نوروز
نوروز، که نخستین روز از سال خورشیدی و معادل با یکم فروردین است، به عنوان جشن آغاز سال نو ایرانی و یکی از قدیمیترین جشنهای بهجا مانده از دوران کهن ایران باستان شناخته میشود. این جشن باستانی ریشه در ایران باستان دارد و در مناطق گستردهای از آسیا و بخشهای دیگر جهان برگزار میشود. نوروز با اعتدال بهاری، که نشانگر شروع فصل بهار است، همزمان است و از سوی یونسکو به عنوان میراث فرهنگی و معنوی بشر تحت عنوان رسمی «روز بینالمللی نوروز» به ثبت جهانی رسیده است.[۱]
در ایران و افغانستان، نوروز به عنوان آغاز سال نو محسوب میشود و در کشورهای دیگری مانند تاجیکستان، روسیه، قرقیزستان، قزاقستان، سوریه، عراق، گرجستان، جمهوری آذربایجان، آلبانی، چین، ترکمنستان، هند، پاکستان و ازبکستان به عنوان تعطیلی رسمی گرامی داشته میشود و مردم در این کشورها جشن نوروز را برگزار میکنند.
این جشن کهن از فرهنگهای مختلف به ارث رسیده و با ویژگیهای خاص خود، هویتی ایرانی به خود گرفته است. نوروز نمادی از پیوند میان افراد و اقوام مختلف ایرانی و ملت ایران به شمار میرود. ایرانیان نوروز را به عنوان زمانی برای رستاخیز طبیعت و آغاز رویش و تازگی در باغها و بوستانها میدانند و بر این باورند که همزمان با تغییرات در طبیعت، باید زندگی نو و تازهای را با نگرشی جدید و پوششی تازه آغاز کنند. نوروز همچنین به عنوان یکی از اعیاد مقدس و مذهبی در میان زرتشتیان اهمیت ویژهای دارد.
زمان نوروز
جشن نوروز با لحظه تحویل سال آغاز میشود؛ لحظهای که خورشید بهصورت ظاهری به نقطه اعتدال بهاری میرسد، یعنی هنگامی که خورشید وارد برج حمل میشود و از خط استوای زمین عبور میکند، و در نتیجه، طول روز و شب برابر میگردد. در گاهشماری هجری خورشیدی، لحظه تحویل سال، تعیینکننده اولین روز از ماه فروردین است که به نام «هرمز روز» یا «اورمزد روز» شناخته میشود. اگر تحویل سال پیش از ظهر اتفاق بیفتد، همان روز نوروز است و در صورتی که بعد از ظهر رخ دهد، روز بعد به عنوان نوروز جشن گرفته میشود. در تقویم میلادی، نوروز معمولاً با تاریخ ۲۱ مارس مصادف است، اما گاهی در ۲۰ یا ۲۲ مارس نیز رخ میدهد.
در کشورهایی همچون ایران و افغانستان، که از تقویم هجری خورشیدی استفاده میکنند، نوروز به عنوان آغاز سال نو جشن گرفته میشود. اما در کشورهای آسیای میانه و قفقاز، که تقویم میلادی رایج است، نوروز به عنوان جشن بهار برگزار میشود و آغاز سال نو بهشمار نمیرود.
واژه نوروز
واژه «نوروز» از زبان فارسی میانه گرفته شده و به شکل nōgrōz (نوگروز) نوشته میشد. این واژه ریشه در زبان اوستایی دارد و مورخان احتمال میدهند که معادل اوستایی آن navaka raocah باشد.
در معنای رایج، نوروز به آغاز اعتدال بهاری و شروع سال نو اشاره دارد، اما به طور خاص، به ششمین روز فروردین که «روز خرداد» نام دارد نیز اطلاق میشود.
ایرانیان باستان نوروز را با نام «ناوا سرِدا» به معنای سال نو میشناختند. اقوام ایرانیتبار آسیای میانه مانند سغدیان و خوارزمیان نیز نوروز را به نامهای «نوسارد» و «نوسارجی» به معنای سال نو یاد میکردند.
در متون لاتین، بخش نخست واژه نوروز با املای متفاوتی همچون No, Now, Nov یا New Naw و بخش دوم آن به صورت Ruz, Rooz یا Rouz نوشته میشود. گاهی این دو بخش بهصورت پیوسته و گاهی با فاصله نوشته میشوند. تلفظ نوروز در کشورهای مختلف نیز متفاوت است. به عنوان مثال، در شهر لکنو هند، که هر سال نوروز جشن گرفته میشود، این واژه به صورت Nauroz تلفظ میشود که به تلفظ لهجه دری نزدیک است.
