکان ناشنوا در آنجا آموزش می‌بینند.
پس از شش ماه آزمون پایان کلاس در حضور وزیر [[فرهنگ]] و کارشناسان با بازدهی عالی برگزار شد. باغچه‌بان، پس از آمدن به [[تهران]] در سال ۱۳۱۲، کار آموزش کودکان کر و لال را ادامه داد و شمار شاگردانش روز به روز افزون شد. او در سال ۱۳۲۲ جمعیت حمایت از کودکان [[کر و لال]] را بنیاد گذاشت. سپس آموزشگاه ویژه کرو لال‌ها، در منطقه [[یوسف آباد]] تهران ساخته شد که هنوز هم پابرجاست و کودکان ناشنوا در آنجا آموزش می‌بینند.


او در سال ۱۳۲۵ تلفن گنگ را ویژه ناشنوایان اختراع کرد و آن را به نام خود به ثبت رساند. از سال ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۶ مجله «زبان» را منتشر می‌کرد. در سال ۱۳۳۰ کانون کر و لال‌ها از سوی او راه اندازی شد. در سال ۱۳۲۳، باغچه بان در آموزشگاه خود دوره یکساله‌ای برای تربیت آموزگاران ویژه ناشنوایان ترتیب داد. دانش آموختگان این دوره در همان آموزشگاه به کار پرداختند.
او در سال ۱۳۲۵ [[تلفن گنگ]] را ویژه ناشنوایان اختراع کرد و آن را به نام خود به ثبت رساند. از سال ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۶ [[مجله]] «زبان» را منتشر می‌کرد. در سال ۱۳۳۰ کانون کر و لال‌ها از سوی او راه اندازی شد. در [[سال]] ۱۳۲۳، باغچه‌بان در آموزشگاه خود دوره یکساله‌ای برای تربیت [[آموزگار]]<nowiki/>ان ویژه ناشنوایان ترتیب داد. دانش آموختگان این دوره در همان آموزشگاه به کار پرداختند.


آثار فراوان باغچه‌بان، دربردارنده باورها و تجربه‌های ۵۰ سال کار آموزشی پیگیرانه اوست که از آن میان می‌توان از این‌ها نام برد: زندگی کودکان، بادکنک، عروسان کوه و درخت مروارید، دستور تعلیم الفبا، الفبای آسان، اسرار تعلیم و تربیت یا اصول تعلیم الفبا، الفبای باغچه‌بان و کتاب اول ابتدایی.
آثار فراوان باغچه‌بان، دربردارنده باورها و تجربه‌های ۵۰ سال کار آموزشی پیگیرانه اوست که از آن میان می‌توان از این‌ها نام برد: [[زندگی]] کودکان، بادکنک، عروسان کوه و درخت مروارید، دستور تعلیم [[الفبا]]، الفبای آسان، اسرار تعلیم و تربیت یا اصول تعلیم الفبا، الفبای باغچه‌بان و کتاب اول ابتدایی.


جبار باغچه بان در آذر ماه سال ۱۳۴۵ چشم از جهان فرو بست.
جبار باغچه‌بان در [[آذر]] ماه سال ۱۳۴۵ [[چشم]] از [[جهان]] فرو بست.


موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان در سال ۱۳۹۵ جایزه‌ای را به نام او با نام جایزهٔ «جبار باغچه‌بان، همزاد سیمرغ» برای گسترش ترویج خواندن و سوادآموزی پایه از راه ادبیات کودکان راه اندازی کرد که نخستین دوره آن در آبان ماه ۱۳۹۵ همراه با برگزاری نخستین همایش «با من بخوان» اهدا شد. برگزیدگان این جایزه از میان آموزشگران برنامه «با من بخوان» گزینش می‌شود که توانسته‌اند این برنامه را با کوشش و ابتکارهای فردی ژرفا ببخشند یا مسئولیت ویژه‌ای در انجام آن داشته‌اند.
موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان در سال ۱۳۹۵ جایزه‌ای را به نام او با نام جایزهٔ «جبار باغچه‌بان، همزاد سیمرغ» برای گسترش ترویج خواندن و سوادآموزی پایه از راه [[ادبیات]] کودکان راه اندازی کرد که نخستین دوره آن در آبان ماه ۱۳۹۵ همراه با برگزاری نخستین [[همایش]] «با من بخوان» اهدا شد. برگزیدگان این [[جایزه]] از میان آموزشگران برنامه «با من بخوان» گزینش می‌شود که توانسته‌اند این برنامه را با کوشش و ابتکارهای فردی ژرفا ببخشند یا مسئولیت ویژه‌ای در انجام آن داشته‌اند.


