هیومنزی
هیومنزی (Humanzee)، که به نامهای "چومان" یا "چومانزی" نیز شناخته میشود، به ترکیبی فرضی از انسان و شامپانزه اشاره دارد و به عنوان یک هیبرید انسان-حیوان در نظر گرفته شده است. این ایده در طول تاریخ بهخصوص توسط محققانی مانند ایلیا ایوانوویچ ایوانف، زیستشناس شوروی، در دهه ۱۹۲۰ مورد توجه قرار گرفته است. ایوانف تلاش کرد تا با استفاده از اسپرم انسان و تلقیح آن به شامپانزههای ماده، چنین ترکیبی ایجاد کند. او نظریه این ایده را در کنگره جهانی زیستشناسی در سال ۱۹۱۰ در گراتز مطرح کرده بود و پس از آن نیز آزمایشهای بیشتری در گینه فرانسوی انجام داد.
در قرون وسطی، امکانپذیری تولید هیبرید انسان و سایر گونههای میمون نیز در برخی متون تاریخی ذکر شده است. یکی از موارد برجسته توسط سن پیترو دامیان در قرن یازدهم ارائه شده که ادعا کرد از ماجرای فرزندی هیبرید بین انسان و میمون اطلاع داشته است. همچنین، آنتونیو زوکلی، مبلغ مذهبی ایتالیایی در قرن ۱۷ و ۱۸، و سر ادوارد کوک، حقوقدان برجسته انگلیسی، این موضوع را در نوشتههای خود مطرح کردهاند.
از نظر زیستشناسی، انسانها و شامپانزهها به دلیل شباهت ژنتیکی بالا تا حدودی امکان تولید هیبرید را دارند، اما تفاوتهای کروموزومی احتمال موفقیت در ایجاد یک فرزند زنده را کاهش میدهد. انسانها دارای ۲۳ جفت کروموزوم هستند، در حالی که شامپانزهها ۲۴ جفت دارند. کروموزومهای ۱۲ و ۱۳ شامپانزهها در طول تکامل به هم پیوسته و کروموزوم ۲ در انسان را تشکیل دادهاند. برخی کروموزومها مانند کروموزومهای ۶، ۱۳، ۱۹، ۲۱، ۲۲ و X در همه میمونهای بزرگ مشترک هستند و این نشاندهنده شباهت ژنتیکی آنها است.
امکانپذیری تولد هیومنزی
امکان ترکیب ژنتیکی انسان و شامپانزه از مدتها پیش مورد توجه دانشمندان بوده است. سنت پیتر دامیان در قرن یازدهم به داستانهایی درباره فرزندانی که از انسان و میمون متولد شدهاند اشاره کرده است، و پس از او، افراد دیگری مانند آنتونیو زوکلی، مبلغ مذهبی ایتالیایی، و سر ادوارد کوک، حقوقدان انگلیسی، درباره امکان هیبریداسیون مطالبی نوشتهاند.
با وجود شباهتهای ژنتیکی بین انسان و شامپانزه، تفاوت در تعداد کروموزومها احتمال موفقیت را کاهش میدهد. انسانها دارای ۲۳ جفت کروموزوم و شامپانزهها ۲۴ جفت کروموزوم هستند. در روند تکامل، کروموزومهای ۱۲ و ۱۳ شامپانزهها به هم پیوسته و کروموزوم ۲ انسان را تشکیل دادهاند، که این یکی از تفاوتهای کلیدی بین دو گونه است.
برخی پژوهشها نشان دادهاند که اسپرم انسان میتواند به تخمک گونههای نزدیک مانند جبون (میمون درازدست) متصل شود؛ با این حال، در مورد میمونهایی مانند بابونها و ماکاکها این امکان وجود ندارد. این مطالعات به این نتیجه رسیدهاند که اگرچه شباهت ژنتیکی با دیگر میمونها میتواند هیبریداسیون را ممکن سازد، ولی احتمال بارداری و تولد فرزند زنده بسیار کم است.
شواهد هیبریداسیون انسان-شامپانزه در تحقیقات علمی
هیچگونه نمونهای از هیبرید انسان و شامپانزه به طور علمی تایید نشده، اما شواهدی از تلاشهای ناموفق در این زمینه وجود دارد. در دهه ۱۹۲۰، ایلیا ایوانوویچ ایوانف، زیستشناس شوروی، یکی از اولین آزمایشهای جدی را برای ایجاد هیبرید انسان-شامپانزه انجام داد. ایوانف در دهه ۱۹۲۰، شامپانزههای ماده را با اسپرم انسان تلقیح کرد اما بارداری موفقی حاصل نشد. بعد از شکست آزمایشها و فشارهای سیاسی، ایوانف به قزاقستان تبعید شد و در سال ۱۹۳۲ بر اثر سکته درگذشت.
در دهه ۱۹۷۰، شامپانزهای به نام اولیور به عنوان یک گونه احتمالی هیومنزی مطرح شد. اولیور بهخاطر ویژگیهای فیزیکی خاص خود از جمله شکل جمجمه، وضعیت ایستاده و رفتاری نزدیک به انسان، به عنوان یک هیبرید فرض شد، اما تحقیقات ژنتیکی در دانشگاه شیکاگو در سال ۱۹۹۶ نشان داد که او یک شامپانزه معمولی است و ساختار کروموزومی او ۴۸ کروموزوم بوده و تفاوت خاصی با سایر شامپانزهها ندارد.
گزارشهای دیگر از تلاشهای هیبریداسیون
در دهه ۱۹۸۰، گزارشی از چین منتشر شد که ادعا میکرد در سال ۱۹۶۷ تیمی از پژوهشگران چینی به رهبری جی یونگشیانگ، یک شامپانزه ماده را با اسپرم انسان تلقیح کردند. براساس این گزارش، این آزمایش به دلیل وقوع انقلاب فرهنگی چین و انتقال پژوهشگران به کارهای کشاورزی نیمهتمام ماند و شامپانزه سهماهه باردار بر اثر بیتوجهی در نهایت جان باخت. به گزارش نشریه ونهوی بائو، این برنامه پس از دههها همچنان در چین مورد توجه بوده و برنامههایی برای ازسرگیری آن پیشنهاد شده است.
در سال ۲۰۱۹، خبرهایی مبنی بر موفقیتآمیز بودن تلاشهایی در مؤسسه تحقیقات زیستشناسی سالک در آمریکا منتشر شد. گفته میشود تیمی به رهبری پروفسور خوان کارلوس ایزپیسا بلمونته موفق به تولید هیبریدی از سلولهای انسانی و میمون شدند که به منظور جلوگیری از مسائل اخلاقی، رشد جنین در مرحله ابتدایی متوقف شد.