احسان یارشاطر، بنیانگذار دانشنامه ایرانیکا، پیشنهاد میکند که بر اساس قواعد آواشناسی، نوشتار لاتین این واژه به شکل Nowruz باشد، که این نگارش اکنون در یونسکو و بسیاری از متون سیاسی بهکار میرود.[۲]
پیشینه نوروز
منشأ و زمان دقیق پیدایش نوروز بهطور کامل مشخص نیست. برخی از روایتهای تاریخی، آغاز این جشن را به بابلیان نسبت میدهند و بر اساس این روایتها، نوروز از سال ۵۳۸ پیش از میلاد، یعنی زمانی که کوروش بزرگ به بابل حمله کرد، در ایران رواج یافت.
بابلیان روز نخست سال خود را که معمولاً با اعتدال بهاری و برابر با ۲۱ مارس بود، جشن میگرفتند. این زمان همزمان با بیداری طبیعت و آغاز بهار بود. از لوحههای تاریخی چنین برمیآید که این جشن تقریباً از ۲۳۴۰ سال پیش از میلاد شناخته شده بود.
مری بویس، پژوهشگر برجسته تاریخ ایران، بر این باور است که ایرانیان از دوران باستان، در قالب آیین میتراییسم، جشنهای بزرگی مانند جشنهای بهاری و مهرگان را برگزار میکردند. با این حال، او معتقد است که شکوه جشنهای بهاری بابلیان ممکن است ایرانیان را به سوی برگزاری جشن سال نو در این زمانها هدایت کرده باشد.
در بینالنهرین (بابل و آشور) و عیلام، عید آغاز سال با بازگشت ایزدی به نام دُموزی که ایزد شهیدشونده بود، گره خورده بود. باور داشتند که دُموزی هر سال میمیرد و سپس دوباره به زندگی بازمیگردد، که این مرگ و بازگشت نمادی از مرگ و زنده شدن جهان گیاهی بود. پس از عزاداریهایی برای این ایزد، بار دیگر در روز نوروز به حیات بازمیگشت و جهان گیاهی زنده میشد. اشکهای ریختهشده در این مراسم به نماد باران تعبیر میشدند که بهنوعی جادوی بارانآوری محسوب میگردید.
فینیقیها نیز مراسمی به نام جشن آدونیس در آغاز بهار برگزار میکردند. آدونیس نماد روح گیاهی بود که مرگ و بازگشت او به زندگی معرف خواب زمستانی طبیعت و احیای آن در بهار بود. مردم روغن درختی را که آدونیس از آن به دنیا آمده بود، در این جشن به کار میبردند. یکی از آیینهای این جشن کاشت بذرهای سبز در گلدانها بود، که همچنان در بین مسیحیان قبرس رایج است. این بذرها را «باغهای آدونیس» مینامیدند و پس از چند روز سوگواری، سبزهها را به آب روان یا دریاها میانداختند، که هدف آن تحریک باروری زمین و افزایش بارش باران بود.
برخی روایتهای دیگر نیز نوروز را به زرتشت، بنیانگذار دین زرتشتی، نسبت میدهند.[۳]
در اسطورهها
در برخی متون کهن ایرانی، مانند شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید بهعنوان بنیانگذار نوروز معرفی شدهاست. در برخی دیگر از متون، کیومرث نیز بهعنوان پایهگذار این جشن نام برده شدهاست.
طبق روایت شاهنامه، جمشید در حال گذر از آذربایجان بود که بر روی ارگ جمشید (تخت جمشید) فرود آمد و با تاجی زرین بر تخت نشست. با تابیدن نور خورشید بر تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمان شدند. به همین دلیل، آن روز را «روز نو» نامیدند و جمشید به «جمشید» معروف شد.
برخی از چهرههای اسطورهای مهم مانند جمشید، سیاوش و کیخسرو نیز با نوروز پیوند دارند. نوروز بهعنوان روزی مقدس و روز پیروزی جمشید بر دیوان که نماینده پلیدیهایی مانند سرما، تاریکی، جهل و خشونت بودند، گرامی داشته میشود. همچنین، روایتهایی از عروج جمشید و کیخسرو در این روز وجود دارد که معنای گوناگونی به خود گرفته است. از جمله اینکه جمشید در این روز جهان غیب را در جام جهاننما مشاهده کرد؛ همان جامی که کیخسرو نیز از آن برای پیدا کردن بیژن استفاده کرد.