== ابتکارات و نوآوری‌ها ==
== ابتکارات و نوآوری‌ها ==


* '''گاهنجار (گاه‌نما):''' وسیله‌ای برای نشان دادن پستی و بلندی‌های اقیانوس‌ها روی نقشه به کودکان
* '''گاهنجار (گاه‌نما):''' وسیله‌ای برای نشان دادن پستی و بلندی‌های [[اقیانوس|اقیانوس‌]]<nowiki/>ها روی [[نقشه]] به کودکان
* آموزش روش حساب ذهنی به ناشنوایان
* آموزش روش حساب ذهنی به ناشنوایان
* الفبای گویا
* الفبای گویا
* روش شفاهی در تعلیم ناشنوایان
* روش شفاهی در تعلیم ناشنوایان
* گوشی استخوانی یا تلفن گنگ
* [[گوشی استخوانی]] یا [[تلفن گنگ]]


== آثار ==
== آثار ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۰۸

جبار عسگرزاده، ملقب به جبار باغچه‌بان، متولد ۱۹ اردیبهشت ۱۲۶۴ در ایروان، بنیان‌گذار نخستین کودکستان در شهرستان مرند و نخستین مدرسه ناشنوایان ایران در تبریز بود.

جبار باغچه‌بان
جبار باغچه‌بان
اطلاعات شخصی
تاریخ تولد: ۹ مه ۱۸۸۵
محل تولد: ایروان، امپراتوری روسیه (ارمنستان کنونی)
تاریخ فوت: ۲۵ نوامبر ۱۹۶۶ (۸۰ سال)
پیشه: آموزگار ناشنوایی
فرزندان: ثمین (زاده:۱۳۰۴)، ثمینه (زاده:۱۳۰۶) و پروانه

او همچنین اولین مؤلف و ناشر کتاب کودک در ایران بود که در آذر ۱۳۴۵ در تهران درگذشت.

زندگینامه

جبار عسگرزاده (باغچه بان) فرزند عسگر، آموزگار و نویسنده بزرگ کودکان و از پیشگامان آموزش و پرورش نو در ایران، در سال ۱۲۶۴ خورشیدی، در شهر ایروان ارمنستان زاده شد.

پدرش معمار و شیرینی پز بود. او که به سبب سختگیری پدرش نتوانست در مدرسه‌های جدید آموزش ببیند، نزد یک روحانی، قرآن و سپس زبان فارسی را فرا گرفت.

در ۱۵ سالگی به ناچار برای گذراندن زندگی، درس و مشق را رها کرد و مانند پدرش به کار معماری و شیرینی‌پزی پرداخت. در کنار این پیشه، پنهانی به دخترانی که خواستار با سواد شدن بودند، در خانه‌های‌شان آموزش می‌داد. عسگر زاده در سال ۱۹۰۵ میلادی و ۱۲۸۴ شمسی در هنگامه درگیری‌های ارمنیان و مسلمانان قفقاز به زندان افتاد. او خبرنگار روزنامه، طنز نویس و طنز سرا بود و مدیریت مجله فکاهی، لک لک ایروان را به عهده داشت.

