میگل د سروانتس
میگل د سروانتس که در میان اهالی ادبیات به سروانتس معروف است، نویسنده، نقاش و شاعر اسپانیایی قرن شانزدهم میلادی بود که در تاریخ 29 سپتامبر سال 1547 در اسپانیا به دنیا آمد. پدرش طبیب دوره‌گرد بود و شهر به شهر برای کار سفر می‌کرد. میگل در بسیاری از این سفرها همراه پدر بود و از این طریق تجربیات زیادی به دست آورد.
او به شمشیرزنی بسیار علاقه داشت و بیشتر جوانی خود را به ماجراجویی و سفر گذراند. پدرش نیز آرزو داشت که فرزندش شوالیه‌ای سرشناس باشد. سروانتس در کنار یادگیری فنون رزمی به مطالعه شعر و داستان نیز علاقمند بود و همیشه می‌کوشید که شعری بسراید.
سروانتس در سال 1569 به ایتالیا سفر کرد و به عنوان سرباز به نیروهای پیاده‌نظام پیوست و در جنگ‌هایی که در ایتالیا رخ می‌داد شرکت کرد. درجریان همین جنگ‌ها دست چپش مجرح شد و سروانتس برای همیشه قدرت حرکت دادن دست چپ خود را از دست داد. او هنگام بازگشت از ایتالیا، توسط نیروهای نظامی الجزایر به اسارت درآمد و مدت 5 سال به بردگی گرفته شد. در این مدت او تلاش‌های زیادی برای فرار از اسارت کرد که هر بار با شکست مواجه شد.
او پس از بازگشت به اسپانیا به خدمت ارتش اسپانیا درآمد و موفق به کسب نشان دلیری از پادشاه اسپانیا شد.
او در ۳۷ سالگی، با زنی به نام آنا فرانکا د روخاس ازدواج کرد و صاحب رختری به نام ایزابل شد.این ازدواج به جدایی انجامید و سروانتس سپس با با کاتالینا د پالاسیوس سالازار ازدواج کرد.
میگل برای کسب درآمد نویسندگی می‌کرد و داستان می‌نوشت. اولین نوشته‌های او با شکست مواجه شدند و به فروش نرفتند. تلاش‌های او برای نوشتن نمایش‌نامه نیز ناکام ماند و او که می‌بایست برای امرارمعاش خود پول بدست می‌آورد، ناچار به استخدام دولت درآمد. میگل هیچ آشنایی با کار دولتی نداشت و مرتب درکارهایش دچار خطا می‌شد و دولت را متضرر می‌کرد. به همین دلیل، به زندان افتاد و زندان، برای او، محل شکوفایی نویسندگی‌اش بود.
میگل د سروانتس سرانجام در سال 1616 به دلیل عوارض ناشی از بیماری دیابت در 69سالگی درگذشت و طبق وصیتش در صومعه تثلیثی‌های پابرهنه در مادرید به خاک سپرده شد. محل مرگ این نویسنده تا 400 سال بعد از مرگش نامشخص بود. در سال ۲۰۱۵ تکه‌هایی از استخوان‌های او کشف شد و به عنوان بزرگ‌ترین نویسنده اسپانیایی به‌طور رسمی به خاک سپرده شد و بنای یادبودی برای او ساختند.
دون کیشوت
سروانتس فاخرترین اثر خود را در زندان نوشت. رمان دون کیشوت، سروانتس را از ناکامی و ناشناسی درآورد و تبدیل به فردی مشهور و سرشناس کرد.
دون کیشون یک رمان دوجلدی بود که در مورد زندگی مردی ناتوان و شکست خورده نوشته شد. گویا سروانتس، ناکامی‌ها و شکست های خود را در این کتاب به رشته تحریر درآورده است. دون کیشوت با آنکه اثری کمدی و طنز به نظر می‌رسد اما در نوع خود یک تراژدی غمگین نیز به حساب می‌آید.
اولین جلد دون کیشوت در سال 1605 و جلد دوم آن در سال 1615 منتشر شد. میگل د سروانتس بخاطر این رمان، تبدیل به سرشناس‌ترین و معروف‌ترین نویسنده تاریخ اسپانیا شد.
رمان دون کیشوت اولین بار در ایران توسط محمد قاضی ترجمه و توسط نشر ثالت به چاپ رسید
آثار
علاوه بر رمان دوجلدی دون کیشوت، که با نام‌های
- شوالیه مبتکر: دن کیشوت لا مانچایی
- قسمت دوم رمان شوالیه مبتکر: دن کیشوت لا مانچایی
منتشر شدند، آثار دیگری از سروانتس به جا مانده که هیچکدام شهرت دون کیشوت را به دست نیاوردند. از این جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
- گالاتئا
- رمان‌های سرمشق
- وظایف پِرسیلِس و سیگیس موندا