در دوران هخامنشیان
در دوران هخامنشیان، هیچ اشاره مستقیمی به جشن نوروز در سنگنوشتههای باقیمانده دیده نمیشود، اما بررسیها نشان میدهد که هخامنشیان با نوروز آشنا بودهاند. برخی معتقدند کوروش بزرگ در سال ۵۳۸ پیش از میلاد، نوروز را بهعنوان جشن ملی اعلام کرد. همچنین گفته میشود داریوش اول در تخت جمشید جشن نوروز را باشکوه برگزار میکرد.
با این حال، برخی پژوهشگران مانند هرتسفلد و گیرشمن ادعا میکنند که تخت جمشید برای انجام مراسم نوروز ساخته شده است، در حالی که دیگر پژوهشگران مانند نایلندر و موسوی هرگونه شواهدی برای برگزاری نوروز در دوره هخامنشی را انکار کردهاند.[۳]
در دوران اشکانیان و ساسانیان
در دوران اشکانیان و ساسانیان، نوروز یکی از جشنهای بزرگ و مهم بود که به مدت چند روز برگزار میشد. این جشن به دو بخش «نوروز کوچک» (نوروز عامه) و «نوروز بزرگ» (نوروز خاصه) تقسیم میشد. نوروز عامه پنج روز نخست فروردین برگزار میشد و روز ششم (خرداد روز) بهعنوان نوروز بزرگ گرامی داشته میشد. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نیز به تفاوت این دو نوروز اشاره کرده و عدم رعایت سالهای کبیسه در دوران ساسانیان را عامل تغییر زمان برگزاری نوروز دانسته است.
در هر روز از نوروز عامه، طبقات مختلف مردم به دیدار شاه میآمدند و مشکلات خود را مطرح میکردند. در روز ششم، تنها نزدیکان شاه به حضور میرسیدند.
در دوران ساسانیان، ۲۵ روز پیش از آغاز بهار، در ستونهایی از خشت خام، حبوبات کاشته میشدند تا میزان باروری زمین در سال جدید سنجیده شود. همچنین رسم آبپاشی و روشن کردن آتش در نوروز در این دوران مرسوم شد و سکه دادن بهعنوان عیدی از زمان هرمز دوم آغاز شد.
پس از اسلام
با ورود اسلام به ایران، بسیاری از جشنهای کهن ایرانی به فراموشی سپرده شدند، اما نوروز به دلیل پیوند عمیق با فرهنگ ایرانی و آیینهای باستانی، توانست جایگاه خود را بهعنوان جشنی ملی حفظ کند. خلفای عباسی ابتدا مالیاتهایی برای برگزاری نوروز وضع کردند اما بعدها خود نیز به استقبال از این جشن پرداختند. با روی کار آمدن سلسلههای ایرانی چون طاهریان و سامانیان، نوروز با شکوه بیشتری برگزار شد و شاعران درباری نیز به ستایش آن میپرداختند.[۳]
نوروز در دوران صفویه و قاجار
در دوران صفویه، نوروز بهطور گستردهای برگزار میشد و بهخصوص در اواسط دوره صفویه، این جشن بهعنوان نماد ملی و درباری مطرح شد. شاه عباس صفوی در سال ۱۵۹۷ میلادی مراسم نوروز را در اصفهان برگزار و این شهر را بهعنوان پایتخت همیشگی ایران اعلام کرد.
در دوران قاجار، مراسم نوروز با شکوه بسیاری در دربار برگزار میشد و مراسم «سلام نوروزی» بهعنوان مهمترین آیین در سه بخش اجرا میشد.
در دوران معاصر
پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ در ایران، برخی از روحانیون شیعه در ابتدا به انتقاد از نوروز و مراسم آن پرداختند، اما با مشاهده وابستگی و علاقه شدید مردم به این جشن باستانی، از مخالفت علنی با آن دست کشیدند.