عسگر زاده، در سال پایانی جنگ جهانی اول به ترکیه رفت و پس از شکست دولت عثمانی در جنگ، در سال ۱۲۹۸ شمسی، با کاروان آوارگان جنگ راهی ایران شد. پس از پشت سر گذاشتن دشواری‌های بسیار و بیماری‌های سخت سرانجام به شهر مرند در آذربایجان رسید و در دبستان احمدیه آن شهر آموزگار شد. بیشتر شاگردان این مدرسه دچار بیماری کچلی و تراخم بودند. باغچه‌بان ناچار بود افزون بر آموزش آن‌ها، به فکر درمان بیماری‌شان نیز باشد. در پایان اولین سال کار خود، ۱۵ نفر از شاگردان کلاس اول او، با میانگین درسی بسیار خوب موفق شدند به کلاس بالاتر راه یابند.

عسگر زاده، نخستین نمایشنامه خود به نام «خر خر» را در دبستان احمدیه مرند اجرا کرد، سپس برای باز کردن مدرسه‌ای دخترانه در این شهر، مجوز گرفت، اما کارشکنی روحانی متنفذ شهر، مانع از آغاز کار مدرسه شد.

اداره فرهنگ آذربایجان، برای بهره‌گیری بیشتر از روش آموزش نوی عسگرزاده، او را به تبریز فراخواند. او کار خود را با ده شاگرد در کلاس اول آغاز کرد. با پول خود برای کلاس تخته سیاه و چرتکه فراهم آورد و به شاگردانش خواندن و نوشتن و حساب و جغرافی آموخت و برای نخستین بار در این مدرسه برنامه ورزش گذاشت. همسرش، صفیه میر بابایی، دختران را در کلاسی ویژه آموزش می‌داد.

جبار عسگرزاده، در سال ۱۳۰۳ پس از بازدید از کودکستان ارمنیان تبریز، کودکستانی در این شهر باز کرد و نام آن را «باغچه اطفال» گذاشت، به مربیان پیشنهاد کرد خود را باغچه‌بان بنامند و برای خود نیز نام خانوادگی باغچه‌بان را برگزید.

شخصیت باغچه‌بان، خلاق و دارای ابعاد مختلف بود. تئاتر را دوست داشت و انجمن تئاتر تبریز را او بنا نهاد. خود نیز، نمایشنامه‌هایی برای بزرگسالان و کودکان نوشت که از جمله نمایشنامه‌های او برای کودکان، می‌توان به «گرگ و چوپان» در آبان سال ۱۳۰۸، «پیر و ترب» در سال ۱۳۱۱ و «خانم خزوک» در سال ۱۳۰۷ اشاره کرد.

باغچه‌بان جمعیت اتفاق معلمین را بنیاد گذاشت. او در سال‌های نخست حکومت رضاشاه، از سوی فرهنگیان آذربایجان نامزد نمایندگی مجلس شد، اما کار فرهنگی را به کار سیاسی برتری داد و از نمایندگی مجلس سرباز زد. در نخستین کلاسی که باغچه‌بان برای کودکان کر و لال باز کرد، سه نفر نام نوشتند.

پس از شش ماه آزمون پایان کلاس در حضور وزیر فرهنگ و کارشناسان با بازدهی عالی برگزار شد. باغچه‌بان، پس از آمدن به تهران در سال ۱۳۱۲، کار آموزش کودکان کر و لال را ادامه داد و شمار شاگردانش روز به روز افزون شد. او در سال ۱۳۲۲ جمعیت حمایت از کودکان کر و لال را بنیاد گذاشت. سپس آموزشگاه ویژه کرو لال‌ها، در منطقه یوسف آباد تهران ساخته شد که هنوز هم پابرجاست و کودکان ناشنوا در آنجا آموزش می‌بینند.

او در سال ۱۳۲۵ تلفن گنگ را ویژه ناشنوایان اختراع کرد و آن را به نام خود به ثبت رساند. از سال ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۶ مجله «زبان» را منتشر می‌کرد. در سال ۱۳۳۰ کانون کر و لال‌ها از سوی او راه اندازی شد. در سال ۱۳۲۳، باغچه‌بان در آموزشگاه خود دوره یکساله‌ای برای تربیت آموزگاران ویژه ناشنوایان ترتیب داد. دانش آموختگان این دوره در همان آموزشگاه به کار پرداختند.