تا پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایران تنها کشوری بود که نوروز را بهعنوان جشن ملی در تقویم خود داشت. افغانستان نیز به صورت متناوب این جشن را برگزار میکرد. با استقلال کشورهای آسیای میانه پس از فروپاشی شوروی، کشورهای قرقیزستان و آذربایجان نخستین کشورهایی بودند که نوروز را بهعنوان جشن ملی خود اعلام کردند و بهتدریج سایر کشورهای منطقه نیز این رسم را به رسمیت شناختند.
نوروز به عنوان یک میراث فرهنگی و جشن ملی، همواره در ایران مورد توجه مردم بوده و هر ساله با شکوه فراوان برگزار میشود. در برخی کشورها، برگزاری نوروز در دورههایی از تاریخ ممنوع بودهاست. به عنوان مثال، حکومت شوروی جشن نوروز را در کشورهای آسیای میانه نظیر ترکمنستان، قرقیزستان و تاجیکستان ممنوع کرده بود و این ممنوعیت تا دوران میخائیل گورباچف ادامه داشت. با وجود این، مردم این مناطق نوروز را به صورت مخفیانه یا در روستاها جشن میگرفتند. برای دور زدن ممنوعیتهای دولتی، برخی از مردم در تاجیکستان این جشن را با نام «جشن لاله» یا جشن ۸ مارس برگزار میکردند تا آیینهای نوروزی را حفظ کنند.
در افغانستان نیز، در دوران حکومت طالبان، جشن نوروز بهطور کامل ممنوع بود و این حکومت تنها تقویم هجری قمری را به رسمیت میشناخت. تا پیش از سال ۲۰۰۰ میلادی، برگزاری نوروز در ترکیه نیز ممنوع بود. این جشن که بیشتر توسط کردهای ترکیه برگزار میشد، در بسیاری از مواقع با واکنش تند نیروهای امنیتی ترکیه همراه بود. در سال ۱۹۹۲ میلادی، دستکم ۷۰ نفر از کردها در جریان درگیری با نیروهای امنیتی ترکیه در جریان جشن نوروز کشته شدند. امروزه، اگرچه دولت ترکیه نوروز را بهعنوان «جشن بهار ترکی» (Nevruz) جشن میگیرد، اما همچنان این روز برای کردهای ترکیه بهعنوان نمادی نیرومند از هویتشان شناخته میشود.
در سالهای اخیر، نوروز به معنای واقعی جهانی شده است. در سال ۲۰۱۰، مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامهای، روز ۲۱ مارس (برابر با یکم فروردین) را بهعنوان «روز جهانی نوروز» اعلام کرد.[۵]
جهانی شدن نوروز
نوروز، جشنی با ریشه ایرانی، به پیشنهاد جمهوری آذربایجان در تقویم مجمع عمومی سازمان ملل جای گرفت. در ۴ اسفند ۱۳۸۸ (۲۳ فوریه ۲۰۱۰)، مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز را بهعنوان جشنی که بیش از ۳ هزار سال قدمت دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن میگیرند، به رسمیت شناخت و روز ۲۱ مارس (اول فروردین) را به عنوان «روز جهانی نوروز» اعلام کرد. این اقدام، نخستین بار بود که یک مناسبت ایرانی بهعنوان روز بینالمللی در سازمان ملل ثبت شد.
پیش از این، در ۸ مهر ۱۳۸۸، نوروز به پیشنهاد ازبکستان توسط یونسکو به عنوان میراث معنوی جهانی ثبت شده بود. همچنین در ۷ فروردین ۱۳۸۹، نخستین دوره جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد و این شهر بهعنوان «دبیرخانه نوروز» شناخته شد.
جغرافیای نوروز
نوروز در کشورهایی نظیر ایران، افغانستان، تاجیکستان، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان، و برخی کشورهای آسیای میانه جشن گرفته میشود. آیینهای این جشن در هر کشور متفاوت است؛ برای نمونه، در ایران سفره هفتسین و در افغانستان سفره هفتمیوه متداول است. نوروز بهعنوان نمادی از پیوند فرهنگی در سراسر خاورمیانه، آسیای میانه، بالکان، و حتی بخشهایی از هند و پاکستان به رسمیت شناخته میشود.
نوروز در خارج از جغرافیای نوروز
در کشورهای خارج از جغرافیای نوروز، ایرانیان مهاجر و جوامع دیگر نیز این جشن را گرامی میدارند. از جمله در اروپا، آمریکا و کانادا، مراسم نوروزی هر ساله برگزار میشود. از زمان ریاست جمهوری جرج بوش، رؤسای جمهور آمریکا پیام نوروزی برای ایرانیان ارسال کردهاند. در سال ۱۳۹۳، میشل اوباما، همسر رئیسجمهور وقت آمریکا، در مراسم نوروزی کاخ سفید سخنرانی کرد و به اهمیت این جشن اشاره کرد.
جشن جهانی نوروز
اولین دوره جشن جهانی نوروز در تهران در سال ۱۳۸۹ برگزار شد. هر ساله یکی از کشورهای جشنگیرنده نوروز، میزبان این مراسم است و کشورهای مختلف، گردهم میآیند تا این جشن باستانی را گرامی بدارند.
تعطیلات نوروز
در ایران، چهار روز نخست فروردین به مناسبت آغاز نوروز تعطیل رسمی است. در جمهوری آذربایجان، این تعطیلات هفت روز ادامه دارد و از ۲۰ مارس تا ۲۶ مارس بهطور رسمی جشن گرفته میشود.[۶]
آداب نوروز در سفرنامههای شرقشناسان
انگلبرت کمپفر، جهانگرد دوره صفوی، در سفرنامهاش نوروز را به عنوان بزرگترین جشن ایرانیان معرفی کرده و از لباس نو پوشیدن، دید و بازدید و تفریحات این ایام یاد کردهاست. جملی کرری نیز به هدیه دادن سکههای طلا و نقره به شاهان در نوروز اشاره کرده و توصیفاتی از آیینهای جشن ارائه کرده است.
آیینها
نوروز شامل مجموعهای از جشنها و مراسمهایی مانند چهارشنبهسوری، خانهتکانی، و پهن کردن سفره نوروزی است. در ایران، افغانستان و جمهوری آذربایجان، سفرههای نوروزی که شامل هفتسین یا هفتمیوه هستند، پهن میشوند. در برخی مناطق نیز مراسم افروختن آتش، پریدن از روی آتش و سایر آیینهای محلی اجرا میشود.[۷]
خانهتکانی
خانهتکانی، یکی از آیینهای متداول در کشورهای جشنگیرنده نوروز است که مردم در آن، خانههای خود را برای سال نو تمیز و گردگیری میکنند.
افروختن آتش
افروختن آتش از آیینهای نوروزی در ایران، افغانستان و جمهوری آذربایجان است. در ایران، این رسم با مراسم چهارشنبهسوری همراه است که در آخرین چهارشنبه سال برگزار میشود. در کردستان و بخشهای دیگری از ایران، نیز مراسم افروختن آتش بهصورت سنتی انجام میگیرد.
سفرههای نوروزی
یکی از مهمترین آیینهای نوروزی پهن کردن سفره هفتسین است. در این سفره، هفت چیز که با حرف «س» آغاز میشود، چیده میشود و هر کدام نماد خاصی دارند. مثلاً سیب نماد سلامتی، سکه نماد برکت، و سمنو نماد توانایی و قدرت است. سفرههای نوروزی در ایران، افغانستان و جمهوری آذربایجان با این ویژگیها چیده میشوند، اما تفاوتهایی نیز در این مراسم در کشورها وجود دارد.
غذاهای نوروزی
یکی از مشهورترین غذاهایی که در ایام نوروز تهیه میشود، سمنو است. سمنو که در برخی کشورها به نامهای سمنک، سومنک، سمنی و سمنه نیز شناخته میشود، از جوانه گندم تهیه شده و بهطور گسترده در ایران، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان طبخ میشود. تهیه سمنو بهصورت دستهجمعی و در برخی مناطق همراه با آیینهای خاصی انجام میشود. زنان و دختران در طول شب این غذا را میپزند و سرودهای مخصوصی میخوانند. برای مثال، در افغانستان سرود معروفی خوانده میشود که میگوید:
«سمنک در جوش ما کفچه زنیم
دیگران در خواب ما دف چه زنیم»
همچنین، پختن غذاهای دیگری نظیر سبزیپلو با ماهی و شیرینیهای سنتی همچون نان نخودچی در ایران، سبزی چلو با ماهی در افغانستان، باج در تاجیکستان، نوروزبامه در ترکمنستان، اویقی آشار در قزاقستان، و انواع سمبوسه در بخارا از دیگر غذاهای مرسوم نوروزی است. هر منطقهای با غذاها و شیرینیهای خاص خود به استقبال نوروز میرود.