آثار فراوان باغچه‌بان، دربردارنده باورها و تجربه‌های ۵۰ سال کار آموزشی پیگیرانه اوست که از آن میان می‌توان از این‌ها نام برد: زندگی کودکان، بادکنک، عروسان کوه و درخت مروارید، دستور تعلیم الفبا، الفبای آسان، اسرار تعلیم و تربیت یا اصول تعلیم الفبا، الفبای باغچه‌بان و کتاب اول ابتدایی.

جبار باغچه‌بان در آذر ماه سال ۱۳۴۵ چشم از جهان فرو بست.

موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان در سال ۱۳۹۵ جایزه‌ای را به نام او با نام جایزهٔ «جبار باغچه‌بان، همزاد سیمرغ» برای گسترش ترویج خواندن و سوادآموزی پایه از راه ادبیات کودکان راه اندازی کرد که نخستین دوره آن در آبان ماه ۱۳۹۵ همراه با برگزاری نخستین همایش «با من بخوان» اهدا شد. برگزیدگان این جایزه از میان آموزشگران برنامه «با من بخوان» گزینش می‌شود که توانسته‌اند این برنامه را با کوشش و ابتکارهای فردی ژرفا ببخشند یا مسئولیت ویژه‌ای در انجام آن داشته‌اند.

ابتکارات و نوآوری‌ها

  • گاهنجار (گاه‌نما): وسیله‌ای برای نشان دادن پستی و بلندی‌های اقیانوس‌ها روی نقشه به کودکان
  • آموزش روش حساب ذهنی به ناشنوایان
  • الفبای گویا
  • روش شفاهی در تعلیم ناشنوایان
  • گوشی استخوانی یا تلفن گنگ

آثار

  • «برنامه کار آموزگار»؛ ۱۳۰۲
  • «الفبای آسان»؛ ۱۳۰۳
  • «الفبای دستی مخصوص ناشنوایان»؛ ۱۳۰۳
  • «خانم خزوک»؛ ۱۳۰۷
  • «زندگی کودکان»؛ ۱۳۰۸
  • «گرگ و چوپان»؛ ۱۳۰۸
  • «پیر و ترب»؛ ۱۳۱۱
  • «بازیچه دانش»؛ ۱۳۱۱
  • «دستور تعلیم الفبا»؛ ۱۳۱۴
  • «علم آموزش برای دانشسراها»؛ ۱۳۲۰
  • «بادکنک»؛ ۱۳۲۴
  • «الفبای خودآموز برای سالمندان»؛ ۱۳۲۶
  • «پروانه‌نین کتابی»؛ ۱۳۲۶
  • «الفبا»؛ ۱۳۲۷
  • «اسرار تعلیم و تربیت یا اصول تعلیم الفبا»؛ ۱۳۲۷
  • «الفبای گویا»؛ ۱۳۲۹
  • «برنامه یک‌ساله»؛ ۱۳۲۹
  • «کتاب اول ابتدایی»؛ ۱۳۳۰
  • «حساب»؛ ۱۳۳۴
  • «کتاب اول ابتدایی»؛ ۱۳۳۵
  • «آدمی اصیل و مقیاس واحد آدمی»؛ ۱۳۳۶
  • «درخت مروارید»؛ ۱۳۳۷
  • «خیام آذری»؛ ۱۳۳۷
  • «رباعیات باغچه‌بان»؛ ۱۳۳۷
  • «روش آموزش کر و لال‌ها»؛ ۱۳۴۳
  • «من هم در دنیا آرزو دارم»؛ ۱۳۴۵
  • «بابا برفی»؛ ۱۳۴۶
  • «عروسان کوه»؛ ۱۳۴۷
  • «زندگینامه باغچه‌بان به قلم خودش»؛ ۱۳۵۶
  • «شب به سر رسید»؛ ۱۳۷۳
  • «کبوتر من»؛ ۱۳۷۳