دید و بازدید
دید و بازدید عید یا عید دیدنی، یکی از سنتهای نوروزی است که در ایران و کشورهای دیگر رایج است. دیدار از اقوام و خویشان و در برخی مناطق یاد کردن از گذشتگان و حضور بر مزار آنان نیز جزو آیینهای نوروز به شمار میآید. در سالهای اخیر، بازدید از خانواده شهدا نیز به این سنت افزوده شدهاست.
لباس نو و پاک نوروزی
یکی از رسوم مهم نوروز، حمام رفتن و پوشیدن لباس نو است. جملی کرری، جهانگرد قدیمی، در سفرنامه خود از این رسم یاد کرده و نوشته است که ایرانیان در این روز لباس نو میپوشند و حتی اگر کسی توانایی مالی نداشته باشد، از دیگران قرض میکند تا لباس جدید برای خود و خانوادهاش تهیه کند. آنها معتقدند که شروع سال نو با لباس کهنه، فرد را از خوشیهای سال جدید بیبهره خواهد گذاشت.
در گذشته، پوشیدن لباس قومی و ملی در هر منطقهای رایج بود. اما از دوران رضاشاه، این تفاوتها کاهش یافته و پوشیدن کت و شلوار بهعنوان پوشش رسمی رواج پیدا کرد.
گردشگری
تعطیلات نوروزی در ایران معمولاً با سفرهای گسترده گردشگری همراه است. مسافرتهای داخلی و خارجی در این ایام بهشدت افزایش مییابد و مقصدهای طبیعی، تاریخی و زیارتی جزو اولویتهای سفرها قرار میگیرند.
مسابقات ورزشی
در برخی کشورها، به مناسبت نوروز مسابقات ورزشی برگزار میشود. در ترکمنستان، مسابقاتی مانند سوارکاری، کشتی، و پرش برای گرفتن دستمال از بلندی برگزار میشود. همچنین، بزکشی در شمال افغانستان از جمله مسابقات محبوب این ایام است.
طبیعتگردی
در ایران، روز ۱۳ فروردین به نام "سیزدهبهدر" شناخته میشود و مردم به مکانهای طبیعی مانند پارکها، باغها و جنگلها میروند. در این روز مردم به گردش در طبیعت میپردازند و رسم گره زدن سبزه در بین جوانان نیز مرسوم است.
نوروزخوانی
نوروزخوانی یا بهارخوانی، نوعی آوازخوانی است که پیش از نوروز در برخی مناطق ایران رایج است. این آوازها بیشتر در استانهای مازندران و گیلان رایج است و نوروزخوانها به صورت دورهگردی در روستاها و شهرها به آوازخوانی درباره بهار و نوروز میپردازند. این اشعار بیشتر به زبانهای محلی مانند طبری و گیلکی خوانده میشود.[۷]
نوروز در آثار هنرمندان
یکی از نمونههای برجسته از بازتاب نوروز در هنر، تابلوی نقاشی "نوروز" اثر یوسف عبدینژاد است که با بهکارگیری تم نوروز، سعی در به تصویر کشیدن حال و هوای این جشن باستانی دارد. بسیاری از هنرمندان دیگر نیز با الهام گرفتن از این جشن ملی، آثار متعددی خلق کردهاند که در حوزههای مختلف هنری، از نقاشی تا شعر، به چشم میخورند.
نوروز در اشعار فارسی
نوروز از دیرباز در شعر و ادبیات فارسی جایگاه ویژهای داشته است. شاعران برجسته ایرانی در طول تاریخ، به توصیف این جشن پرداخته و آن را در اشعار خود ستودهاند. نمونههایی از این اشعار در ادامه آورده شده است:[۸]
- «چو خورشید تابان میان هوا / نشسته بر او شاه فرمانروا جهان انجمن شد بر تخت او / شگفتی فرو مانده از بخت او به جمشید بر گوهر افشاندند / مران روز را "روز نو" خواندند سر سال نو هرمز فرودین / بر آسوده از رنج روی زمین»
- «نوروز جهان پرور مانده ز دهاقین / دهقان جهان دیدهاش پرورده ببر بر نوروز بزرگ آمد آرایش عالم / میراث به نزدیک ملوک عجم از جم.»
سعدی:
- «برآمد باد صبح و بوی نوروز / به کام دوستان و بخت پیروز مبارک بادت این سال و همه سال / همایون بادت این روز و همه روز»
خیام:
- «بر چهره گل نسیم نوروز خوش است / در صحن چمن روی دلافروز خوش است چون لاله به نوروز قدح گیر به دست / با لاله رخی اگر تو را فرصت هست»
حافظ:
- «ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی / از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی»
- «نوروز رخت دیدم و خوش اشک بباریدم / نوروز و چنین باران باریده مبارک باد»
منتقدان و مخالفان نوروز
در طول تاریخ، برخی از نظریهپردازان و روحانیون بهویژه در میان مسلمانان، نوروز را آیینی ناپسند و مغایر با آموزههای دینی تلقی کردهاند. بهعنوان مثال، ابوحامد محمد غزالی در کتاب "کیمیای سعادت" از نوروز به عنوان یک آیین گبرانه یاد کرده و خواستار منسوخ شدن آن شده بود.[۹]
در دوران پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران نیز گروهی از روحانیون تلاش کردند نوروز را از تقویم رسمی حذف کرده و به جای آن عیدهای مذهبی نظیر عید غدیر را جایگزین کنند. از جمله ابوالقاسم خزعلی، از شخصیتهای مذهبی، اظهار داشت:
«امیدوارم عید غدیر جای نوروز را بگیرد.»[۱۰]
با این حال، برخی از مقامات جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر تلاش کردهاند نوروز را با مضامین مذهبی پیوند دهند. بهعنوان نمونه، محمود احمدینژاد نوروز را روز آمادگی برای ظهور منجی معرفی کرده و از آن به عنوان فرصتی برای تحکیم حاکمیت الهی بر جهان یاد کرده است. حسن روحانی نیز در پیام تبریک سال ۱۳۹۸، نوروز را "نوروز علوی" نامیده و از آن به عنوان فرصتی برای عبور از شرایط سخت اقتصادی یاد کرده است.
تلاشها برای زدودن نوروز در افغانستان
در دوره اول حکومت طالبان در افغانستان، این گروه برگزاری جشن نوروز را تقلید از ایرانیان دانسته و آن را بدعت و حرام اعلام کردند. با این حال، در مناطق مختلف افغانستان بهویژه در مزار شریف و کابل، مردم همچنان بهصورت پنهانی این جشن را برگزار میکردند. حتی کاروانهایی به نام "کمپیرک" به مناسبت نوروز در مخالفت با حکومت طالبان راهاندازی میشد. این ستیز با نوروز ریشه در افراطگرایی مذهبی داشته و از طریق جریانهای سلفی و وهابی به افغانستان منتقل شده بود.[۱۱][۱۲][۱۳]
منابع
- ↑ <روز جهانی نوروز>، برداشت شده در تاریخ 18 مهر 1403.
- ↑ <معنی واژه "نوروز">، برداشت شده در تاریخ 18 مهر 1403.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ <Nowruz>، برداشت شده در تاریخ 18 مهر 1403.
- ↑ <The Acropolis and Persepolis>، برداشت شده در تاریخ 18 مهر 1403.
- ↑ <گوشهای از سرگذشت نوروز/ از جشنی بابلی تا رستاخیز ملی>، برداشت شده در تاریخ 18 مهر 1403.
- ↑ <تعطیلات رسمی کشور ایران>، برداشت شده در تاریخ 18 مهر 1403.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ <عید نوروز از چه زمانی شروع شد؟ (تاریخچه مختصر نوروز باستانی)>، برداشت شده در تاریخ 18 مهر 1403.
- ↑ <اشعار زیبای بهار و نوروز از شاعران بزرگ ایرانی>، برداشت شده در تاریخ 18 مهر 1403.
- ↑ <تکاپوی نوروز و آرزوی محقق نشدۀ آیتالله خزعلی>، برداشت شده در تاریخ 18 مهر 1403.
- ↑ <آیت الله خزعلی: عید ایرانیان باید از نوروز به غدیر تغییر کند>، برداشت شده در تاریخ 18 مهر 1403.
- ↑ <سرنوشت زبان فارسی و نوروز در افغانستان پس از به قدرت رسیدن طالبان>، برداشت شده در تاریخ 18 مهر 1403.
- ↑ <نوروز در افغانستان متفاوت از نوروز در ایران و تاجیکستان>، برداشت شده در تاریخ 18 مهر 1403.
- ↑ <تعامل و تقابل بدویت با مدنیت در تاریخ افغانستان>، برداشت شده در تاریخ 18 مهر 1403.